افكار نيوز: سيدمرتضي نبوي از باسابقهترين فعالان سياسي اصولگراست كه البته در تمام اين سالها عليرغم عضويت در جامعه اسلامي مهندسين بهعنوان عضو مؤسس همواره وزن سياسياش سنگينتر از جايگاهش در تشكل مطبوعش بوده است. بسيار متين و آرام سخن ميگويد و معمولا مواضع تند و تيز نميگيرد. اما اين بار سخناني بر زبان راند كه اگر نگوييم براي اولين بار به اين صراحت بيان شدند، حداقل كمتر اينقدر صريح گفته و شنيده شدهاند.
به گزارش جهان، وی در مصاحبه با «پنجره» عمدهترین نگرانی خود از آینده فضای سیاسی کشور را غالب شدن جریانی در بین اصولگرایان میداند که جایگاهی خاص و ویژه برای خود قائل بوده و به دنبال اصولگرایی منهای روحانیت است. در پاسخ به این سئوال که آیا این جریان مخالف تصدی مسئولیتهای اجرایی توسط روحانیون است، به صراحت تأکید کرد که «نه» و توضیح داد: این طیف از اصولگرایان طرفدار کنار گذاشتن نقش روحانیت در جامعه در همه امور دینی، فقهی و سیاسی هستند. اینها به ولایت فقیهی که حضرت امام راحل تبیین کرده و ما به آن معتقدیم، اعتقادی ندارند.
جناب آقای مهندس نبوی در مصاحبهای که در خدمت شما خواهیم داشت ما دو محور کلی را برای بررسی مدنظر داریم؛ یکی تحلیل آرایش فعلی جریانها و احزاب سیاسی و دیگری پیشبینی آینده این وضعیت با عطف به انتخابات آینده. تحلیل خود را از وضعیت و آرایش فعلی سیاسی کشور برای ما بفرمایید تا مبنایی باشد برای ادامه بحثو بررسی وضعیت احتمالی آینده.
وضعیت موجود سیاسی کشور ادامه همان وضعیتی است که فضای سیاسی کشور را عمدتا به دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب تقسیم میکرد و ریشه آن به انتخابات ریاستجمهوری سال ۷۶ باز میگردد که به صورت عمده جریانهای سنتی چپ و راست را دو تشکل روحانی روحانیت مبارز و روحانیون مبارز نمایندگی کردند.
جریان اصولگرا متشکل از یکسری تشکلهای همسو با جامعه روحانیت مبارز بود بهاضافه تشکلها و افراد جدید انقلابی که به هم پیوستند و جریان اصولگرا را تشکیل دادند. وجهمشترک این جریان عموما دغدغه خط امام، راه رهبری و اسلام سیاسی بوده است.
بهتدریج در خود جریان اصولگرایان نیز بهخصوص بعد از توفیقات سیاسی آنها در عرصه انتخابات شوراهای دوم و مجلس هفتم و بهویژه ریاستجمهوری نهم، انشقاق پیش آمد و در انتخابات ریاستجمهوری نهم رسما سه ضلع در جریان اصولگرایی پدید آمد که شامل طرفداران آقای لاریجانی، طرفداران آقای قالیباف و طرفداران آقای احمدینژاد میشد.
این نگاهی به سابقه تاریخی آرایش فعلی جریانهای سیاسی کشور است. امروز این آرایش سیاسی را بهطور مشخص در مجلس میبینیم که رایحه خوش(طرفداران آقای احمدینژاد)، پیروان خط امام و رهبری و اصولگرایان تحولخواه هستند.
اگر بخواهیم ارزیابی از این وضعیت داشته باشیم، یکسری مراقبتهایی را باید تذکر بدهیم که سران و اعضای این سه ضلع اصولگرایی داشته باشند. رقابت و تفاوت سلایق تا حدی طبیعی است اما اگر اینها بخواهد به منازعه و کشمکش تبدیل شود و اجازه ندهد در آن جاهایی که لازم است اصولگرایان بتوانند وحدت اصولی خودشان را به نمایش بگذارند، این دیگر قابل قبول نیست و میتواند اصل نظام و وحدت و منافع و امنیت ملی ما را مخدوش کند که در این زمینه مقام معظم رهبری هم هشدارهایی را دادهاند.
