پنجاه و هشتمین انتخابات ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا قرار است سه شنبه 18 آبان سال جاری برابر با 8 نوامبر 2016 میلادی برگزار شود.

 

بر این اساس نامزدهای ریاست جمهوری این کشور ماه‌هاست که تبلیغات انتخاباتی خود را آغاز کرده‌ و از هیچ تلاشی برای رسیدن به کرسی ریاست جمهوری آمریکا فروگذاری نکردند، یکی از نامزدهای جنجال برانگیز ریاست جمهوری این کشور "دونالد ترامپ" جمهوری خواه است که اخیرا در تبلیغات انتخاباتی خود پایش را فراتر از مرزهای جغرافیایش قرار داده و در ادعاهای انتخاباتی‌اش گفته است: "ایران  برای  دستیابی به سلاح هسته‌ای تلاش می‌کند و با توجه به توافقی که دولت اوباما با ایران داشته نابخردانه‌ترین توافقی است که من تاکنون دیده‌ام، ایران می‌تواند طی 10سال به سلاح هسته‌ای دست یابد".

 

وی اولویت نخست کاریش پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را لغو توافق هسته‌ای ایران دانسته و گفته است مهم‌ترین اولویتش در کاخ سفید برچیدن توافق هسته‌ای آمریکا با ایران خواهد بود و مدعی است که این توافق یک فاجعه برای آمریکا و رژیم صهیونیستی است و به دنبال آن برجام را پاره خواهد کرد.

 

تهدید ایران ! دستمایه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا

 

 

به دنبال اظهارات وقیحانه این نامزد جمهوری خواه آمریکا، چند روز اخیر رهبر معظم انقلاب طی سخنانی اعلام کردند "اگر رئیس جمهور آینده آمریکا به تعهداتشان بر اساس توافق هسته‌ای عمل نکند و آن را نقض کند، ‌ایران برجام را به آتش خواهد کشید".

 

 

ایشان گفتند: "جمهوری اسلامی ایران نخستین طرفی نخواهد بود که توافق هسته‌ای را نقض می‌کند، زیرا پایبندی به عهد و پیمان دستوری قرآنی است ولی اگر تهدید نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا مبنی بر پاره کردن توافق هسته‌ای عملی شود، آنگاه جمهوری اسلامی برجام را به آتش خواهد کشید". 

 

چند روز پس از سخنان رهبر معظم انقلاب کاخ سفید مهر محکمی بر دهان نامزد جنجالی کشورش زد، "بن رودز" سخنگوی کاخ سفید ابراز اطمینان کرد: رئیس جمهور آینده آمریکا از جمله ترامپ، به منظور جلوگیری از بروز درگیری بالقوه نظامی در غرب آسیا، توافق هسته‌ای ایران را حفظ خواهد کرد.

 

 

وقتی تهدید ایران دستمایه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌شود

 

 

معاون مشاور امنیت ملی آمریکا تاکید کرد:‌ شیوه‌ای که بر اساس آن توافق هسته‌ای ایران ساختار و شکل گرفته است، عناصر بازدارنده فراوانی وجود دارد که رئیس جمهور آینده آمریکا را از پاره کردن آن باز خواهد داشت و یکی از نخستین پیامدهایی که در صورت تصمیم گیری درباره چنین کاری به ذهن من خطور می‌کند این است که زمینه بروز بحرانی در غرب آسیا تسریع خواهد شد.

 

به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، تبلیغات در هر عرصه‌ای تکنیک‌های ویژه خود را طلب می‌کند، در این رهگذر شاهدیم که برخی از نامزدهای ریاست جمهوری این کشور منطق روابط بین‌الملل را زیر پا گذاشته و در تبلیغاتشان به جای اینکه به موضوعات داخلی کشور خود بپردازند و مردم کشور خودشان جامعه هدف باشد نوک پیکان تبلیغات خود را به سمت ایران نشانه گرفته‌اند و در اذهان پوچ خود رویای پیروزی شان را در مبارزه علیه ایران می‌بینند و ادعا دارند که در میدان رقابت میان رقیبانشان بخشی از آراء را از آن خود کنند! اما با این اقدامات گفتمان سیاسی را متنزل می‌سازند.
  
