کی از برترین مدافعان راست تیم ملی فوتبال ایران که سابقه قهرمانی در لیگ برتر را هم در اختیار دارد، بدون شک حسین کعبی است. از نکات جالب توجه در کارنامه کعبی سابقه حضور در صدرنشین فعلی لیگ برتر جزیره یعنی لسترسیتی است که شاید کمتر کسی از این موضوع خبر داشته باشد.

 

در حالی که تصور می‌شود کعبی از فوتبال باشگاهی خداحافظی کرده، او این روزها سخت مشغول تمرین‌ است تا در سال 95 بازگشت دوباره‌ای به فوتبال داشته باشد. پایان سال 94 مجالی شد تا دقایقی با او درباره زندگی‌اش و فوتبال صحبت کنیم که این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

 

* خیلی کم‌پیدا شده‌ای...

 

تمرین می‌کنم، صبح و بعدازظهر تمرین‌هایم را پشت سر می‌گذارم تا یک بار دیگر در سطح اول فوتبال بازی کنم.

 

* واقعا می‌خواهی به فوتبال بازگردی؟

 

چرا بازنگردم؟ مگر چند سال دارم که از فوتبال خداحافظی کنم. هنوز هم این پتانسیل را در خودم می‌بینم.

 

* در خوزستان هستی؟

 

در چالوس به سر می‌برم. در این شهر به ساخت و ساز هم مشغولم.

 

* برای کسی که سال‌ها در جنوب کشور زندگی کرده، سکونت در شمال کشور سخت نیست؟

 

7-8 سالی می‌شود که در چالوس هستم.

 

* فوتبال ایران را هم تماشا می‌کنی؟

 

حتما تماشا می‌کنم. در حالی که قبلا گفته می‌شد فوتبال ایران حرفه‌ای شده اما این طور نیست. اگر فوتبال‌مان حرفه‌ای بود در آسیا نتیجه می‌گرفتیم. نه سخت‌افزار خوب داریم و نه از نرم‌افزار خوبی بهره می‌بریم. اگر فوتبال‌مان اوضاع مساعدی داشت الان لژیونرهای زیادی داشتیم.

 

 

 
 

 

* البته بار دیگر فوتبالیست‌های ایرانی راهی لیگ‌های اروپایی مانند آلمان، هلند و روسیه شده‌اند.

 

اکثر لژیونرهای ما در تیم‌های درجه 2 بازی می‌کنند. بعد از دوران برانکو و دادگان فوتبال‌مان روند نزولی را پیش گرفته است. حتی تیم‌هایمان قدرت رقابت با تیم‌های قطری، اماراتی و عربستانی را هم ندارند. همین جا می‌گویم که تا هزار سال دیگر هم فوتبال ایران حرفه‌ای نمی‌شود. دلیل آن هم فوتبالی نبودن فوتبال است. کسانی در فوتبال هستند که از فوتبال سر درنمی‌آورند. از کسی نمی‌ترسم و واقعیت‌ها را می‌گویم. چرا دروغ بگویم؟ فردی غیرفوتبالی یک روزه می‌آید و یک تیم را می‌خرد و هیچ گاه هم به تعهداتش عمل نمی‌کند.

 

در فوتبالی که با تیم‌های بزرگ به یک روش و با تیم‌های کوچک با روش دیگر برخورد می‌شود نباید انتظار حرفه‌ای شدن داشت. دلم برای این فوتبال می‌سوزد. برای جوان‌هایی مانند خودم که با هزار امید و آرزو به این فوتبال می‌آیند. دلم برای کسانی می‌سوزد که با این فوتبال زندگی می‌کنند. عده‌ای در این فوتبال هستند که یک روز می‌گویند می‌خواهند نفت را بخرند و یک روز سهام یک تیم در اسپانیا را می‌خرند. این افراد را نباید به فوتبال راه داد. همین کسانی که چنین ادعاهایی را دارند از گذشته بدهی‌های زیادی را بر جا گذاشته‌اند. درهای فوتبال را به روی این افراد ببندید.

