پایه حقوقی سخنان اخیر رئیس جمهور

محمد کاظم انبارلویی در سرمقاله روزنامه رسالت و در نقد سخنان رئیس جمهور در جمع استانداران و فرمانداران نوشت: رئیس جمهور در همایش استانداران و فرمانداران مطالبی گفته که شایسته نقد مشفقانه است. به این عبارات توجه کنید؛
- در بررسی صلاحیت‌ها باید به مرّ قانون عمل شود نه مرّ سلیقه.
- مجلس خانه ملت است نه خانه یک جناح. اگر قرار است یک جناح در انتخابات حضور داشته باشد و یک جناح نه، دیگر به چه دلیل انتخابات برگزار می‌کنیم؟
- قانون اساسی برای یهودیان، زرتشتیان، آشوریان و ارمنی‌ها حق برخورداری از نماینده قائل شده. اما اکنون آیا ما باید جناحی را که جمعیت و هوادارانش به 10 میلیون نفر می‌رسد، نادیده بگیریم؟ آیا قانون اساسی را اینگونه تفسیر و اجرا می‌کنیم؟
- رئیس جمهور با این همه نتوانسته تحمل کند و دیدگاه خود را پنهان سازد و گفته است؛ "دلمان می‌خواهد معتدلین به مجلس بروند!"
آیا این موضع‌گیری در مورد مهم‌ترین انتخابات کشور مبتنی بر یک دیدگاه حقوقی است یا یک دیدگاه متاثر از یک سلیقه سیاسی؟!
بیش از 12 هزار نفر در انتخابات مجلس ثبت نام کرده‌اند. شمار زیادی مستند به پرونده‌هایی که نهادهای قانونی ارائه داده‌اند، رد صلاحیت شده‌اند. این عده که توسط هیئت‌های اجرایی رد شده‌اند از سوابق غیراخلاقی گرفته تا مشارکت در قتل، سرقت و... در پرونده آنها وجود دارد. آیا می‌توان آنها را نماینده جناحی در کشور دانست؟ اینها پرونده محکومیت قطعی قضائی داشتند! شمار زیادی هم احراز صلاحیت نشده‌اند. برخی از این جماعت گفته‌اند ما اصلا کاری به این نداریم که به مجلس راه پیدا می‌کنیم یا نمی‌کنیم، فقط تایید یا احراز صلاحیت خود از عالی‌ترین مرجع نظارتی را لازم داریم. کارکردها و کاربردهایی این تایید صلاحیت دارد که فقط خودشان می‌دانند. با این حال برخی از همین جماعت در دادن اطلاعات لازم در پرسشنامه‌های خود - حتی محل سکونت خود ـ پرهیز کردند. 
آنان که تاکنون مورد تایید قرار گرفته‌اند با همه جوسازی‌ها علیه شورای نگهبان تقریباً برای هر کرسی 16 نماینده است. آیا می‌توان حکم کرد که یک جناح در رد صلاحیت‌ها حذف شده است؟
چند نکته در این باره قابل تامل است؛
1- رئیس جمهور از کجا می‌داند یک جناح در بررسی صلاحیت‌ها حذف شده است؟ آنچه در مطبوعات و رسانه‌های آنها مطرح شده، تعدادش از انگشتان دو دست کمتر است.
2- جناح مورد نظر رئیس جمهور که معتقد است حذف شده برای هر کرسی چند نفر نامزد می‌خواهد معرفی کند؟ اگر بیش از یک نفر بخواهد مطرح کند از عقلانیت سیاسی به دور است چون این رویکرد یک نوع خودزنی است. اگر بخواهد برای هر کرسی یک نفر را معرفی کند که به اندازه کافی فرد برای معرفی و وقت برای حضور دارند.
3- سرنوشت مجلس را رای ملت تعیین می‌کند. ممکن است به یک جناح رای دهند، ممکن است به هر دو جناح به میزان اقلیت و اکثریت رای دهند. پس متهم کردن شورای نگهبان بر حسب اینکه جناحی و گروهی اعلام نظر کرده، صحیح نیست. شورای نگهبان باید به مرّ قانون عمل کند. مرّ قانون می‌گوید باید التزام عملی به اسلام، نظام و قانون اساسی و... داشته باشد. با رسیدگی و رصد مواضع نامزدها به راحتی می‌شود میزان التزام یا عدم التزام آنها را به نظام و اسلام و امام و انقلاب و قانون درآورد.