برخی رفتارهای کژ رخ داده بعد از انتخابات ریاستجمهوری دهم دشمنان نظام را به طمع انداخته است که میتوانند ماهی مقصود را از شرایط فعلی کشورمان صید کنند. اصلاحطلبان باعثشدند که آنها احساس کنند که کشور وحدت و انسجام کافی ندارد.
وقتی شما میگویید که امیدوارم اصولگرایان بتوانند اختلافات را کنار گذاشته و با وحدت به دنبال تامین منافع ملی باشند، یعنی اینکه الان با هم وحدت نظر لازم را ندارند. سئوال من این است که منشاء این بروز اختلافات چیست، کیست و کجاست؟
اگر یک نگاه تاریخی داشته باشیم، میبینیم که در انتخابات سال ۸۴ اصولگرایان با سه کاندیدا به عرصه آمدند و برای اولین بار انتخابات ریاستجمهوری به مرحله دوم کشیده شد و البته در مرحله دوم قاطبه اصولگرایان پشت سر آقای احمدینژاد قرار گرفتند…
منتها بعد از انتخابات اختلاف نظرها ادامه پیدا کرد. آقای احمدینژاد در مرحله اول انتخابات مورد حمایت هیچ تشکل سابقه دار اصولگرا قرار نگرفت و البته هر از چند گاهی به آن اشاره میکرد و میکند.
بعد از آن ما به انتخابات دوره سوم شوراها رسیدیم و در آن دیدیم که جریان رایحه خوش خدمت با یک احساس استغنایی از دیگر تشکلهای جریان اصولگرا به میدان آمدند و لیست مستقل ارائه کرده و بهعنوان نشانه خواهر آقای احمدینژاد را در لیستشان گنجاندند و حتی آقای چمران را که سرلیست اصولگرایان در تهران بود وقتی حاضر نشد به صورت اختصاصی در لیست ائتلاف رایحه خوش خدمت قرار گیرد از لیستشان حذف کردند.
اعضای ائتلاف رایحه خوش خدمت احساس میکردند که نیازی به ائتلاف و اتحاد با دیگر اضلاع جریان اصولگرایی ندارند اما نتیجه این انتخابات آن شد که از لیست رایحه خوش خدمت فقط خواهر آقای احمدینژاد رأی آورد و این باعثشد که آقای احمدینژاد از این امر که در انتخابات مجلس هشتم با دیگر اصولگرایان ائتلاف کنند، استقبال کند و لذا با دیدگاه مثبت آقای احمدینژاد و دوستانشان، اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم به یک لیست واحد رسیدند.
در ادامه وقتی به انتخابات ریاستجمهوری دهم رسیدیم، خوب رایحه خوش خدمت تکلیف خودش را روشن میدانست و از آقای احمدینژاد حمایت میکرد و اصولگرایان تحولخواه و جمعیت ایثارگران هم در فاصله کمی به این نتیجه رسیدند که غیر از آقای احمدینژاد از کس دیگری نمیشد حمایت کرد و با یک فاصلهای جبهه پیروان خط امام و رهبری هم بعد از مذاکراتی که با خود آقای احمدینژاد داشتند، به تبعیت از بدنه این جریان به این نتیجه رسیدند که خوب از شخص دیگری غیر از آقای احمدینژاد نمیتوانند در آن انتخابات حمایت کنند و تحت تاثیر شرایط و مصلحتهایی که مطرح بود، خوشبختانه تحت عنوان
اقتضای شرایط همه به یک کاندیدای واحد رسیدند و این در شرایطی بود که اصلاحطلبان هنوز کاندیداهای متعدد داشتند.
گرانی اصلی معتقدان به اصولگرایی منهای روحانیت
اگر بخواهیم کمی این مسئله را بیشتر بررسی کنیم، من میخواهم از دل این قضایا یک نگرانی ایدئولوژیک را هم مطرح کنم. آن نگرانی این است که احساس میکنم در بین این جریان اصولگرایی یک جریان اصولگرایی منهای روحانیت شکل میگیرد، جریانی که خود را اصولگرا میداند، به ولایت آقا امام زمان(عج) اعتقاد دارد لکن به نظر میآید که به نقش روحانیت در تاریخ تشیع و در جریان انقلاب خیلی اعتنایی ندارد.