 

* به دادگان اشاره کردی. او در نشست خبری اخیرش گفته که اگر حمایت شود، به انتخابات فدراسیون فوتبال ورود می‌کند.

 

دادگان مانند پدرم است. نمی‌گویم یک دوست خوب یا یک برادر بزرگتر بلکه تاکید می‌کنم او برای من پدری کرد. او برای فوتبال دلسوزی می‌کند. همه او را می‌شناسند. نام دادگان بزرگ است و فوتبال را زنده می‌کند. البته به کفاشیان بی‌احترامی نمی‌کنم. او فرد باشخصیتی است اما همان طور که خودش گفت فوتبالی نیست. اگر دادگان به فوتبال بازگردد وضعیت‌مان بهتر می‌شود.

 

* این روزها برانکو هم به فوتبال ایران بازگشته و تیمش بازی‌های درخشانی را در لیگ ایران به نمایش می‌گذارد. حتی از خیلی از مربیان ایرانی بهتر عمل کرده است.

 

همین طور است. عده‌ای فقط ادعا دارند. ما باید خارجی‌های خوب را به این فوتبال بیاوریم. همین می‌شود که تیم‌های ما با مربیان ایرانی در آسیا به جایی نمی‌رسند و در پایان می‌گویند فلان تیم عربی فلان قدر خرج کرده است. باید قدر خارجی‌های فوتبال را بدانیم. هر گاه توانستیم دلال‌ها را از این فوتبال دور کنیم موفق می‌شویم. بعضی از دلال‌ها می‌روند برزیل و بازیکنی را با 100 دلار به ایران می‌آورند و قرارداد یک میلیاردی می‌بندند و نصف آن را به جیب می‌زنند. دل کسی برای فوتبال نمی‌سوزد. من از کسی نمی‌ترسم و حقایق را می‌گویم. زمانی گفتند دوپینگ کردم یا گفتند در پارتی دستگیر شده‌ام اما هیچ کدام صحت نداشت. چون واقعیت‌ها را می‌گفتم سعی در تخریب من داشتند. دل من برای جوان‌هایی مانند طارمی و آزمون می‌سوزد. این‌ها آینده فوتبال هستند.

 

 

 
 

 

آدم‌هایی به فوتبال ورود کنند که دزد نیستند و از فساد فاصله دارند. افرادی مانند یحیی گل‌محمدی که سالم هستند و در فوتبال هم موفق کار می‌کنند. البته مدیر موفقی چون سعید آذری از یحیی حمایت می‌کند و نتیجه آن موفقیت ذوب آهن است. برانکو هم چون سالم است نتیجه می‌گیرد. پرسپولیس بهترین فوتبال را ارائه می‌کند و من به عنوان یک هوادار از او حمایت می‌کنم. برانکو در جایی گفته که بارسلونایی بازی می‌کنیم و یک نفر گفته شما کجا مانند بارسلونا هستید؟ همین افراد به دنبال خراب کردن آدم‌ها هستند. نباید انتظار داشته باشیم که تیم ما مانند بارسلونا بازی کند و اگر برانکو هم حرفی زده فقط برای بیان کیفیت کار تیمش بوده است.

 

* فوتبال‌های اروپایی را هم می‌بینی؟

سعی می‌کنم همه فوتبال‌ها را ببینم.

 

* لسترسیتی صدرنشین لیگ جزیره است و تو به عنوان یک ایرانی سابقه حضور در این تیم را داری در حالی که کمتر کسی این موضوع را می‌داند.

