مهران؛شهری که کابوس صدام شد

به نقل از خبرافلاک مهران؛ یکی از شهرهای غربی ایران است که در پی حمله عراق و در طول سال های جنگ چهار بار رد پاهای بیگانگان را درخاک خود حس کرده است.  بهار سال 65 حضور بیگانان در خاک مهران بیش از سال های قبل بازتاب دارد. رادیو عراق هر بار خبر فتح مهران را پخش می کند صدام اعلام کرده بود "مهران مهریه فاو است" و تا زمانی که ایران در فاو است ما هم محکم و استواردرمهران خواهیم ماند.1  برای آزادی مهران باید ارتفاعات شمالی و جنوبی پس گرفته می شد.

خاک مهران در ناامیدی به سر می بَرد که ورود رزمندگان از لشگرهایی همچون 17 علی ابن ابی طالب،25 کربلا،41 ثارالله،27 محمد رسول الله ، 5 نصر،10 سیدالشهدا ، بذر امید را در خاک مهران می پروراند.  مهران ، حکایت  دلاورمردی ها ، ایثارگری ها و پیروزهای مداوم لشگر 57 حضرت ابوالفضل (ع) لرستان را در مناطق عملیاتی صعب العبورغرب شنیده است، از این رو از رزمندگان استان همجوار خود یعنی لرستان بیش از همه انتظاردارد که برای رهایی اش از چنگال بیگانگان تلاش کنند.

سرهنگ پاسدار ماشااله بازگیر؛فرمانده سپاه ناحیه خرم آباد در گفت و گو با خبرافلاک در خصوص عملیات آزاد سازی مهران گفت: رزمندگان لرستانی یک ماهی مشغول انجام عملیات در منطقه عملیاتی حاج عمران بودند؛ فرماندهان هم با توجه به این که رزمندگان لشگر 57 حضرت ابوالفضل (ع) تازه ازعملیات برگشته بودند از لشگر استفاده نکرده ولی اعلام کردند یک گروهان پشتیبانی آتش از گردان ذوالفقار لرستان جهت اجرای عملیات و پشتیبانی به همراه لشگر 10 سید الشهدا به مهران اعزام شود.. 

وی ادامه داد: فرمانده گردان ، برادر"مصطفی محمدی" را به عنوان سرپرست گروه پشتیبانی آتش انتخاب می کند بنده هم به همراه آقای "محمد نادی" مسوول آتش بار،یک آتش بار 120،  81 ، یک قبضه 107 و آتش بار دوشکا را به منطقه عملیاتی بردیم.

عکس،فرمانده سپاه ناحیه خرم آباد

سرهنگ بازگیر گفت: گروهان پشتیبانی آتش عصر 8 تیر65 از خرم آباد با سه دستگاه بنز 1921 مهمات به سمت ایلام بارگیری می کنند و صبح روز نهم تیر به ایلام رسیدیم.

این رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان این که روز نهم تیر بچه های لرستان برای شناسایی راهی منطقه مهران شدند خاطرنشان کرد: در بین راه با سنگر سازان بی سنگر لرستانی که  بخشی از عملیات مهران را پشتیبانی می کردند دیداری داشتیم که دیدارهم شهریان و هم استانی ها با هم برای بچه های پشتیبانی آتش قوت قلبی بود و سبب شد که با روحیه ای بالا به راه خود ادامه دهیم. 

 سرهنگ بازگیربا اشاره به حرکت گروهان پشتیبانی آتش لرستان به همراه سرپرست خود "مصطفی محمدی " طبق دستورقرارگاه با لشگر 10 سید الشهدا به سمت سه راه مهران – چنگوله 2گفت: من و آقای محمدی به فرمانده یگان ادوات لشگر 10 سید الشهدا  برادر پاسدار اردستانی مراجعه کردیم و به محض این که بچه ها گفتند از لرستان آمدیم با آغوش باز از بچه ها  استقبال کردند و بلافاصله برای مسوولین گروهان ادوات ماموریت را تشریح کردند.