4- همان قانونی که برای اقلیت‌های مذهبی حق قائل است که نماینده در مجلس داشته باشند، همان قانون می‌گوید شرایط انتخاب شوندگان چیست و چه نهادی مسئول احراز آن است.
5- رئیس جمهور از کجا می‌داند برخی از کسانی که احراز صلاحیت یا رد صلاحیت شده‌اند، نماینده 10 میلیون نفر هستند؟ کجا این نظرسنجی یا سنجه وجود دارد؟ مستند سخنان رئیس جمهور چیست؟ 
6- برحسب آنچه در مورد رد صلاحیت نمایندگان فعلی مجلس گفته شده، از میان 37 نفر رد صلاحیت شده نمایندگان فعلی 27 نفر آنها اصولگرا هستند و بقیه مستقل و یا اصلاح‌طلب می‌باشند. آیا این نمونه را می‌توان شاهدی برای ادعای رئیس جمهور گرفت؟!
7- فتنه خط قرمز نظام است. مردم در رفراندوم 9 دی 88 مرز خود را با فتنه‌گران اعلام کردند. تردیدی وجود ندارد فتنه‌گران به روی انقلاب و امام و نظام خنجر کشیدند. حال اگر نماینده‌ای آنقدر شرارت نشان دهد که بی‌پروا از اهل بغی حمایت کند، باید او را ملتزم به نظام و انقلاب دانست؟ یا کسانی که پرونده محکومیت امنیتی دارند چرا باید انتظار داشته باشند صلاحیت آنها احراز شود؟ یا کسانی که هیچ سابقه‌ای در دفاع از نظام ندارند و در بزنگاه‌ها و روز حادثه غایب بودند چرا باید صلاحیت آنها را برای ورود به مجلس احراز کرد؟ آیا اینها نماینده 10 میلیون ایرانی هستند؟ ایرانیان کی و کجا این نمایندگی را به آنها داده‌اند؟ 
8- متاسفانه رئیس جمهور بدون استناد به هیچ اصلی از اصول قانون اساسی و هیچ ماده‌ای از مواد قانون انتخابات، شورای نگهبان را متهم به سلیقه‌ای عمل کردن می‌کند. این حرف‌ها پایه حقوقی ندارد و فاقد یک رویکرد مبتنی بر عقلانیت سیاسی است. رئیس جمهور سوگند خورده است از نظام و قانون اساسی و ارکان آن دفاع کند نه از مشتی تبهکار به عنوان یک جناح سیاسی، در حالی که اصلا چنین جناحی در کشور با آن اندازه‌ای که توصیف می‌کند، وجود ندارد. این نوع مداخله در کار یک رکن از ارکان نظام و قانون اساسی، نوعی ضایع کردن حق الناس است. شورای نگهبان امین مردم در رعایت این حق الناس است.
نباید از یک سوراخ دو بار گزیده شویم. مگر لات‌بازی سیاسی مشتی تبهکار در مجلس ششم فراموش شده که عده‌ای خروج از حاکمیت یا خروج بر حاکمیت را از تریبون مجلس فریاد می‌زدند و در تحصن مجلس از چند سناتور آمریکایی خط می‌گرفتند.
آیا این ننگ نیست که یک نماینده پس از عبور از شورای نگهبان و ورود به مجلس،‌ به آمریکا و انگلیس پناهنده شود و برای اسرائیل غاصب بیگاری کند؟
قانون و عقل حکم می‌کند رئیس جمهور از نهاد شورای نگهبان دفاع کند، و الاّ متهم به دیکتاتوری می‌شود. خوب است آقای روحانی سخن 33 سال پیش خود را مرور کند که گفت: "قوه مجریه در انقلاب‌های جهانی و در تاریخ همیشه قانون را به نفع خود تفسیر می‌کردند و انقلاب را به استبداد می‌کشاندند. بنابراین در قانون اساسی ما شورای نگهبان برای مقابله با دیکتاتوری، پیش بینی شده است. برای اینکه جلوی دیکتاتوری گرفته شود قانون اساسی پیش بینی کرده شورای نگهبان، قانون اساسی را تفسیر کند." (مصاحبه روحانی با روزنامه جمهوری اسلامی، 9 آذر 59) 
آیا رئیس جمهور می‌تواند توضیح دهد علت تغییر مواضع خود در مورد شورای نگهبان و جایگاه آن در قانون اساسی چیست؟