ذوق زدگی العربیه از برکناری معاون عربی ظریف/ برجام بازی روحانی با شیوخ عرب!

«امیر عبداللهیان برکنار شد» همانطور که شیوخ حاشیه‌نشین خلیج فارس از روحانی خواسته بودند! اوایل امسال بود که خبر نامه محرمانه روحانی به امیر کویت منتشر شد. روحانی در این نامه شیوخ عرب را به مذاکره دعوت کرده بود. عرب‌ها هم که با عنایت به تجربه مذاکرات هسته‌ای دولت یازدهم می‌دانستند منظورش از مذاکره چیست، آستین‌ها را بالا زدند و لیستی از خواسته‌های بی‌شرمانه‌شان را برای ایران فرستادند.

گستاخانه‌ترین درخواست شیوخ از روحانی برکناری معاون عربی و آفریقایی وزارت‌خارجه بود. درخواستی که بیشتر شبیه دستورات از بالا به پایین کشورهای استعمارگر بود. حالا بعد از 3 ماه امیرعبداللهیان برکنار شد. پشت پرده برکناری امیرعبداللهیان چیست؟ چه ارتباطی بین این برکناری با اظهارات منتسب به یکی از مقامات ارشد دیپلماسی درباره نرمش در موضوع سوریه وجود دارد؟

 

ماجرای درخواست گستاخانه شیوخ!

«امیر عبداللهیان از کار برکنار می‌شود!» این تیتر یک روزنامه المستقبل در روز جمعه‌ 1 آوریل بود. این روزنامه لبنانی در گزارش نخست خود با اشاره به سیاست تازه‌ دولت روحانی برای نزدیک‌تر شدن به اعراب، مدعی شد اتحاد شیخ نشین‌ها در کنار عربستان، دلیل این تصمیم بوده است. به نوشته‌ این روزنامه، ممالک عربی خلیج فارس برای تأمین امنیت و آرامش ناگزیر از پذیرش ریاست بنی سعود بودند؛ ایران اما در برابر این اتحاد منزوی‌تر از همیشه(!) چاره‌ای جز نزدیکی دوباره به همسایگان جنوبی نداشته است! جالب‌تر اما مدعایی بود که این روزنامه لبنانی در خصوص امیر عبدالهیان معاون عربی-افریقایی ظریف مطرح کرد. بر اساس این گزارش، روحانی خیال دارد برای اثبات «حسن نیت»، امیر عبدالهیان را از کار برکنار کند! یک برکناری آن هم در این سطح، آن هم فقط برای اثبات حُسن نیت برای شروع مذاکرات!

 

هم زمان با انتشار این خبر در «المستقبل» وزیر خارجه بحرین جزئیات بیشتری از نامه محرمانه روحانی به شیوخ خلیج فارس فاش کرد. شیخ خالد بن احمد آل خلیفه در گفت‌وگو با العربیه گفته بود: « یکی از مقام‌های ایرانی نامه‌ای به امیر کویت برای آغاز گفت‌و‌گوها میان ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس فرستاده و امیر کویت هم آن را به اطلاع رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس رسانده است.»

 

به گفته روزنامه کویتی الرأی «محمود علوی» وزیر اطلاعات ایران نامه‌ای را از طرف روحانی به مقامات این کشور داده بود تا آن را با مقامات دیگر عرب‌های حاشیه خلیج فارس در میان بگذارند.

 

اولین واکنش دولت به این خبر تکذیب بود. نوبخت در جلسه 17 فروردین خود با خبرنگاران در پاسخ به این سوال درباره نامه روحانی به شیوخ عرب گفت: « صحت این خبر را به هیچ عنوان تایید نمی کنم.» دیری نگذشت که تکذبیه نوبخت تکذیب شد. دفتر سخنگوی دولت یک روز بعد با انتشار بیانیه‌ای عنوان کرد:  «پاسخ سخنگوی دولت دراین خصوص تا پیش از دریافت گزارشات مربوطه بوده است. بدیهی است وزارت امور خارجه کشورمان در این مورد اطلاع رسانی لازم و دقیق‌تر را در زمان مناسب انجام خواهد داد.»

 

نرمش بی‌موقع

با گذشت بیش از 2 ماه از ماجرای گستاخی شیوخ عرب‌، انتشار اخباری از موضع عجیب ظریف در اسلو نگرانی‌ها را از تکرار دیپلماسی منفعل دولت در ماجرای هسته‌ای در مسائل منطقه‌ای افزایش داد. وب سایت خبری المانیتور به‌نقل از منابعی که مدعی بود طرف صحبت وزیر امور خارجه کشورمان در اسلو، پایتخت نروژ، بوده‌اند نوشت که وی اشاراتی دال بر آمادگی احتمالی تهران برای انعطاف بیشتر در پرونده سوریه برای نیل به راه‌حل سیاسی داشته است. وب‌سایت المانیتور مدعی شد منابعی که در اسلو، پایتخت نروژ،‌ با محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران،‌گفتگو کرده‌اند، می‌گویند وی اشاره داشته که اکنون اختیارات بیشتری نسبت به قبل درباره پرونده سوریه دارد و ایران ممکن است آماده نشان دادن انعطاف بیشتر برای پیشبرد راه‌حل سیاسی در سوریه باشد.

