آنچه اولاند نمی‌گوید

رئیس جمهور فرانسه همچنان سعی دارد خود را در کسوت و ظاهر یک قربانی تروریسم حفظ کند. وقوع حملات تروریستی پاریس این روند را تقویت کرده است. ضمن آنکه افزایش نسبی محبوبیت اولاند پس از وقوع حوادث پاریس، رئیس جمهور سوسیالیست فرانسه را نسبت به حفظ این ژست سیاسی و اجتماعی مصمم تر ساخته است. اخیرا فرانسوا اولاند در خصوص تهدیدات تروریستی پیش روی کشورش به نکات قابل تاملی اشاره کرده است.

رئیس جمهور فرانسه در این خصوص می گوید:

" تهدیدات تروریستی علیه کشور ما همچنان ادامه دارد. دولت فرانسه قوانین جدیدی را با هدف افزایش تدابیر امنیتی تصویب کرده است اما تهدیدات علیه این کشور همچنان ادامه دارد.در این میان باید کنترل بهتری در خصوص افرادی که از سوریه و عراق باز می گردند صورت گیرد. ما باید قادر به کنترل این افراد باشیم و تدابیر خاصی را برای آنها بیندیشیم و درصورت لزوم آنها را در بازداشت خانگی نگه‌ داریم، زیرا این افراد خطرناک هستند."

این اظهارات اولاند از یک سو نشان دهنده خطر گروههای تروریستی مانند داعش و النصره برای امنیت کل دنیا و از سوی دیگر، نشان دهنده پیچیده بودن پروسه مهار این گروههای تروریستی است. با این حال در اینجا نکاتی وجود دارد که نمی توان به سادگی از کنار آن گذشت.

مهم ترین نکته در خصوص اظهارات اولاند اینکه وی به مانند همیشه به علت اصلی  وقوع حوادث تروریستی در پاریس و دیگر نقفاط فرانسه اشاره نکرده است. اولاند نمی تواند این حقیقت را کتمان کند که افراد تروریستی که به داعش و النصره پیوسته و دارای تابعیت فرانسوی بوده و قادر به زندگی و رفت و آمد در این کشور و مرزهای اروپا هستند در ابتدا با چراغ سبز نهادهای امنیتی فرانسه و اروپا راهی سوریه و عراق شده اند.

به عبارت بهتر، یکی از اصلی ترین علل شکل گیری پدیده تروریسم داعش ، حمایت دستگاههای امنیتی در غرب بوده است. بدیهی است که اگر اولاند به این علت اشاره کند، دیگر آبرویی در نزد شهروندات کشورش پیدا نخواهد کرد! ضمن آنکه بسیاری از رسانه های فرانسوی نیز در عین آگاهی نسیبت به این موضوع ترجیح داده اند در قبال آن سکوت کرده و پدیده را از قسمتی که می خواهند (یعنی وقوع حوادث تروریستی پاریس) روایت کنند. این در حالیست که پدیده های مذکور دارای مقدمه و موخره ای بوده و نمی توان بدون در نظر گرفتن آن مقدمه ها و پیش شرط ها روایتی صحیح از موضوع داشت.

نکته دوم به سیاستهای منطقه ای اولاند باز می گردد. تزریق و پمپاژ سلاح های جنگی به کشورهایی مانند عربستان سعودی و قطر یکی از اصلی ترین عوامل ناامنی منطقه و شکل دهی گروههای تروریستی و تکفیریدر عراق و سوریه است. این نکته ایست که نهادهای نظامی و امنیتی فرانسه نسبت به آن آگاه هستند اما ترجیح می دهند در این خصوص کمترین سخنی بر زبان نیاورند.

واقعیت امر این است که سیاستهای تسلیحاتی فرانسوی ها طی سالهای اخیر مولد بحران، خشونت و ترور در منطقه بوده است. بسیاری از سلاح هایی که فرانسوی ها آنها را در قبال دلارهای نفتی آل سعود و آل ثانی به فروش می رسانند، در دستان گروههای تروریستی و تکفیری قرار می گیرد. بدیهی است که در برهه هایی نیز این سیاست بحرانساز، به صاحبان و سازندگان غربی آن از جمله فرانسه باز می گردد. آیا زمان آن نرسیده است که اولاند و دیگر مقامات فرانسوی از نقش خود در این معادله خطرناک و خونین سخنی به میان آورند و یا لااقل در آن تجدید نظر کنند.

تاکنون هیچ نشانه ای دال بر تجدید نظر در سیاستهای تسلیحاتی کشورهای اروپایی اتز جمله فرانسه در منطقه مشاهده نشده است. ابن به معنای عدم عزم و اراده واقعی فرانسه در مقابله با تروریسم است. تنها دغدغه اولاند در چنین شرایطی حفظ تهدید کلی تروریسم در فرانسه و نشان دادن عزم کشورش در مقابله با آن در داخل خاک فرانسه است.

از این رو بسیاری از اقدامات و سخنان مقامات فرانسوی از جمله اولاند در این خصوص ماهیتی واقعی ندارد. بدیهی است که تنها راه مواجهه کلیدی و ریشه ای با تروریسم داعش در خاک اروپا، توقف سیاستهای حمایتی غیر مستقیم غرب از این گروه تروریستی و تکفیری محسوب می شود. اقدامی که بنا به دلایل مشخص فرانسوی ها از آن سرباز می زنند.