ابعاد حقوقی حواشی پرونده قاری معروف قرآن

اتهام فساد اخلاقی قاری مشهور قرآن کریم بازتاب های گسترده ای را در فضای مجازی و رسانه ها ایحاد نموده است لیکن پیش قراول ایجاد این فضای ملتهب و گسترده، رسانه های معاند جمهوری اسلامی ایران می باشند که دشمنی آنها در طی سالیان متمادی پس از انقلاب بر هیچ کسی پوشیده نیست. بسی جای تعجب است رسانه هایی که علنا علم مخالفت با احکام مسلم اسلام و قرآن را برافراشته اند و تشکلات و جلسات متعددی در رد آن احکام تشکیل داده و می دهند و برای اجرای نقشه های اسرائیل و مجلس سنای آمریکا که علیرغم بدهی های بالایی که این شیطان جهانخوار، آمریکا دارد و به فرموده رهبری معظم، مدظله العالی، این بدهی های به مرز تولید ناخالص آمریکا رسیده است اما با این وجود سالیانه میلیون ها دلار جهت تخریب چهره اسلام و قرآن تصویب می کند، این رسانه های معاند، از هیچ اقدامی کوتاهی نمی کنند و توسط آمریکا و اسرائیل ساپورت مالی میشوند، حال، هدایتگر افکار عمومی در اجرای دقیق احکام اسلام شده اند و ظاهرا تجاوزات جنسی در روابط رسانه ای میان خودشان و همچنین حمایت‌های بی دریغشان از قانون همجنس بازی غرب، که به زعمشان نوعی قانون متعالی و مترقی نیز می باشد را فراموش کرده اند و چنان ژست دلسوزانه ای برای اجرای احکام اسلام و تضمین حقوق مردم ایران اسلامی به خود گرفته اند که ناخواسته این سوال را در ذهن هر فردی که کمی دقت کند، متبادر می سازد که این رسانه های به ظاهر دلسوز در سایر موضوعات از قبیل ترور شهدای هسته ای که چندین خانواده را بی سرپرست و فرزندانشان را ازنعمت وجود پدر و همجنین مردم ایران را از خدمات علمی و عملی ارزنده آنها محروم ساخت، نیز توقیف و برداشت غیرقانونی اموال مردم ایران توسط آمریکا، صدور قطعنامه های متعدد علیه مردم و کشور ایران که موجب گذر دوران سخت معیشتی برای مردم شده و می باشد، پرونده فاجعه منا و موضوع فرودگاه جده، که موضوع اخیرالذکر شباهت زیادی هم به پرونده مانحن فیه دارد و سایر موضوعات، که بلاشک آبرو و حقوق مردم ایران نیز در میان بوده و می باشد و به کرات مورد تعرض قرار گرفته است، چرا سکوت مرگ پیشه کرده و می کنند؟!

متاسفانه برخی رسانه های داخلی نیز گویی برای اینکه مخاطب بیشتری را جذب کنند، به هر بی اخلاقی و بداخلاقی و انتشار این گونه موضوعات که مخالف صریح قرآن و اسلام است (إن الذین یحبون أن تشیع الفاحشة فی الذین آمنوا لهم عذاب ألیم فی الدنیا و الآخرة؛ کسانی که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است: نور/19) متوسل می شوند و از این طریق خواسته و یا ناخواسته آب به آسیاب دشمن می ریزند. با توجه به حواشی که طی این مدت حول این موضوع ایجاد شده و هم اکنون نیز اطلاعات مربوط به آن در رسانه ها و فضای مجازی در حال گردش می باشد، از منظر حقوقی نکاتی را در این خصوص لازم می دانم که در ادامه تقدیم می نمایم :

 

نکته اول: مطابق مواد 91، 192 و 198 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 رسیدگی در مرحله دادسرا به صورت محرمانه می باشد. ماده 91 در این زمینه مقرر می دارد: «تحقیقات مقدماتی به صورت محرمانه صورت می گیرد...... کلیه اشخاصی که در جریان تحقیقات مقدماتی حضور دارند موظف به حفظ این اسرار هستند و در صورت تخلف به مجازات جرم افشای اسرار شغلی و حرفه ای محکوم می شوند».  همچنین مواد 352 و  353 قانون آیین دادرسی مذکور بیان می دارد:

ماده ۳۵۲:

محاکمات دادگاه علنى است، مگر در جرایم قابل گذشت که طرفین یا شاکى، غیرعلنى بودن محاکمه را درخواست کنند. همچنین دادگاه پس از اظهار عقیده دادستان، قرار غیرعلنى بودن محاکم را در موارد زیر صادر مى کند:

الف- امور خانوادگى و جرایمى که منافى عفت یا خلاف اخلاق حسنه است.