بررسی لحن مقامات آمریکایی در مواجهه با ایران بیانگر آن است که اتخاذ رویکرد مصالحه جویانه از سوی مقامات ایرانی، توهین و تحقیر مقامات آمریکایی علیه ایران را به دنبال دارد. بارها تهدید مستقیم ایران به حمله نظامی یا حمله اتمی و توهین نژاد پرستانه از سوی معاون وزیر امور خارجه آمریکا از جمله مواردی است که در ماه های اخیر از سوی آمریکایی‌ها بیان شده است. این در حالی است که مقامات دولت یازدهم از به کارگیری ادبیات تهاجمی در برابر مقامات آمریکایی خودداری می‌کنند و حتی در جملات خود برای توجیه برخی اقدامات آمریکایی‌ها علیه ایران از کلماتی استفاده می‌کنند که بار معنایی منفی نداشته باشد. حتی در این بین، رئیس جمهور کشورمان در اظهاراتی بی سابقه در تاریخ جمهوری اسلامی در مصاحبه با فایننشیال تایمز با اشاره به گفتگوی تلفنی خود با اوباما، رئیس جمهور آمریکا را با اوصافی مانند بسیار مؤدب و باهوش توصیف کرد.

 

اما در برابر لحن مصالحه جویانه مقامات دولت یازدهم، مقامات دولت آمریکا در برابر دولت و مردم ایران بارها از الفاظ توهین آمیز و تحقیر آمیز استفاده کردند، به کارگیری ادبیات توهین آمیز در برابر ادبیات مصالحه جویانه مقامات دولت ایران الگویی است که ناشی از خودبرتربینی مقامات ایالات متحده در مواجهه با جمهوری اسلامی است و اتفاقاً تیم فعلی دستگاه دیپلماسی پیش از این و در زمان دولت اصلاحات این رفتار توهین آمیز را تجربه کرده است.

 

تهدید و توهین آمریکایی در برابر سیاست «سکوت و لبخند» مقامات ایرانی

 

 

در ژانویه سال 2002 میلادی بود که جورج بوش رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده آمریکا در گزارش سالیانه خود به مجلسیان و مردم آمریکا برای اولین بار از اصطلاح "محور شرارت" استفاده کرد و ایران، عراق و کره شمالی را از اجزای اصلی این محور نامید، در آن زمان که تنها چند ماه از حملات تروریستی یازدهم سپتامبر به نیویورک و واشنگتن گذشته بود آمریکا و متحدانش توانسته بودند در مرحله اول مبارزه‌ای که آن را جنگ جهانی با تروریسم می‌خواندند، حکومت طالبان در افغانستان را سرنگون کنند و در گام بعدی در تدارک حمله به عراق بودند.

 

کنار هم گذاشتن ایران و عراق در محور شرارت عملاً تهدید نظامی گسترده‌ای علیه ایران بود به این معنا که پس از حمله به عراق، نوبت ایران است که مورد حمله آمریکا قرار می‌گیرد، از زمان رونالد ریگان هیچ رئیس جمهوری با این صراحت در مورد کشورهای دیگر و جنگ علیه آنها صحبت نکرده بود این اظهارات در شرایطی بیان شد که در داخل ایران بیش از سه سال از روی کار آمدن دولت اصلاحات می‌گذشت و این دولت برای برقراری روابط با آمریکا پالس‌هایی را به کاخ سفید فرستاده بود.

 

اما پاسخ آمریکا به پالس‌های فرستاده شده قرار دادن ایران در محور شرارت و تهدید نظامی علیه کشورمان بود. پس از فشار آمریکا به کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان برای محدود کردن فعالیت‌های هسته‌ای ایران که تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای را به همراه داشت، آمریکایی‌ها گام‌های تهاجمی خود را با شتاب بیشتری برداشتند و با تهدید نظامی ایران، خواهان تعطیلی کامل فعالیت‌های هسته‌ای ایران شدند، مقامات آمریکایی در این برهه زمانی علی رغم گام‌های "اعتمادساز" ایران، عبارت تهدیدآمیز «همه گزینه‌ها روی میز است» را وضع کردند.

 

اما این ادبیات، پس از روی کار آمدن دولت یازدهم و اظهارات مقامات دولت برای نزدیکی با آمریکا باز تولید شده است، در همین راستا در آذرماه سال 1392 و پس از امضای توافقنامه ژنو، علی رغم برخی گام‌های دولت برای نزدیکی به آمریکا، وندی شرمن، نماینده آمریکا در مذاکرات هسته‌ای، در توهین آشکار به مقامات و مردم ایران گفت: "ما می‌دانیم که فریب کاری جزیی از دی. ان. ای. ایرانیان است".

