مجله فرانسوی لوپوئن به بررسی کتاب جدید هنری کیسینجر تحت عنوان «نظم جهانی» پرداخت. این استراتژیست آمریکایی در کتاب خود به بررسی اوضاع بحرانی خاورمیانه و قاره آفریقا پرداخته و می‌نویسد: در شرایطی که هم اکنون چندین دولت، مثل سوریه و عراق، در منطقه خاورمیانه قادر نیستند حاکمیت خود را بر سرزمین تحت سلطه خود اعمال کنند، اگر این پدیده گسترش یابد و به کشورهای دیگری نیز سرایت کند، آنگاه باید اعتبار تقسیم‌بندی سرزمینی خاورمیانه را که در پایان جنگ جهانی اول انجام گرفته است زیر سؤال برد و آن را در مراحل پایانی خود تفسیر کرد.

به عقیده کیسینجر وقتی دولت‌ها دچار چنین ضعفی در اعمال حاکمیت خود می‌شوند آنگاه مناطق سفیدی ایجاد می‌گردد که فاقد حاکمیت است و به محل رشد تروریسم و قاچاق اسلحه مبدل می‌گردد. به روایت او هم اکنون مناطق فاقد حکومت در جهان اسلام در حال گسترش است و کشورهای لیبی، مصر، یمن، غزه، لبنان، سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان، نیجریه، مالی، سودان و سومالی را در بر می‌گیرد. اگر به وضعیت آفریقای مرکزی هم با دقت بیشتری نگاه کنیم، جنگ داخلی کنگو که چندین نسل به درازا کشیده است می‌تواند همسایه‌های این کشور را نیز در شعله‌های خود بسوزاند و در جمهوری آفریقای مرکزی و سودان جنوبی نیز همین بلا را بپراکند. در نتیجه بخش معناداری از سرزمین‌های جهان به سویی می‌روند که ممکن است به سادگی از نظام بین‌المللی دول جهان خارج شوند.

کیسینجر در بخش دیگری از کتاب خود درباره ایران هم داوری‌‌های خود را به نگارش درآورده است. وی تصریح می‌کند: ایران در وقایع اخیر استعداد و سرسختی استثنایی خود را در خدمت اهداف اعلام شده‌اش به نمایش گذاشت. نظام دولتی خاورمیانه را به لرزه درآورد و نفوذ غرب را در این منطقه به چالش گرفت. این کشور خود را به جایی رسانیده است که اگر تصمیم بگیرد، در فاصله زمانی کوتاهی می‌تواند به تولیدات اتمی دست یابد.

به عقیده کیسینجر حتی اگر ایران از ظرفیت اتمی نظامی خود صرف‌نظر کرده است، اما همواره کشوری باقی می‌ماند که موفق شد علیرغم شدیدترین تحریم‌های بین‌المللی که تاکنون در جهان برقرار شده است، خود را به سطح مطلوبی در تولید هسته‌ای برساند.