دردسرهای رئیس‌جمهور در مسیر چوپانی گوسفندان

حسن روحانی در کتاب خاطرات خود، به اشتیاقش برای دیدن شیر خوردن بره‌ها و همچنین چوپانی اشاره می‌کند و می‌نویسد: در کنار منزل مسکونی خودمان، آغلی داشتیم که معمولاً چند گوسفند و یک الاغ در آنجا نگهداری می‌شد. صبح‌ها می‌بایست گوسفندها را به محله پایین روستا می‌بردیم تا آن‌ها را به گله ملحق کنیم.

من از حدود پنج‌سالگی این کار را می‌کردم و صبح‌ها گوسفندها را می‌بردم تا به گله ملحق کنم و غروب هم می‌رفتم و آن‌ها را به منزل می‌آوردم.

بردن و آوردن گوسفندها، ماجراهایی فراوانی داشت؛ گاهی گوسفندها فرار می‌کردند و به منزل و یا حتی مغازه‌ای وارد می‌شدند. گاهی در جدا کردن گوسفندها از گوسفند دیگران اشتباه می‌شد و دردسرهای پیش می‌آمد. تقریباً هرچند روز یک‌بار ما شاهد ماجرایی در این زمینه بودیم.

زایمان گوسفندها و تولد بره‌ها یا بزغاله‌ها هم جالب بود. موقع زایمان گوسفندها ساعت‌ها معطل می‌ماندیم تا زایمان را تماشا کنیم و بعد هم لیسیدن بره توسط مادر و شیر خوردن بره‌ها و بزغاله‌ها را می‌دیدیم.