آقای روحانی چه کسی به شما مشاوره می دهد؟

 

حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: سخنان دیروز آقای دکتر روحانی در مراسم افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات به این نگرانی ابعاد جدی‌تری داد که چه کسانی به رئیس‌جمهور محترم کشورمان مشاوره می‌دهند و چرا اصرار دارند ایشان را از واقعیاتی که در جامعه می‌گذرد و به آسانی برای همگان قابل درک است، بی‌خبر نگاه دارند؟!  و اما، اگر آنچه فرموده‌اند برخاسته از نگاه و نظر خود ایشان باشد که نگرانی یاد شده بسیار جدی‌تر خواهد بود. تیتر اول و خبر اصلی کیهان‌امروز را به نقد اظهارات دیروز رئیس‌جمهور محترم اختصاص داده‌ایم و از این روی در نوشته پیش روی تنها مروری گذرا بر ماجرا داریم.

آقای دکتر روحانی در جای جای سخنان دیروز خود به تفسیر رویدادهایی پرداخته و از رخدادهایی خبر داده‌اند که با واقعیت‌های موجود نه فقط فاصله‌ای پرناشدنی دارند، بلکه در برخی از موارد، در نقطه‌ای متضاد قابل تعریف هستند.

به عنوان مثال؛ ایشان می‌فرمایند؛ «ما تحریم‌ها را برداشتیم و بعضی‌ها ناراحتند، 100 تحریم برداشته شده و 3 تحریم مانده، آن 100 را نمی‌بینند و این 3 را می‌بینند»! کاش جناب رئیس‌جمهور محترم به چند نمونه از تحریم‌هایی که معتقدند برداشته شده است اشاره می‌کردند. اظهارات ایشان در حالی است که دست‌اندرکاران اصلی مذاکرات هسته‌ای در دولت ایشان بارها به صراحت نظری متفاوت با جناب ایشان را اعلام کرده‌اند. آقایان صالحی، ظریف، عراقچی و ... تاکید می‌کنند که تحریم‌ها فقط روی کاغذ برداشته شده و آقای سیف رئیس‌محترم بانک مرکزی می‌گوید دستاوردهای برجام تقریبا هیچ بوده است. این تناقض آشکار میان اظهارات آقای رئیس‌جمهور و دولتمردان عالی‌رتبه و دست‌اندرکار ماجرا چگونه قابل جمع است؟!

آقای رئیس‌جمهور توصیه می‌فرمایند «قلم‌ها را به بهانه واهی نشکنیم، دهان‌ها را به بهانه‌های غیراساسی نبندیم، بگذاریم در این جامعه آزادی باشد و...» و توضیح نمی‌دهند که اگر تا این اندازه به آزادی بیان و قلم اعتقاد دارند چرا تاکنون کمترین انتقادی از سوی منتقدان خود و دولت خویش را برنتافته و با الفاظی که از ایشان دور از انتظار بوده و هست به آنان تاخته‌اند؟! «بی‌سواد، بی‌شناسنامه، مزدور، کاسب تحریم‌، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب‌بر، بی‌قانون، مستضعف‌ فکری، بیکار، متوهم، غوطه‌ور در فساد، سوءاستفاده‌گر، خرابکار، عقب‌مانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچی‌باز، منفی‌باف، یأس‌آفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند»! و... اخیرا انقلابیون نفهم!، یک مشت لات! و... این همه اهانت به منتقدان در حالی است که ایشان 12 مردادماه 92 در روز تنفیذ حکم ریاست‌جمهوریشان فرموده بودند «پناه می‌برم به خدا، از بستن دهان منتقدان»! ضمن آن که تاکنون بارها معلوم شده است نظر و نگاه منتقدان بر حق بوده و دولتمردان محترم در پیش‌بینی‌های خود راه به خطا برده‌اند که برجام و دستاوردهای به قول آقای سیف «تقریبا هیچ» آن از جمله آنهاست.

آقای روحانی که فقط 7 ماه از دوران 4 ساله ریاست‌جمهوری ایشان باقی مانده است و چه قبل و چه بعد از انتخابات بیشترین تاکید را بر ایجاد اشتغال داشته‌اند، در سخنان دیروز خود می‌فرمایند؛  «اگر نتوانستیم برای جوانان این کشور شغل ایجاد کنیم، انقلابی نیستیم»! اظهارات ایشان به گونه‌ای است که انگار طی سه سال و چند ماه گذشته صدها‌هزار  - و یا میلیون‌ها- شغل ایجاد کرده‌اند ولی مردم از درک و فهم آن عاجز بوده‌اند! آیا جناب روحانی نظر مستند دولتمردان خود را باور ندارند که از تعطیلی صدها هزار مرکز و کارگاه تولیدی خبر می‌دهند و وزیر محترم کار به صراحت اعلام می‌دارد هر پنج دقیقه یک نفر بیکار می‌شود! و یا بیکاری گزنده و رو به گسترش موجود را ندیده‌اند؟!  آیا منظور آقای روحانی از اینکه «اگر نتوانستیم برای جوانان این کشور شغل ایجاد کنیم، انقلابی نیستیم» دولت خود ایشان است؟!  که علی‌رغم آنهمه وعده و وعید، نه فقط در ایجاد اشتغال ناکام بوده است بلکه بر بیکاری و تعطیلی بسیاری از مشاغل نیز افزوده‌اند؟!  به یقین منظور رئیس‌جمهور محترم از این اظهارنظر که «اگر... انقلابی نیستیم»!  دولت خود ایشان نیست. پس منظورشان چیست؟!  و مخاطب آن کیست؟!...