 

این در حالی بود که دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم بر اساس سیاست "مصالحه جویانه" را در دستور کار قرار داده بود. در مهر ماه همان سال باراک اوباما سه روز پس از مکالمه تلفنی با روحانی صراحتاً لفظ حمله نظامی را به کار برد و گفته بود: "حمله نظامی"علیه ایران همچنان روی میز است. البته الگوی رفتاری مقامات آمریکایی در مواجهه با ایران در دیپلماسی این کشور نیز خود را نشان داده است. 

 

تأکید کنگره بر افزایش تحریم‌ها علیه ایران و رفتار مغرورانه نماینده آمریکا در مذاکرات هسته‌ای اخیر برگرفته از الگوی رفتاری آمریکا علیه ایران است، به عقیده کارشناسان دولت ایران با هر قدم عقب نشینی، مقامات آمریکایی را برای دستیابی به امتیازات بیشتر "جسورتر" و با به کارگیری "ادبیات انفعالی" آنها را برای به کارگیری لحن "گزنده تر" ترغیب می‌کند. چرا که آمریکایی‌ها رفتار و ادبیات ایران در مذاکرات را تابعی از فشارهای خود تعریف می‌کنند و در حال حاضر که گمان می‌کنند بر اثر فشار تحریم‌ها ایران حاضر به امتیازدهی شده است، برای کسب امتیازات بیشتر "تحریم و تهدید" را بیشتر به کار می‌برند.

 

نمونه دیگری در برخورد تحقیرآمیز مقامات آمریکایی در مواجهه با مقامات دولت یازدهم، موضوع مخالفت آمریکا با صدور ویزا برای حمید ابوطالبی به عنوان سفیر جدید ایران در سازمان ملل بود.

 

دولت آمریکا روز جمعه (۲۲ فروردین ۱۳۹۳) به صورت رسمی اعلام کرد که کنگره این کشور ورود ابوطالبی به خاک آمریکا را ممنوع کرده است، این کشور در گذشته هرگز از صدور ویزا برای افراد نامزد نمایندگی سازمان ملل خودداری نکرده است با این حال از ورود  ابوطالبی به این کشور به علت دخالت در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی، جلوگیری کرد.

 

ریشه ادبیات تحقیر آمیز آمریکایی‌ها در کجاست؟

 

اما دور جدید اظهارات توهین آمیز علیه ایران دقیقاً از زمانی آغاز شد که در داخل برخی چهره‌های سیاسی از بهبود معیشت مردم ایران در نتیجه گشایش موضوع هسته‌ای و در سایه بهبود رابطه با آمریکا سخن می‌گفتند، البته ایده پیوند معیشت با سیاست خارجی به زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باز می‌گردد، روحانی زمانی سکان دولت را در دست گرفته بود که قبل از آن و در جریان تبلیغات انتخاباتی وضع اقتصادی کشور را با حوزه سیاست خارجی پیوند داده بود. وی در بسیاری از برنامه‌های تبلیغاتی خود بویژه در گفت وگوی ویژه خبری و فیلم تبلیغاتی این جمله را تکرار کرد: "سانتریفیوژها باید بچرخند اما چرخ کارخانه‌های داخلی هم باید بچرخد".

 

به عبارتی راهکار روحانی برای بهبود معیشت، تغییر در دیپلماسی هسته‌ای بود و بخشی از مردم نیز این راهکار را نزدیک‌ترین نسخه برای بهبود وضع معیشتی دریافتند. پس از به ریاست جمهور رسیدن روحانی و تأیید صلاحیت وزرای کابینه یازدهم نیز همین رویه با ارائه آمار و ارقامی سؤال برانگیز از سوی روحانی ادامه پیدا کرد. به گونه‌ای که وی در اولین جلسه‌ای که در مجلس شورای اسلامی حضور پیدا کرد، گفت: "این اولین بار است که پس از دوران جنگ تحمیلی در 2 سال متوالی، رشد اقتصادی ما منفی است. این برای اولین بار است که در کنار رشد اقتصادی منفی، کشور با تورم بسیار بالایی مواجه است. بیشترین تورم در منطقه و شاید در جهان! اینکه کشور با تورم ۴۲ درصد و بیکاری مواجه است".  