 

بازی‌های لستر را دنبال می‌کنم و هیچ کدام از بازی‌های این تیم را از دست نمی‌دهم. از بعضی از افراد ناراحتم. ناراحتی من این است که هیچ گاه نگفتند حسین کعبی در این تیم بازی کرده است. شاید عده‌ای بگویند که کعبی در زمانی به این تیم رفته که لستر در لیگ دسته یک انگلستان بوده اما حاج صفی هم چنین وضعیتی را در آلمان دارد و همه از او تعریف می‌کنند. چرا قبل از مسابقه‌های ورزشی یک بار من را دعوت نمی‌کنند؟ آیا می‌ترسند خیلی از حقایق را بگویم؟ تا به حال ندیده‌ام کارشناسی بگوید که حسین کعبی در لسترسیتی بازی کرده و این مایه افتخار ماست. دلیل این موضوع را نمی‌دانم و ناراحتم. تنها 5 ایرانی توانسته‌اند در فوتبال انگلستان بازی کنند که من یکی از آن‌ها بودم.

 

در سخت‌ترین و فیزیکی‌ترین لیگ دنیا با قد کوتاهم به میدان رفتم. تنها من، آندرانیک تیموریان، کریم باقری، اشکان دژاگه و رضا قوچان نژاد موفق به بازی در این لیگ شده‌ایم. لستر بازی‌های خوبی را انجام می‌دهد. مربی بزرگی به نام رانیری از موناکو به این تیم آمده و توانسته با بازیکنان بی‌نام و نشان در رتبه اول لیگ انگلستان قرار بگیرد که شاهکار بزرگی است. بازی لستر مقابل آرسنال را دیدم و لذت بردم. عملکرد آن‌ها بی‌نظیر است. در حالی که هر سه روز بازی می‌کنند، نشانی از خستگی در پاهای آن‌ها دیده نمی‌شود اما در فوتبال ایران همه به بازی 5 روز یک بار هم ایراد وارد می‌کنند. آن‌ها در تعطیلات هم به میدان می‌روند تا مردم به ورزشگاه‌ها بیایند و همین دلیل موفقیت آن‌هاست.

 

* لژیونرهای جوان فوتبال ایران را چطور می‌بینی؟

 

احسان حاج صفی بازیکن خوبی است و می‌تواند بیشتر از این‌ها پیشرفت کند. مطمئن باشید او خیلی زود قابلیت‌هایش را نشان می‌دهد. شاید آشنا نبودن به زبان آلمانی مانع از پیشرفت زودهنگام او شده، نباید فراموش کنیم که علی کریمی و وحید هاشمیان هم در سال اول حضورشان در آلمان با مشکلاتی از قبیل زبان آلمانی مواجه بودند. حاج صفی با برطرف کردن این مشکل بهتر هم می‌شود. با علیرضا جهانبخش هم آشنایی دارم. او جوان بسیار باادب و بااستعدادی است. زمانی که در داماش بازی می‌کرد مقابل او قرار گرفتم و می‌دانم چه قابلیت‌هایی دارد. او بسیار باشخصیت است و بسیار دوستش دارم چرا که تمام فکر و ذکرش فوتبال است. دوست دارم او موفق شود و مطمئن باشید این اتفاق هم می‌افتد.

 

 

 
 

 

* پس از گذشت 10 سال از جام جهانی 2006 این روزها بازیکنان آن نسل از تیم ملی از نبود همدلی در آن تیم می‌گویند و حتی علی دایی در جایی گفت که بازیکنان تیم ملی بدون او جلسه می‌گذاشتند و در بازی‌ها در چشمانش زل می‌زدند و پاس نمی‌دادند.

 

بیشتر از 10 سال در تیم ملی بودم و هیچ گاه چنین چیزی را مشاهده نکردم. به هیچ وجه بحث نبودن همدلی و برگزار کردن جلسات وجود نداشت یا حداقل من از آن‌ها باخبر نبودم. از کسی نمی‌ترسم و هیچ چیزی را هم پنهان نمی‌کنم و دروغ هم نمی‌گویم. واقعیت این است که تیم ما بسیار همدل بود و چیز بدی را مشاهده نکردم. شاید بعضی‌ها راست بگویند اما من نبود همدلی را تایید نمی‌کنم. تمام بازیکنان تیم در سال 2006 افراد سالم و باتجربه‌ای بودند. جو فوق‌العاده‌ای در تیم حاکم بود و تمام صحبت‌ها دروغ است.

