دموکراسی در آمریکا به پایان رسیده است

 نشریه آلمانی «اشپیگل» در گزارشی، با عنوان «دموکراسی در آمریکا به پایان رسیده است» به بررسی انتخابات آمریکا و به ویژه انتقاد از «دونالد ترامپ» نامزد جمهوری ‌خواه پرداخت.

در این گزارش آمده است: آرای «هیلاری کلینتون» نامزد دموکرات اگر چه از آرای ترامپ بیشتر است اما این تفاوت چندان نیست و اگر ترامپ پیروز شود در این صورت باید از آنچه رخ داده با عنوان فرسایش لیبرال دموکراسی در آمریکا یاد کرد. آنچه در چند ماه گذشته روی داد را می ‌توان دورانی توام با هرج ‌و مرج دانست و به حرکت قطاری تشبیه کرد که با شگفتی، ترس و انزجار به آن نگریسته می‌ شد.

اما اکنون و کمی پیش از اینکه قطار به افراد ناظر برسد، درکی از آنچه رخ می‌دهد، پدید آمده است. شاید تمرکز صرف بر قطار باعث گمراهی شود. داستان واقعی، ریشه در تاریخ کشور دارد، تاریخی که به شدت از هم گسسته است. آمریکا کشوری است که تا حد زیادی با شوک و تغییر دست به گریبان و تحولات آن آمیخته با ترس است.

بخشی از حقیقت به 35 سال گذشته مربوط می‌شود؛ از سال 1980 و زمانی که انقلاب ریگان به صورت سازمان یافته ریشه‌های لیبرال دموکراسی را به وسیله ارتقای اقتصاد، خودخواهی و داروینیسم اجتماعی قطع کرد.

علاوه بر این، موضوع به 25 سال گذشته هم بر می‌ گردد یعنی زمانی که «بیل کلینتون» رئیس‌جمهور دموکرات در سال 1992، تلاش برای جهانی‌سازی را در دستور کار قرار داد و مسایلی مانند چپ ‌گرایی و لیبرالیسم به حاشیه رفت. به این ترتیب (دموکرات‌ها)‌گام به گام  بخشی از رای‌ دهندگان خود را از دست دادند.

همچنین عوامل آن را در 8 سال گذشته و در زمان ریاست‌جمهوری «باراک اوباما» هم می‌توان جستجو کرد. این دوران زمان رسوایی و خواری است چراکه مشخص شد مسایلی مانند نژادپرستی همچنان ریشه‌های قوی دارند به طوری که برای بسیاری از سفیدپوستان هم مسئله‌ ای حیاتی است ولی حتی به نظر می‌ رسد که از جهتی این موضوع به دست فراموشی سپرده شده است.

می ‌توان نتیجه گرفت که انتخاب ترامپ از جانب همین سفید‌پوستان نتیجه مستقیم سیاست‌های اوباماست، مردی که آینده و مسایلی مربوط به آن را مورد توجه قرار نداد.

در ادامه این گزارش چنین آمده است: پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات نوعی تراژدی خواهد بود اما اگر چنین شود در واقع از یک واقعیت تاریخی تبعیت می‌کند و آن همان تعبیر نیویورک ‌تایمز مبنی بر نبرد بر سر هویت سفیدهاست. اینها شرایطی را ایجاد کرده‌اند که طبقه کارگر و گروهی که از حقوق خود محروم شده‌اند از ترامپ هواداری می‌ کنند چرا که آنها تصور می ‌کنند که دموکرات‌ها آنان را نادیده می‌گیرند.

از طرفی آنچه در جریان رقابت‌های انتخاباتی رخ داد نه تنها به دموکراسی و شایستگی آسیب رساند بلکه مسئله‌ ای عمیق‌تر را روشن‌کرد و این مسئله عبارت است از اینکه 2 حزب سیاسی آمریکا، دموکراسی در این کشور را به بن ‌بست کشانده‌اند. این شرایط به گونه‌ای است که نمی‌توان بدون تغییر گسترده از آن رهایی یافت.

باید گفت که جمهوری ‌خواهان در شکل‌گیری این وضعیت مسئول هستند چرا که آنها به فرد آشوبگری مانند ترامپ اجازه ورود به عرصه انتخابات را دادند. جمهوری‌ خواهان از سال 2009 مبارزه علیه اوباما را آغاز کرده بودند و اقدامات آنها به نوعی تخریب دموکراسی بود. در واقع ترامپ از ساختاری انتقاد می‌کند و از تقلب حرف می‌زند که جمهوری خواهان در ایجاد آن نقش داشته‌ اند.