آقای دکتر روحانی در بخش دیگری از اظهارات دیروز خود در مراسم افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات درباره سقوط اولیه موصل می‌فرمایند «مگر یک شهر بزرگ یک و نیم میلیون جمعیتی با دارا بودن آن همه نیروی مسلح و ارتش چطور از صبح تا ظهر سقوط می‌کند؟ سقوط این شهر برای این بود که تروریست‌ها سلاح مدرنی در اختیار داشتند؟ سقوط موصل برای این بود که تروریست‌ها توانمندتر از ارتش مستقر در موصل بودند؟ یا این که دلبستگی مردم موصل به بغداد کاهش یافته بود؟ موصل ارتباط عاطفی و سیاسی‌اش با بغداد قطع شده بود، نه راهش، هر گروه مسلح دیگر با پرچم که نه سیاه و حتی سفید می‌توانست در موصل فائق آید. سیاست بغداد نمی‌تواند موصل را حفظ کند. ارتش عراق نمی‌تواند موصل را حفظ کند»! آقای روحانی نتیجه می‌گیرند که «اگر مردم و یا بخشی از مردم ندای تروریست‌ها را بپسندند، نه سیاست خارجی می‌تواند معضل امنیت را حل کند و نه قدرت نظامی، هیچکدام.» و توضیح می‌دهند که اگر نظام اسلامی به اقلیت‌ها احترام نمی‌کرد و اگر به وحدت دینی همت نمی‌گماشت و ... داعش در اینجا هم راه می‌داشت، القاعده در اینجا هم راه داشت»!

این بخش از اظهارات جناب آقای روحانی که بر ضرورت همدلی اقلیت‌های دینی و مذهبی و قومی و یکپارچگی آنان با نظام اسلامی تأکید می‌ورزند، سخن حق و قابل قبولی است ولی تحلیل ایشان درباره علت سقوط اولیه موصل- با عرض پوزش- نادرست و به دور از واقعیت است و آقای رئیس‌جمهور در این میان، چند واقعیت غیرقابل انکار را نادیده گرفته‌اند.

اول آن که به اعتراف هیلاری کلینتون در کتاب خاطراتش با عنوان انتخاب‌های سخت -HARD  CHOICES- که رخدادهای بعدی نیز کمترین تردیدی در آن باقی نگذاشته است، گروه داعش را آمریکایی‌ها ساخته و با همراهی اسرائیل و آل‌سعود به جان ملت‌های مسلمان انداخته‌اند.

دوم؛ این که اهل سنت نیز بیشترین قربانیان را در اقدامات تروریستی داعش متحمل شده‌اند که از قضا اکثریت نزدیک به اتفاق مردم موصل از خواهران و برادران اهل سنت بوده‌اند که بعد از ورود داعش نه فقط از تروریست‌ها استقبال نکرده بودند بلکه تا آنجا که در توان داشتند از شهر گریخته بودند. بنابراین ناخشنودی آنان از حکومت مرکزی نمی‌تواند صحت داشته باشد.

سوم، که با اهمیت‌تر از بقیه است، سقوط موصل به علت وجود فرماندهان نفوذی در ارتش و مراکز اداری شهر بوده است که با توطئه‌ای از پیش طراحی شده موصل را به تروریست‌ها تحویل دادند. یعنی دقیقاً همان «خطر نفوذ» که جناب روحانی نسبت به هشدار دلسوزان درباره آن اهمیت چندانی نداده و نمی‌دهند و با برخی از عوامل وطن‌فروش فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 سر مدارا دارند! و...

همین جا گفتنی است رئیس‌جمهور محترم درباره رأی اعتماد اخیر مجلس به 3 وزیر پیشنهادی ایشان، می‌فرمایند «رأی اعتماد مجلس به آنها نشان داد که برای اتهامات واهی گوش شنوایی وجود ندارد»! این در حالی است که اتهامات برخی از سه وزیر پیشنهادی، حضور فعال در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 بوده است. فتنه‌ای که موجودیت نظام اسلامی را نشانه رفته بود و با شعار «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است» بر اهداف براندازانه خود تأکید ورزیده بود. بنابراین رأی اعتماد مجلس حکایت از آن داشت که برخی از نمایندگان شناخت دقیق و بینش کافی از ماجرا نداشته‌اند! و... که بگذریم!

 و از این دست اظهارنظرها که در گزارش امروز کیهان آمده است و پرداختن به یکایک آنها موضوع این وجیزه نیست.

 اما نکته مورد نظر آن است که اگر سخنان دیروز رئیس‌جمهور محترم، برگرفته از مشاوران است، عزل مشاورانی که با ارائه اطلاعات و آدرس‌های غلط، جایگاه ریاست‌جمهوری را فدای منافع حزبی و یا برخی آلودگی‌های دیگر خویش کرده‌اند، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است و این اقدام به اندازه‌ای حیاتی است که نباید انجام آن را از امروز به فردا موکول کرد و اما، چنانچه اظهارات دیروز رئیس‌جمهور محترم برخاسته از نظر خود حضرت ایشان است، با عرض پوزش باید گفت، نگاهی دوباره به آنچه فرموده‌اند و آنچه واقعا هست، چاره‌‌ کار است.