 

* در سال 2006 تقریبا از اکثر بازیکنان 10 سال کوچکتر بودی اما بازیکنان آن نسل از تیم ملی مانند علی دایی، وحید هاشمیان، یحیی گل‌محمدی، مهدی مهدوی‌کیا و... این روزها مشغول مربی‌گری هستند.

 

آینده خوبی را برای هاشمیان متصورم. او از همان زمان و در هواپیما هم کتاب می‌خواند. در دوران بازیگری هم به کلاس‌های مربی‌گری علاقه‌مند و پیگیر بود که این کلاس‌ها را آغاز کند. مطمئنم که موفق خواهد بود چرا که کارش را با جدیت دنبال می‌کند. مهدوی‌کیا و گل‌محمدی هم نشان دادند که می‌توانند مربیان بزرگی شوند. بهترین بازیکنی که پشت سر من قرار گرفت یحیی گل‌محمدی بود. او بسیار با آرامش عمل می‌کرد و به نظرم مانند کوهی پشت سر من بود. هیچ حرف بدی را از گل‌محمدی نشنیدم و فرد بسیار بااخلاقی است. یحیی می‌توانست بیش از این‌ها موفق شود. به همین دلیل است که بازیکنان باتجربه‌ای مانند رجب‌زاده که هم‌بازی خود او بودند از جان و دل برای او بازی می‌کنند. گل‌محمدی حتی می‌تواند در آینده گزینه خوبی برای تیم ملی باشد. باید به افرادی مانند هاشمیان، گل‌محمدی و مهدوی‌کیا بها داد و فدراسیون باید از آن‌ها استفاده کند.

 

* واقعا سال 95 قصد بازگشت به فوتبال را داری؟

 

چرا باید بازیکنانی مانند اولادی و کاظمیان که تقریبا کوچکتر یا همسن و سال من هستند خارج از گود بنشینند؟ رجب‌زاده و عنایتی که در آستانه 40 سالگی هستند الگوی بسیار خوبی برای امثال من هستند. چرا کعبی باید بیرون بنشیند؟ دلیل آن وجود رابطه است. دلال‌ها و مدیر برنامه‌ها در این رابطه مقصر هستند. بازیکن 100 دلاری برزیلی را با یک میلیارد به ایران می‌آورند و در نتیجه بازیکنان خوب ایرانی نمی‌توانند بازی کنند. خدا را شکر می‌کنم که همیشه سالم بازی می‌کنم. به موارد زیادی من را متهم کردند اما هیچ گاه مدرک مناسبی نداشتند. فقط خدا بالای سر من است و با هیچ بنی‌بشری لابی نکرده‌ام. خودم را با دایی مقایسه نمی‌کنم. دایی سلطان این فوتبال است. به هیچ کس باج نمی‌دهم. در همین فوتبال افرادی هستند که با بازیکنان قرارداد می‌بندند اما هیچ گاه به تعهدات خود عمل نمی‌کنند و مالیات‌شان را هم نمی‌دهند. چند سال پیش در راه آهن بازی کردم اما هنوز 100 میلیون طلب دارم. فردوسی‌پور یک بار من را به برنامه‌اش دعوت کند تا همه چیز را بگویم.

 

* حرف آخر...

 

امیدوارم سال 95 سال توام با موفقیت و شادابی برای همه مردم و خانواده‌ام باشد. فوتبال ما از درگیری‌ها و حرف و حدیث‌ها فاصله بگیرد و همه افراد به آرزوهایشان برسند.