 

 

وقتی تهدید ایران دستمایه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می‌شود

 

 

این قبیل اظهارات رئیس جمهور زمانی به اوج رسید که وی اظهار داشت: "خزانه مملکت خالی است". تحلیلگران داخلی از همان ابتدا نسبت به این رفتار دولت انتقاد داشته و معتقد بودند این رفتار نه تنها کاهش فشار را به همراه ندارد بلکه موجب استمرار فشارهای آمریکا خواهد شد. آنان معتقد بودند آمریکا این اظهارات را به مثابه تأثیرگذاری تحریم‌ها بر ساختار تصمیم‌گیری ایران تلقی کرده و قاعدتاً در این سیاست فشار تجدیدنظر نخواهد کرد. این تحلیل‌ها نهایتاً در شیوه مذاکراتی 1+5 در ژنو 1، 2، 3 و به صورت مشخص در توافقنامه هسته‌ای و همچنین در اظهارات جنگ طلبانه مقامات آمریکایی عینیت یافت.

 

اولین اظهار نظر صریح اوباما درباره حمله نظامی علیه ایران

 

اوباما برای اولین بار در طول ریاست‌جمهوری خود، سه ماه پس از روی کار آمدن دولت روحانی و در آستانه سفر رئیس‌جمهور به نیویورک صراحتاً از لفظ حمله نظامی علیه ایران استفاده کرد: "ترجیح من برای حل مسئله به شکل دیپلماتیک، به این معنا نیست که ما به تهران "حمله نظامی" نمی‌کنیم". اوباما پیش از این از کاربرد کلمه حمله نظامی ابا داشت و ترجیح می‌داد از لفظ "همه گزینه‌ها روی میز است"، استفاده کند با این حال این اظهارات هیچ واکنش قابل توجهی از سوی رئیس‌جمهور و مقامات دستگاه دیپلماسی کشورمان به دنبال نداشت. 

 

این جمله اوباما به این معنا بود که ایران در نتیجه فشارهای ایالات متحده رویکردش در قضیه هسته‌ای تغییر کرده و در نتیجه به دلیل نیاز ایران برای کاهش فشار و گشایش اقتصادی باید سمت و سوی مذاکرات به ارائه امتیازات حداقلی به ایران و در مقابل گرفتن بیشترین امتیازات ممکن از ایران هدایت شود؛ موضوعی که در سه گانه ژنو به خوبی نمایان شد. در جریان این مذاکرات آمریکا علاوه بر حفظ فشار، جریان مذاکرات را پیش برد.

 

تهدید ایران ! دستمایه تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا

 

 

 

توافقنامه ژنو، آغازی برای فشارهای جدید به ایران

 

هر چند برخی در داخل گمان می‌کردند ارائه امتیازات گسترده از سوی ایران از جمله تعلیق غنی‌سازی ۲۰ درصد، تعطیلی راکتور اراک، اکسید کردن اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد، از سوی آمریکایی‌ها "حسن‌نیت" قلمداد می‌شود و این نقطه آغازی برای کاهش فشارها خواهد بود، اما در عمل اتفاق دیگری افتاد.

 

مقامات آمریکایی پس از توافقنامه ژنو با انتشار فک شیت دیدگاه خود را درباره این توافقنامه منتشر کردند. آنها معتقد بودند که در این توافقنامه حقی برای غنی‌سازی ایران قائل نشدند و توافقنامه مقدمه‌ای برای برچیدن تأسیسات هسته‌ای ایران است. مقامات آمریکایی صراحتاً تأکید کردند که اگر اقدام ایران را برخلاف توافقنامه ژنو تشخیص دهند نه تنها ایران را تحریم بلکه با تهران برخورد نظامی می‌کنند.برخی مقامات آمریکایی نیز اعلام کردند تحریم‌های جدیدی را به بهانه نقض حقوق بشر علیه ایران تصویب خواهند کرد.

 

بر این اساس به نظر می‌رسد تا به امروز مقامات غربی به ویژه آمریکا نه تنها با ایران با "زبان تکریم" سخن نگفتند بلکه "زبان تهدید" را نیز به "زبان تحریم" اضافه کرده و البته در توافقنامه ژنو نیز "پاسخ مناسبی" از ایران دریافت کردند.7 بار تهدید مستقیم ایران به جنگ، در3ماه توسط مقامات کاخ سفید و کنگره نتیجه همین رویکرد است که تنها "سکوت و لبخند" مقامات وزارت امور خارجه را به دنبال داشته است؛ رویکردی که موجب شده تا تعداد تهدیدات نظامی علیه کشورمان تا امروز از 81 مورد فراتر رفته و گویا قرار است ادامه‌ داشته باشد.