منظورتان این است که این جریان فراتر از اینکه به مثلا مداخله روحانیت در امور اجرایی سیاسی اعتقادی ندارد قائل به نقش تاریخی روحانیت در فقه و دین نیز نیست؟
نه. منظور من این بود با توجه به نقشی که روحانیت همیشه داشته و فقاهت و ولایت فقیه در طول تاریخ داشته، حالا آدم احساس میکند که در نظر این طیف این مسئله کماهمیت بوده یا از همان کلمه استغنا استفاده کنیم و بگوییم که این جریان احساس استغنا میکند از اینکه با تکیه بر روحانیت اصیل و انقلابی شیعه کار خود را به پیش ببرد.
یک وقتی منافقین عدم اعتقاد خود به روحانیت را علنی کردند و به مسیر التقاط و انحراف رفتند و یا نهضت آزادی و اینها که برایشان مرجعیت و روحانیت مطرح نبود و گمراه شدند.
این را میتوانیم بهعنوان یک نگرانی از جنبه ایدئولوژیک درون جریان اصولگرا داشته باشیم و این را بهویژه من علاقه دارم که جوانهای اصولگرای ما خیلی مراقب و مواظب باشند که در این دام نیفتند. این یک جریانی است که انحرافش از حالا پیداست و مسیرش نمیتواند بر صراط مستقیمی باشد که شیعه توانسته با اتکا بر آن اسلام ناب محمدی را در همه این سالها حفظ کرده و تا به امروز برساند. این جریان با آن حرکت اصیل سازگاری ندارد و وقتی بر ادامه آن اصرار شود، زاویهاش با انقلاب زیاد شده و خدای ناکرده در یک مقطعی به مقابله میانجامد. یعنی اگر این جریان احساس استغنای بیش از حد کند،
ممکن است خدای ناکرده کارش به مقابله بکشد و اینجا بر جوانان متدین و انقلابی ما فرض است که به این مسئله توجه داشته باشند.
آقای نبوی یعنی شما میگویید این جریان اعتقاد به این دارد که روحانی بهعنوان واسطه دینداری باید حذف شود؟
این جریان میگوید که میتوان با مرجع ارتباط مستقیم گرفت و لازم نیست که آدم به مبانی فقه و فقاهت اطلاع و اشراف داشته باشد و میتواند خودش مستقیم ارتباط بگیرد. این آدمها میگویند که ما مستقیم با آقا امام زمان(عج) ارتباط میگیریم و به شما راه را نشان میدهیم. صرف مخالفت با تصدی امور اجرایی توسط روحانیت نیست و مسئله عمیقتر است.
صریحتر بفرمایید که منشا این نگرانی، شخص یا جریان خاصی است؟ حداقل آدرس آنها را بدهید. چون این نگرانی، نگرانی کوچکی نیست.
حالا من مایل نیستم این را خیلی صریحتر بگویم و با صراحت اسم ببرم. آدرس هم نمیخواهد، ضمیر مرجع خود را پیدا میکند. همانطور که شما متوجه منظور بنده شدید، دیگران هم از ما بهتر متوجه مسائل
هستند.
اجازه بدهید من این نکته را بگویم که ما در جریان اصولگرایی یکسری نسلهای اولیه را داریم که در تشکلهایی بودهاند ولی بعضی از نیروها جدیدا به اصولگرایان پیوستهاند و این نسل جدید خیلی پر تحرکتر و مؤثرتر هستند و متأسفانه نسلهای قدیمی امروز کمی منفعل هستند. نسلهای قدیمی مبانی دستشان هست. مخاطب من این نسل جدید است که اتفاقا به اینها بیشتر هم علاقه دارم. چراکه اینها را بیشتر موثر میدانم در سرنوشت انقلاب، چون نقشآفرینان انقلاب امروز اینها هستند، اینها باید با هوشیاری بیشتری به مسئله نگاه کنند و مراقب باشند که رهبری حرکاتشان به دست این
جریانی که مدعی ولایت امام زمان است منتها نه از کانالی که خود امام زمان تأکید کردهاند که کانال فقاهت و ولایت است، نیفتد.
من سخنان اخیر جناب آقای پناهیان را نخواندم و فقط تیتر برخی رسانهها را دیدم، ولی میگویم شاید منظور ایشان هم که گفتند فتنه آینده با شعارهای انقلابی و ارزشهای اسلامی رخ میکند، همین جریانی باشد که
گفتم.
