راهبرد آمریکا در عراق و منطقه آن‌قدر اهمیت دارد که ابزار اجرای این راهبرد را مورد توجه قرار دهند. از سال 2012 که استراتژی امنیتی و نظامی آمریکا در خاورمیانه بر جنگ نیابتی و ابزار تروریسم تکفیری قرار گرفت، هیچ‌گاه آمریکا از حمایت برنامه‌ریزی‌شده از این تروریسم تکفیری دست برنداشته است. حفظ تروریسم تکفیری برای آمریکا به اندازه‌ای است که گاهی در سوریه، برای متوقف کردن و یا مردد کردن برنامه عملیاتی روسیه، کار به خط و نشان هم کشیده شده است و نمونه روشن آن در مورد جبهه‌النصره و بقیه گروه‌های جیش‌الفتح است که در هفته‌های اخیر آمریکا مانع عملیات هوایی بر شدت روسیه علیه آنها شده است تا بتوانند در محور جنوبی غربی حلب پیشروی مؤثر از خود نشان دهند.

در عراق نیز با اینکه نیروهای مسلح و امنیتی عراق از توانمندی خوبی برخوردارند، ولی همگی اذعان می‌کنند که نیروهای الحشدالشعبی عراق از صلابت و استحکام ویژه‌ای برخوردارند و در هر محوری وارد می‌شوند، داعش چاره‌ای جز فرار و اختفاء ندارد. به همین دلیل نیروهای آمریکایی بارها اقدام به بمباران واحدهای نظامی الحشدالشعبی در استان‌های مختلف کرده‌اند و حتی در قوانین و آئین‌نامه‌های فروش تسلیحات به ارتش عراق تأکید دارند که سلاح‌های واگذارشده به ارتش عراق نباید در اختیار الحشدالشعبی قرار گیرد و همواره در مورد نقش این نیروی نظامی قدرتمند و مشارکت در آزادسازی از دست داعش هشدار داده‌اند. همان‌طور که در عملیات‌های قبلی با حضور الحشدالشعبی مخالفت کرده بودند، برای حضور در عملیات فلوجه هم مخالفت کردند، که نهایتاً این توافق انجام گرفت که یگان‌های الحشدالشعبی وارد شهر فلوجه نشده و صرفاً به محاصره کامل فلوجه اقدام کنند، ولی اگر نیاز شد وارد شهر شوند!!

در شهر تکریت که در چند مرحله عملیات نظامی انجام گرفت، الحشدالشعبی توانست تا مرحله ما قبل آزادی کامل به پیش برود، ولی پس از مداخله آمریکایی‌ها و فرود هلی‌کوپترهای‌شان که اقدام به خارج کردن سران و نیروهای داعش کردند، نیروهای نظامی وارد تکریت شدند و تقریباً تلفات داعش اعداد بسیار کمی را شامل می‌شد که مقاومت آنها در تکریت باید به تعداد بیشتری از داعشی‌ها متکی می‌شد، یعنی تکریت آزاد شد و تعدادی از داعش کشته شدند، ولی سران و نیروهای اصلی داعش توسط آمریکا در لحظات آخر از تکریت خارج شده و سپس تکریت سقوط کرد.

در مورد فلوجه که داستان‌های زیادی از مقاومت در مقابل آمریکایی‌ها مطرح است، وقتی عملیات پاکسازی و محاصره فلوجه توسط الحشدالشعبی با قدرت و سرعت آغاز می‌شود و تا دیوارهای شهر ادامه می‌یابد، الحشدالشعبی در بیرون شهر می‌ماند و نیروهای واکنش سریع و پلیس فدرال وارد شهر می‌شوند که تقریباً فلوجه را آزاد کرده‌اند و باید پاکسازی شهر را کامل کنند. سوال این است که داعشی‌ها فلوجه‌ کجا رفتند و چه کسی آنها را نجات داده است؟ تعداد تلفات داعشی‌ها و تجهیزات آنها و سران اصلی داعش که در شهر بودند، یا باید در بین تلفات و زخمی‌ها باشند و یا باید به نحوی از شهر خارج شده باشند. حال سوال این است که این افراد توسط چه کسانی و چگونه از فلوجه خارج شده و از چه مسیری نجات داده شده و به چه منطقه‌ای منتقل شده‌اند؟ باز هم تصاویری از هلی‌کوپترهای آمریکایی در فلوجه وجود دارد که با تعداد قابل‌توجه در منطقه داعش فرود و برخاست داشته‌اند. البته برخی گزارش‌ها هم، از هماهنگی برخی عشایر سنی این منطقه که در انتقال و جابه‌جایی داعشی‌ها مؤثر بوده‌اند سخن می‌گویند. نکته مهم‌تر اینکه داعشی‌های محلی و یا بعثی که همراه با اهالی که از شهر خارج شده‌اند و یا کسانی که در شهر باقی مانده‌اند، همان‌هایی خواهند بود که مجدداً شهر فلوجه را آلوده به اقدامات تروریستی کرده و یا خود را برای فاز سیاسی در عراق آماده می‌کنند و به‌عنوان هسته‌های خفته کار ویژه خواهند داشت. دستگاه‌های امنیتی عراق همان‌گونه که در عملیات‌های نظامی ابتکار عمل را در دست داشتند، در عملیات‌های امنیتی و اطلاعاتی برای حفظ امنیت مردم عراق و خشکاندن ابزارهای تروریستی آمریکا و آل سعود هم باید دست برتر و ابتکار را حفظ کنند.