ب- علنى بودن، مخل امنیت عمومى یا احساسات مذهبى یا قومى باشد.

 

ماده ۳۵۳-

انتشار جریان رسیدگى و گزارش پرونده که متضمن بیان مشخصات شاکى و متهم و هویت فردى یا موقعیت ادارى و اجتماعى آنان نباشد، در رسانه ها مجاز است. بیان مفاد حکم قطعى و مشخصات محکومٌ علیه فقط در موارد مقرر در قانون امکان پذیر است. تخلف از مفاد این ماده در حکم افتراء است.

 لذا فارغ از صحت و سقم موضوع این پرونده،  هر شخصی که مطابق مقررات مذکور باعث افشای اسامی و یا جریانات پرونده شده باشد، می بایست تحت تعقیب قضایی قرار بگیرد. ازسویی دیگر لازم به ذکر است که با توجه به منطوق و صراحت ماده 745 قانون مجازات اسلامی (ماده 17 قانون جرایم رایانه‌ای) رسانه ها و مدیران و فعالین فضای مجازی نیز  می بایست از دامن زدن به این حواشی بپرهیزند که ناخواسته در  زمین دشمن بازی نکنند و از طرفی دیگر اقدامی نکنند که مشمول مجازات ماده مذکور شوند.

نکته دوم:

در پرونده ای که به نحوی آبروی دین و قرآن ونظام و انقلاب مطرح می باشد، به صلاح نبود رسیدگی آن 5 سال به طول بینجامد و دستاویزدی گردد برای معاندین دین و قرآن. اما اکنون که عموم مردم از این پرونده هرچند برخلاف قوانین و مقررات، مطلع گشته اند، می بایست با پرهیز از شتابزدگی و در عین حال با جلوگیری از اطاله آن که قطعا قوه محترم قضاییه راهی جز این نرفته است، حکم مقتضی را صادر و جهت اطمینان‌بخشی به آحاد مردم، در صورت امکان مطابق قوانین و مقررات به اطلاع عموم برسد.

نکته سوم:

در آموزه های دین مبین اسلام آمده است که از علائم حکومت صالح آن است که مظلوم می تواند بدون لکنت حق خود را از ظالم بستاند و هیچ شکی در این موضوع نیست اما این حق نباید موجب سوء استفاده قرار گیرد و به عبارتی دیگر، اثبات شیء نفی ماعداء نمیکند و رسیدگی به اتهام اشاعه فحشا امری است علیحده که نیازمند رسیدگی قضایی مجزاست.

نکته چهارم:

برخی، چه در خارج و چه در داخل، اتهام این قاری معروف را می خواهند به نوعی به قرآن و رهبری معظم مد ظله العالی گره بزنند ولیکن اتهام و یا محکومیت یک قاری را نباید به سایر قراء کشور و بالاتر از آن مرتبط با قرآن و رهبری دانست. مرتبط ساختن اتهام و یا محکومیت یک قاری قرآن به سایر قراء (که از جنس استقرای ناقص است و مذموم) و یا قرآن و رهبری قطعا نقشه دشمن است، هم چنانکه در ابتدای این نوشته به آن اشاره شد که دشمن مترصد چنین موضوعاتی است جهت تخریب چهره دین،  و لذا رسانه ها و فعالین فضای مجازی می بایست متوجه این دسیسه دشمن باشند و ما آن ها را بر حذر می داریم که گره زدن قرآن و رهبری به اتهام یک فردی که آن اتهام نیز در حال سیر مراحل قانونی و قضایی است، خود گناهی نابخشودنی است. ناگفته پیداست که معقول نیست خبط یک نفر از سواران کشتی انقلاب اسلامی ایران را به پای همه نوشت. ضمن اینکه این گونه موضوعات با فرض اثبات آن چیزی از ارزش ها و قداست اهداف ما نمی کاهد.

امید است روزی اخلاق حرفه ای و رسانه ای نیز در بین برخی از اعضای رسانه و فعالین فضای مجازی فراگیر شود و تا زمانی که اتهامی اثبات نشده است به آن پرداخته نشود. نشان دادن عدم جایگاه اخلاق و دین در رسانه‌های مکتوب و مجازی هم چون ایجاد فکر منحط تفکیک بین سیاست و دین که توسط برخی از اندیشمندان عصر حاضر که خود را عاشقان ساحت مولوی نشان داده اند ارائه می شود، خود نقشه ای است از دشمنان دین اسلام که متاسفانه برخی از رسانه‌ها، ناخواسته در این وادی دشمن گام برمیدارند. والله أعلم.