 

هم زمان با این خبر برخی رسانه‌های داخلی مدعی شدند: «اعضای لابی نایاک در حال فشار بر مقام های وزارت خارجه برای برکناری حسین امیرعبداللهیان از سمت معاونت این وزارتخانه هستند. اعضای این لابی عقیده دارند در صورت درگیر شدن ایران در «مذاکرات منطقه‌ای»، امیر عبدللهیان گزینه مطلوبی برای دولت روحانی نخواهد بود.»

 

وقتی العربیه ذوق‌زده می‌شود

هنوز جوهر گمانه‌زنی‌ها درباره این موضوع خشک نشده بود که خبر برکناری امیر عبداللهیان منتشر شد. ظریف در حکمی او را از معاونت عربی و آفریقایی عزل و جابری انصاری سخنگو وزارت را به جای او گمارد. موضوعی که بلافاصله با استقبال سایت شبکه سلطنتی آل سعود مواجه شد. العربیه ساعتی پس از این تغییر تحول در وزارت خارجه ایران، آن را نشان دهنده عزم دولت روحانی برای همکاری با اعراب(!) دانست. این پایگاه سعودی مدعی شد امیرعبداللهیان فردی نزدیک به سپاه پاسداران بوده و با ظریف و روحانی در سیاست‌های منطقه‌ای اختلاف‌نظر داشته است.

 

محمد عبداللهی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی درباره این برکناری مشکوک نوشت: « هماهنگ نبودن ایشان با دولت و مواضع انقلابی‌اش در قبال حوادث منطقه، اصلی‌ترین دلایل برکناری وی است. حال باید دید کشورهای عربی و در راس آن عربستان پاسخ  این دیپلماسی ذلت را چگونه می‌دهند؟ مطمئنا دولت خللی در اتحاد راهبردی عربستان_اسرائیل در برابر ایران صورت نخواهد داد. بنظر می‌رسد، هدف اصلی این تغییرات، تضعیف ارتباط وزارت خارجه و ایران با محور مقاومت خصوصا در قبال سوریه و حزب الله لبنان است.  برجام 2، کم کم در حال رخ نمودن است...»

 

سابقه بد دولت در عرصه دیپلماسی و پذیرش خواسته‌های نامعقول طرف‌های عربی! در مسائل منطقه‌ای نگرانی بسیاری از کارشناسان را به همراه داشته است. وضعیت میدانی عراق و سوریه در چند سال هیچوقت اینقدر خوب نبوده است. فتح فلوجه و پیشروی سریع ارتش سوریه در استان رقه نفس تروریست‌ها را به شماره انداخته است. در این میان حامیان تروریست‌ها بهترین راه را تغییر زمین بازی می‌دانند. آنها می‌خواهند به جای رقه و حلب در وین و ژنو تکلیف سوریه را مشخص کنند.

 

رضا سراج، کارشناس مسائل سیاسی در تحلیلش از برکناری امیرعبداللهیان نوشت: «برکناری معاون عربی-افریقایی وزارت خارجه در راستای اجرای برجام 2 (برجام منطقه‌ای) ارزیابی می‌گردد. در این پازل که لابی آمریکایی-ایرانی آن را کارپردازی و تصمیم سازی می‌کند، ایران و آمریکا به بهانه سوریه باید وارد گفتگو شوند. در این چارچوب آمریکا سعی کرد با ایجاد دست برتر در تحولات میدانی سوریه (از طریق جریان کردی و تروریست ها) و انتقال آن به میز سیاسی، خود را پیشاپیش آماده این مذاکرات نماید. در مقابل، طرف ایرانی همچنان به روش مذاکرات هسته‌ای عمل نموده و مطابق میل طرف آمریکایی و لابی آنان عمل می کند.»

 

آمریکا و دوستانش در سوریه هم مثل پرونده‌های دیگر همیشه غیر قابل اعتماد بوده‌اند. ماجرای اعتماد روس‌ها به آتش‌بس و تراژدی خان‌طومان نمونه نزدیک بدعهدی آمریکایی‌ها حتی با روس‌ها است. قسمت بدتر داستان اینجا است که دستگاه دیپلماسی طرف مقابلش در مسائل منطقه را حتی آمریکا تعریف نکرده است! او احتمالاً می‌خواهد با نوچه‌های دست چندم یانکی‌ها برای مسائل منطقه‌ای مذاکره کند. آن هم در شرایطی که عربستان در اوج ضعف و انزوا قراردارد و اگر نبود دلارهای باد آورده نفتی تا کنون چندین بار سقوط کرده بود. آیا دولت تدبیر دوباره دسته‌گل جدیدی به آب خواهد داد؟ باید کمی صبر کنیم!