افكار نيوز: محمدعلي ابطحي نوشته است: اصلاح طلبان كه با تكيه بر اصلاحات و انتقادات مدني، به جاي تقابل هاي خشن خواستار تغييراتي در رفتارها بودند، بايد بيش از ديگران بر اساس مبناي نظري شان به فكر تعامل و گفتوگو باشند.

به گزارش افکار نیوز، متن یاداشت محمدعلی ابطحی با عنوان اجرای قانون اساسی و تعامل درون حاکمیتی که در وبلاگ شخصی اش منتشر شده به شرح ذیل است:
اخیرا از سوی بعضی رهبران جنبش سبز مسئله تعامل درونی در داخل کشور مورد توجه قرار گرفته است. در همه جای دنیا نیز کسانی که اپوزوسیون هستند و خواستار بدست گرفتن قدرت و یا شریک شدن در آن می شوند، با توجه به جغرافیای سیاسی کشورشان، روشهائی را برای ائتلاف، تعامل و گفت وگو پیش بینی می کنند و بر اساس آن نقشه، مسیر راه را معین می کنند و معمولاً هم به نتیجه می رسند.
تنها کسانی که مشی انقلابی دارند و خواستار سرنگونی یک حکومت هستند، هر نوع تعاملی را نفی می نمایند و تا سقوط آن نظام از پای نمی نشینند. همچنانکه امام خمینی برای سقوط نظام پادشاهی در ایران، از این روش استفاده کرد و هر نوع تعامل و گفت‌وگوئی را منوط به جدا شدن و غیر قانونی خواندن نظام حاکم می کرد.
حوادثبعد از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته، یکی از مقاطعی بود که جناح‌های داخل حاکمیت و کسانی که سالها در کنار یکدیگر برای ایجاد و پیشرفت اهداف جمهوری اسلامی تلاش کرده بودند، به دلائل انتخاباتی که ریشه در عدم اعتماد سالهای پیشین به روش برگزاری انتخابات بود، منجربه رویاروئی شد.
اما در هر صورت کسی نمی‌تواند این واقعیت را انکار کند که رهبران این جنبش تنها در چارچوب نظام جمهوری اسلامی که هرکدام از این رهبران یا رئیس جمهور و یا رئیس مجلس و یا نخست وزیر آن بوده اند، مطالبه داشتند. تاکید همواره آنها، حتی پس از حوادثخشونت آمیز سال گذشته بر قانون اساسی و استمرار راه وخط امام خمینی دلیل بر این واقعیت است. البته کسانی در داخل و خارج بودند و هستند که اصل نظام جمهوری اسلامی و یا حداقل جمهوری اسلامی با این قانون اساسی که دارای اصل ولایت فقیه است را قبول ندارند.
اگر واقع بینانه نگاه شود، آنها بنا به تعریفی که رهبران این جنبش از خود به صورت علنی ارائه کرده‌اند، زیر مجموعه همراهان قرار ندارند. اگر این مرزبندی شفافتر مورد توجه قرار می گرفت، کسانی که دنبال تغییر قانون اساسی بودند و یا تغییر نظام، راه خودشان را می‌رفتند و کسانی که به دنبال اصلاحات بودند، از مسیرتعامل و گفت وگو پیش می‌رفتند، من بر این باورم که اصلاح عملکردها، اجرای قانون اساسی فعلی، حفظ نظام جمهوری اسلامی که مورد توجه و تاکید مکرر مسئولان رسمی مخالفان دولت در یکساله گذشته بوده است، به صورت طبیعی از جاده گفت و گو، تعامل و نهایتا اصلاح امور می‌گذرد.
همین که اخیراً مورد توجه قرار گرفته است، تعامل نیروهای داخلی در سه سطح ضروری است. تعامل نیروهای اصلاح طلب و یا اصولگرا در درون خودشان و مشخص کردن چارچوبهایشان. تعامل جناح ها با یکدیگر برای سربلندی و پیشرفت مردم ایران. و تعامل با حاکمیت برای اصلاح رفتارها و سهیم شدن در قدرت. بنابراین، با وجود اصل مشترک اجرای قانون اساسی و حفظ نظام همچنانکه یکی از رهبران جنبش سبز گفته است راهی جز گفت وگو وتعامل برای آنها متصور نیست و ایکاش زودهنگامتر و قبل از این همه خسارت، این راه از هر دو سو مورد توجه قرار می گرفت.
در این رویاروئی داخلی و دعوای خانوادگی متاسفانه از فردای پس از انتخابات ریاست جمهوری، افراطیون بیشتر از تجربه داران، مدیریت حوادثرا بر عهده گرفتند و با علاقه و اصرار و با ارائه شعارهای حداکثری، بیش از هر چیزی، تعامل و همکاری و گفت وگو را نشانه رفتند و هر نوع آمادگی برای گفت وگو و حل سیاسی قضایای داخلی را مورد حمله قرار می دادند.
در این میان اصلاح طلبان که با تکیه بر اصلاحات و انتقادات مدنی، به جای تقابل های خشن خواستار تغییراتی در رفتارها بودند، باید بیش از دیگران بر اساس مبنای نظری شان به فکر تعامل و گفت وگو باشند. چیزی که افراطیون از دو سو مانع آن هستند. این دعوت به تعامل را باید به فال نیک گرفت و آن را با توجه به واقعیت قدرت در کشور، راه برون رفت دانست.
انتهای پیام / ب.