بررسی‌ها نشان می‌دهدکه این کار صرفاً یک تصادف و هیجان نبوده و برخوردار از سازماندهی است و سازمان دهندگان آن در صحنه حاضر بوده‌اند و برخی چهره‌‌های رادیکال را نیز در وسط ماجرا به میدان کشیده‌اند تا امر دستگیری اتفاق افتد. طراحان قطعاً اهداف مشخصی را دنبال می‌کردند اما آنچه مسلم است اینکه اقدام مذکور از جهت هدف‌گذاری بسیار شبیه ماجرای قتل‌‌های زنجیره‌ای است. در قتل‌‌های زنجیره‌ای اهداف دوگانه تعقیب می‌شد. از یک طرف درصدد بی‌اعتبارسازی دستگاه امنیتی کشور بودند که در کنار آن شورای نگهبان، قوه قضائیه، نیروی انتظامی و سپاه را نیز در پازل نهایی مدنظر داشتند و از الگوی بی‌اعتبارسازی ک.گ.ب، دادگاه قانون اساسی و پلیس شوروی سابق (قبل از فروپاشی) استفاده می‌شد.

از سوی دیگر عاملین و آمرین قتل‌‌‌های زنجیره‌ای بعداً نیت خود را خیر دانستند و هدف خود را ایجاد فاصله بین ملی – مذهبی‌ها و خاتمی اعلام کردند و گفتند چون بعد از دوم خرداد، ملی - مذهبی‌ها به خاتمی و نظام نزدیک شده بودند خواستیم این فاصله مجدد برقرار شود. به نظر می‌رسد در ماجرای سفارت عربستان، هجمه به سپاه و بسیج همزمان با تصویب و آماده کردن چند طرح تصویبی علیه سپاه در کنگره امریکا مورد نظر بوده است و دم خروس این کار از رسانه‌‌های فارسی زبان غرب کاملاً هویداست. قراردادن نیروهای انقلاب در مقابل مشی اعتدالی دولت در سیاست خارجی (بخوانید انفعال) و قطب‌بندی تعامل ستیز در آستانه انتخابات مدنظر بوده است و از سوی دیگر بی‌اعتبار نشان دادن سیاست تنش‌زدایی روحانی با اقدامات خشن نیز دور از ذهن نیست.