حرم حضرت زینب(س) خط قرمز سنی ها و شیعه ها

به نقل از رودآور، همه چیز از یک فایل صوتی رخ داد که توسط یکی از مدافعان حرم برای خبرنگار رودآور، ارسال شد، فایلی که حاکی از رد و بدل شدن گفت و گوهایی دریک منطقه عملیاتی در خاک سوریه بود و تعداد یا زهراء(س) گفتن ها بیشتر از جملات دیگر، موقعیت و موفقیتی را به یکدیگر اعلام می کردند، صدای به گوش رسیده، ناخودآگاه مرا به یاد شب های عملیات در زمان هشت سال دفاع مقدس انداخت، اما اینجا سوریه است.

این مدافع حرم، خواست نامش مخفی بماند، فرزند پسری دارد که هنوز دردوران کودکی به سر می برد، با این وجود برای دفاع از حریم اهل بیت کودک و خانواده اش را راضی می کند به سوریه بیاید و این روزها، روزهای نخست حضور او در سوریه و در لاذقیه است.

پیش از آن که به سوریه برود، تصورش بر آن بود که مردم سوریه به نیروهای کمکی نیاز دارند، حال که در آنجا مستقر شده، متوجه می شود که نیاز به تجدید روحیه و قوای معنوی در این منطقه شدیدتراست.

می گوید خیلی‌ از مردم سوریه معتقد هستند این جنگ، یک جنگ داخلی  است که متأسفانه سعودی‌ها و وهابی‌ها با حمایت استکبار جهانی به سرکردگی صهیونیسم و امریکا از آن استفاده کرده اند تا با دخالت هایشان این جنگ را به فرصتی برای قتل عام شیعه ها تبدیل کنند.

از گرمای هوای تابستان، کمبود غذا، آب و تا حدودی دارو نیز حرف به میان می آورد و تأکید دارد با این همه مردم سوریه باز روحیه دارند و خدا را شکر با همکاری و توصیه های تعدادی ازمدافعان حرم، از خود مردم سوری بسیج مردمی ایجاد شده است.

وحدت شیعیان و سنی های سوریه را مثال زدنی می داند، اینکه هم شیعه ها و هم اهل تسنن محله زینبیه حرم و منطقه را جز خط قرمز ها می بینند و با جان و دل از آن دفاع می‌کنند.

این مدافع حرم ایستادگی همچون کوه شیعیان سوری در مقابل تروریست‌های تکفیری را باورنکردنی و خارق العاده توصیف می کند تا جایی که حتی خانواده هایی را نام می برد که در سوریه 10 برادر هستند، همگی شیعه و مثل شیر در جنگ با تروریست‌ها مقاومت می‌کنند و امثال این خانواده ها در سوریه فراوان هستند و در این باره یعنی از نظر تعداد نیرو جای نگرانی وجود ندارد.

او ادامه می دهد که نگرانی بیشتر سوری ها، کمبود دارو و غذا است، کمبودهای از این دست که ملت ایران اسلامی می تواند به کودکان و زنان بی پناه سوری کمک برسانند، کودکانی که روزگاری دست در دست مادران از این کوچه به آن کوچه می رفتند و با دوستان خود بازی می کردند، اما اینک یا خانواده ای خود را از دست داده اند یا دوستانشان با بیرحمی تمام قتل عام شده اند.

کودکان گرسنه سوری با زخم های برجای مانده بر تن، بیرحمانه توسط داعشی های دست پرورده آل سعود در کوچه هایی که روزی بر زمین می خوردند، دستانی بود تا آنان را از بلند کند، اما اینک با بیرحمی لباس از تنشان جدا می کنند، موهای سرشان را کشیده و از این سو به آن سو بر روی زمین می کشانند و در آخر سرهای بریده آنان را برای خانوده هایشان می فرستند، تا سوری ها دست از مقاومت بردارند، با این وجود آنان ایستاده اند، خون می دهند، جان می دهند، اما غیرت نمی دهند.

این مدافع حرم از انصاف داشتن هم می گوید و از اینکه در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ملت ایران، از میان اعراب تنها ملت و دولت سوریه بود که از کشور ما و آوارگان جنگ حمایت می کرد و حال این غیرت ایرانی است که باید وسط میدان بیاید و خوبی را با خوبی جبران کند.

او ادامه می دهد در حالی که کودکان سوری از تشنگی و گرسنی نایی برای بازی کردن ندارند، دستانی برای نوازش می خواهند و زنان مناطق جنگ زده هنوزدر سوگ عزیزان خود سیاه پوشند و با کمبود آب، غذا و دارو صبح را به شب و شب های طولانی و دردناک را به صبح سپری می کنند، کمی آن طرف تر تروریست‌های خون آشام از سوی وهابی‌ها، امریکا و صهیونیست ها در رفاه کامل می برند، با این همه، اما این مردم سوریه هستند که استوار در برابرشان ایستاده اند.

این مدافع حرم از محدویت‌هایی مردم سوری می گوید و از اینکه اوایل، نان هم برای خوردن نداشتند اما حالا کمی اوضاع بهتر شده است.

او به فاصله بین حرم سه ساله امام حسین(ع)؛ حضرت رقیه(س) تا حرم مطهر حضرت زینب(س) نیز اشاره می کند و می افزاید: تک‌تیراندازهای وهابی در جاده منتهی به حرم حضرت رقیه(س) در کمین نشسته اند، به طوری که اگر بخواهیم از حرم حضرت زینب(س) به حرم حضرت رقیه بریم در آن  اتوبان باید راننده با تمام قدرتش خودوراش را پیش ببرد تا به دمشق برسد.

در دمشق همه چیز روشن تر است و دخالت های بیگانگان و دشمنان اسلام در این کشور برای شعله ورتر شدن آتش جنگ به طور کامل مشهود است.

این مدافع حرم از محبت سوریه ها نیز می گوید، زمانی که در محله ها مختلف از این خیابان به آن خیابان می روند و مردم متوجه می شوند، این مدافعان حرم ایرانی هستند محبتشان دو چندان می شود، جلو می آیند و سلام می دهند و گاهی هم روبوسی.

او از خادم بودن خود می گوید و از امدادهای غیبی برای کمک به مردم سوریه و تروریست هایی که  کم کم از پا افتاده اند و به زودی شکست می خورند.

گرچه این مدافع حرم به تازگی به جمع دیگر دوستان خود پیوسته است، اما در همین روزهای اندک نیز شاهد عشق بازی دیگر مدافعان حرم در دفاع از حریم آل الله بوده است.

وحشت تروریست های تکفیری با وجود تجهیزات بسیار از مدافعان حرم و بسیج مردمی هم امداد غیبی دیگر است تا جایی که حتی مدافعان حرم قسم می‌خوردند که وقتی با ذکر یا حسین(ع) و یا ابوالفضل(ع) به سمت داعشی و ها و تروریست ها هجوم می‌بردند، آنان از ترس فرار می کنند و از شنیدن این اذکار هم وحشتی دل هایشان را احاطه می کند که باید دید.

این مدافع حرف حرفش را با التماس دعای شهادت و یا زینب گفتن به اتمام می رساند و با این دعا و آرزو مرا به حرم حضرت زینب(س) می برد، آنجا که مدافعان حرم فریاد بر می آورند کُلُنا عباسُک یا زینب(س).