وی با بیان این که شب 10 مرداد یگان ها ازجمله گروهان پشتیبان آتش گردان ذوالفقار لرستان و لشگر 10 سید الشهدا عملیات را آغاز کردند افزود:به محض این که بچه های خط درگیرمی شدند گروهان پشتیبانی آتش به همراه سلاح ها دردوکیلومتری گردان های پیاده مستقر می شد،پشتیبانی با دقت صورت می گرفت هریگان که نیازبه کمک داشت گروهان پشتیبانی آتش لرستان سریعاً حاضر می شد و اقدام می کرد. 

سرهنگ بازگیر با اشاره به بکارگیری موانع سخت توسط دشمن در ارتفاعات قلاویزان خاطرنشان کرد: دشمن با بکارگیری انواع و اقسام موانع و به کار بردن طرح فرشی سیم خاردار ومین تمام سرمایه گذاری خود را بر روی ارتفاعات قلاویزان به کار گرفته بود که با توجه به عملکرد لشگرهای سپاه ارتفاعات قلاویزان تصرف شد. 

عکس،سرهنگ ماشالله بازگیر

وی گفت: عملیات خوب پیش می رفت، صدای موفقیت رزمندگان درسمت "قلاویزان" ،" تپه خاکی3" وآزادسازی مقر فرماندهی یک قرارگاه که در تصرف عراقی ها بود درهمه جای مهران پیچیده بود.

این رزمنده حاضر درعملیات دررابطه با خاطرات شیرین رسیدن بچه ها به سنگرهای عراقی و ساختمان معروف قرمز رنگ مهران گفت: وقتی با بچه های گروهان پشتیبانی آتش به سنگرهای عراقی رسیدیم  از دوربینی با یک حلقه فیلم کامل داخل جعبه مهماتی که درسنگربود استفاده کردیم و 24عکس یادگاری از مناطق عملیاتی گرفتیم که برای همیشه در خاطررزمندگان ما ماند.

هم چنین ساختمان قرمزرنگ مهران که زمانی بهداری عراقی ها بود،این بارشاهد استقرارادوات و آتش بارهای گروهان پشتیبانی آتش گردان ذوالفقارلرستان شده بود.

و حالا دیگر مهران آزاد شده و دل امام شاد " فرماندهان می گویند عملیات از دست ما خارج شده و همه چیز دست خداست.  "خستگی از تن رزمندگان بیرون می رود. ایرانی ها تمام برنامه های فرماندهی عراقی را از بین می برند. فرمانده عراقی می گوید: ما تا آمدیم خودمان را پیدا کنیم دیدیم ایرانی ها جای ما را در مهران گرفتند."  بچه ها حدود یک هفته آن جا هستند، جمله "خدا مهران را آزاد کرد "بر روی تابلوی زیبای اول شهر که توسط جهاد سازندگی لرستان نصب شده بود توجه همه را جلب می کند. 

در فاصله ده روزی که رزمندگان لرستانی در مهران به سر می برند سردار نوری فرمانده لشگر 57 حضرت ابوالفضل (ع) که بر قلب بچه ها فرماندهی می کرد راهی مهران می شود و جویای احوال رزمندگان می شود.  بعد از تثبیت شدن موقعیت، یگان های پدافندی مستقر می شوند وگروهان پشتیبانی آتش لرستان به لشگر 57 حضرت ابوالفضل (ع) بر می گردد. 

واما از شجاعت و دلیر مردی رزمندگان شاخص لشگر 10 سید الشهدا (ع) مرحوم خدا بخشی چیزی به ذهنم آمد که  ایشان در قسمت پل شکسته خرم آباد در جمع خبرنگاران خارجی و ایرانی  یک شیشه پستانک  را در دست گرفته بود و با خنده به خبرنگاران اعلام می کرد که صدام همانند طفلی است که چیزی نمی فهمد وبایستی  به او قدری شیر بدهیم تا عقلش رشد کند.

  انتهای پیام/ 

1.بهمن سال 1364 ایرانی ها از اروند گذشتند و بندر فاو عراق را فتح کردند. 

2. سه راه مهران چنگوله ؛ چکه قمر ، چکه موسی و قلاویزان 

3. ماقبل شهرمهران یک تپه باستانی به نام تپه خاکی وجود دارد.  "مهران یک شهری است که حالت نعل اسبی دارد ودر دل نقطه ی صفر مرزی عراق قراردارد."