دعوت از سوشا با چه استدلالی؟

دعوت از سوشا چه چیزی می‌تواند برای تیم ملی داشته باشد، مکانی در بهترین شرایط دوران دروازه‌بانی‌اش در لیگ برتر، همواره در تیم ملی نیمکت نشین بوده است، حالا که به دلیل حاشیه‌هایش از لیگ طرد شده و در تیم دسته دومی نروژ به میدان می‌رود، چه چیزی می‌تواند برای تیم ملی داشته باشد. ملاک و معیار دعوت از دروازه‌بانی که چند روزی از اتمام محرومیت او نگذشته است، چه چیزی می‌تواند باشد؟ نگاه مثبت کی‌روش به بازیکنانی که خارج از لیگ برتر بازی می‌کنند، چه تاثیری می‌تواند در لیگ برتر داشته باشد؟


فارغ از همه انتقادهایی که مثل همیشه به لیست تیم ملی وجود دارد، حضور سوشا مکانی در لیست کی‌روش و تیم ملی نگاه ویژه‌ای می‌طلبد. اینکه یک دروازه‌بان از لیگ دو نروژ به لیست تیم ملی اضافه شود، کمی با آنچه که از کی‌روش سراغ داریم و همیشه به دنبال بهترین‌ها بوده است، فاصله دارد. سوشا مکانی بعد از اتمام محرومیت اخلاقی، منع قانونی برای حضور در تیم ملی ندارد اما دعوت این بازیکن در حالی که هنوز حرف و حدیث‌های زیادی درباره محرومیت اخلاقی او وجود دارد، به نوعی رویارویی مجدد کی‌روش با فدراسیونی‌ها نیست؟!


از کنار این مساله هم می‌توان عبور کرد چرا که به طور حتم در طول چند سال گذشته که کی‌روش هدایت تیم ملی را بر عهده داشته، دریافته‌ایم این سرمربی هر بازیکنی که منعی برای حضور در تیم ملی داشته باشد را بسیار دوست دارد (!) و تلاش بیش از حد او برای داشتن برخی بازیکنان متخلف و متهم به جعل سند رسمی کشور پیش از این کاملا گویای این مطلب است. کی‌روش بارها و بارها برای در اختیار گرفتن بازیکنانی که متخلف شناخته شده بودند، پادرمیانی کرد و پای وزیر و مقامات مختلف را به موضوع باز کرد و هیچ گاه از این بازیکنان هم استفاده نکرد اما فارغ از این موضوعات دعوت از بازیکنی که در لیگ دو نروژ و در ترکیب تیم میوندالن این کشور عملکرد ضعیفی داشته، چه معنایی می‌تواند داشته باشد.


سوشا مکانی بعد از محرومیتش در لیگ ایران، مجبور شد راهی تیمی شود که در حد تیم‌های دسته اولی ایران است و حتی شرایطی بدتر از تیم‌های دسته اولی کشورمان دارد. با بررسی تیم میوندالن نروژ و نگاهی به بازی‌های این تیم مقابل حریفان به خوبی در می‌یابیم که این تیم از چه سطحی برخوردار است و چه جایگاهی در فوتبال اروپا که ملاک بزرگ و مهمی برای سرمربی تیم ملی به شمار می‌رود، دارد. بازی‌های این تیم معمولا در ورزشگاهی برگزار می‌شود که تماشاگرانش کنار زمین ایستاده‌اند و به هیچ وجه بازی‌های این تیم شرایط حرفه‌ای فوتبال را ندارد.
علاوه بر اینها تیم میوندالن نروژ در همین لیگ غیرحرفه‌ای در رده ششم جدول قرار گرفته و به خوبی جایگاه تیم سوشا مکانی را نشان می‌دهد. شاید بد نباشد که نیم نگاهی هم به عملکرد مکانی داشته باشیم. با وجود اینکه این دروازه‌بان لژیونر کشورمان در برخی از بازی‌ها عملکرد خوبی داشته و مورد حمایت هواداران اندک تیمش قرار گرفته اما در حقیقت مکانی همان عملکرد پرنوسانی که در لیگ کشورمان داشت را ادامه داده و در تیم نروژی هم نتوانسته به‌عنوان یک دروازه‌بان مطمئن و قابل اعتماد خود را نشان دهد و در بسیاری از بازی‌ها عملکرد ضعیفی داشته است که جایگاه تیمش هم گواه این مطلب است.
حال این سوال پیش می‌آید که مکانی با چه متر، معیار و میزانی به تیم ملی دعوت شده و آیا اصلا تیم ملی نیازی به حضور این دروازه‌بان دارد؟ وقتی علیرضا بیرانوند، علیرضا حقیقی، رشید مظاهری و علیرضا اخباری به تیم ملی دعوت شدند، نیازی به دروازه‌بان پنجم احساس می‌شود؟


به طور حتم با حضور این دروازه‌بان در تیم ملی، دروازه تیم ملی در هیچ مسابقه‌ای به مکانی نخواهد رسید، پس با چه عنوانی می‌توان دعوت از مکانی به تیم ملی را توجیه کرد. حتی اگر هم قرار باشد در تیم ملی 5 دروازه‌بان حضور داشته باشند، آیا دروازه‌بان‌های دیگر جلوتر از سوشا مکانی نیستند یا بهتر نیست دروازه‌بان جوانی برای ایجاد انگیزه و تلاش بیشتر در بین جوان‌های لیگ برتر به تیم ملی دعوت شوند. نگاه کی‌روش به بازیکنان بیرون از لیگ برتر چیزی است که دهان به دهان می‌چرخد و متاسفانه نوع دعوت‌ها به تیم ملی هم این موضوع را قوت می‌بخشد، آیا با این اوصاف شاهد بی‌انگیزگی بازیکنان حاضر در لیگ برتر نخواهیم بود.


متاسفانه بعد از لیگ پانزدهم به خوبی شاهد بودیم که چطور برخی بازیکنان به آب و آتش زدند تا هر طور شده خارج از لیگ برتر به میدان بروند و شاهد بودیم که چطور این بازیکنان بازیچه دست برخی افراد سودجو قرار گرفتند و البته سودی هم برای آنها نداشت. مهدی طارمی، رامین رضاییان و سجاد شهباززاده جزو بهترین‌های لیگ بودند و اتفاقاً باشگاه‌های آنها اصرار به حفظ آنها داشتند اما همین بازیکنان با توجه به برخی حرف و حدیث‌ها درباره دعوت به تیم ملی تلاش کردند، از لیگ برتر جدا شوند.