میداوودی که شوت های سنگینش در یاد علاقه مندان به فوتبال باقی مانده، در صفحه اجتماعی‌اش نوشت: «شهرِ من، من به تو مى اندیشم مسجدسلیمان شهر اولین‌ها و مسجدسلیمان اسمِ مغضوبى شد تا تمام جوانانِ غیور شهر، با جیبهاىِ خالى در تمامِ عصرهاى شهر، اندام خود را واکس بزنند و ((MEN OFFiCE )) غولى شد خسته که شاخکِ شاخهایش را زیرِ هزار قدمگاهِ تازه ساز چال کرده اند... و (( O.P.D)) دخترِ تیمارِ منطقه، عروسِ تنهایى شد که هر روز صبح موهاىِ سفیدش را شانه میزد و منتظر است که کوروش از آتشکده سرمسجد به خواستگارىِ او بیاید.

 

اینجا مسجدسلیمان است با زخمى کهنه از آنسوى آبهاىِ تِمبى و دهانى که تنها براىِ مُردگان باز است تا اندوهى کهن واژگون کند سازها را و یکى نباشد دستِ خسته مرا بگیرد تا بر کِتفِ خاک گرفته شهر دوباره بنویسیم: (( M.i.S )) ظلم آباد شهر ماست و ((M.i.S)) کُدِ اشتراکِ ما بچه هاى این شهر در هر نقطه جهان در ظلم زاده شده ایم در محرومیت پا گرفته ایم و اهورامزداى بزرگ میداند به جز حقِ خود هیچ چیز نمیخواهیم... بچه هاى سرزمین جاوید... M.i.S»