اولین کارت زرد آیتا… مصباح به احمدینژاد
این جریان به خودش اجازه میدهد به خاطر آن مشروعیتی که برای خودش دست و پا کرده بقیه اصولگرایان را کاملا طرد و انگهای خیلی خطرناک به آنها بزند و آنها را حتی ضد انقلاب تلقی کنند. باید مراقب باشیم، همین روزها هم شاهد نشانههایی از آنها هستیم. این جریان حرکات تفریطی هم دارد و ارزشهای مسلم اسلامی را مثل امر حجاب که در قرآن صراحتا به آن تأکید شده را مورد تسامح قرار میدهد.
من میخواهم هشدار بدهم که این جریان یادش نرود که یکی از ارکان اتکا و یکی از اصلیترین پشتوانههایش آیتا… مصباح یزدی بوده است و امروز این جریان چند هشدار اساسی از ایشان دریافت کرده است. اینها نشانه است و این جریان فکر نکند که میتواند بدون اتکا بر جریان اصیل انقلابی روحانیت مسیر خود را پیش برده و موفق شود. این یک کژراهه جدید است که به اصطلاح ره به ترکستان میبرد.
اینجا نسلهای قدیمیتر اصولگرا باید به خودشان آمده و از محافظهکاری فاصله گرفته و با تأمین نیازهای نسل جوان اصولگرا مانع از این شوند که این جوانان به دامن آن طیف و جریان منحرف بیافتند.
برخی اصولگرایان به ولایت فقیه امام اعتقادی ندارند
سئوال دیگر من این است که آن جریانی که گفتید قائل به نقشآفرینی روحانیت نیست، رابطهاش را با ولایت فقیه چطور تنظیم کرده و میکند؟
این جریان متأسفانه قائل به ولایت فقیه آنطور که امام راحل تبیین کرده و ما به آن معتقدیم، نیستند. اینها میگویند آدم میتواند از طریق یک پیرزن بیسواد هم ارتباط برقرار کرده و نیازهای دینی خود را تأمین کند و نیازی به روحانیت نیست. البته من یک نکتهای را روشن کنم. اینها نباید به معنای آن باشد که ما در مقام تضعیف آقای احمدینژاد هستیم و نکند که این حرفها آثار سوئی داشته باشد. در انتخابات سال گذشته من خیلی واضح از ایشان حمایت کردم و الان هم از مواضع سیاست خارجی ایشان خیلی قاطعانه حمایت میکنم؛ چراکه علاوه بر قاطعیت و شجاعت به مواضع انقلاب و رهبری خیلی نزدیک
است و از موضع عزت است و چنان است که امام و رهبری میخواسته و میخواهند. از سوی دیگر، آقای احمدینژاد در رفع مشکلات مردم کوشاست، شبانهروزی تلاش میکند و با مردم تماس نزدیک دارد که اینها نقاط قوت ایشان است.
اما اینها نباید مانع از اظهار نگرانی ما از این صحبتها ورفتارهایی شود که باعثشده ایشان تا به حال چندین اخطار بگیرد، آن هم از شخصیتهایی مثل آیتا… مصباح یزدی که از پشتوانههای اصلی روی کار آمدن این جریان بوده است. اگر در بدنه کشور، ایشان طرفدارانی دارد و یک نسل جدید از طلاب علوم دینی و نیروهای جوان انقلابی پشت سر آقای احمدینژاد حضور دارند، ناشی از جایگاهی است که ایشان برای احیای گفتمان انقلاب و حضرت امام دارند. لذا خود ایشان و دوستانشان باید مراقب باشند که این نگرانی خدایناکرده تبدیل به نگرانی نشود که برای دولت نگرانکننده و آسیب زننده باشد.
بهعنوان آخرین سئوال، بفرمایید که آیا آقای احمدینژاد از آن جریان انحرافی که گفتید احساس خطر نمیکند؟ اگر پاسخ مثبت است، چرا؟
ما استنباط و برداشتمان این است که ظاهرا احساس خطر نمیکند و ما داریم میگوییم که باید احساس خطر بکند.
چرا؟ مگر نشانههایی که شما گفتید را نمیبینند؟
گویا متوجه این خطر نیستند و ما به ایشان تذکر میدهیم که این را ببینند
شناسه خبر:
۵۷۵
جریان انحرافی اصولگرا در حال شکل گیری است
افکار نیوز: این جریان زاویهاش با انقلاب زیاد شده و خدای ناکرده در یک مقطعی به مقابله میانجامد. میگویند که ما مستقیم با آقا امام زمان(عج) ارتباط میگیریم.
۰