وعده روحانی در رونق سفره مردم چه شد؟

گروه اقتصادی- در 10سال گذشته و در سایه کاهش توان اقتصادی، ‌قدرت خرید  کاهش چشمگیری داشته به طوری که در نخستین اقدام مردم برای برقرار کردن تعادل میان درآمد و هزینه، خرید برخی از مواد غذایی را محدود کرده و یا مجبور به حذف برخی دیگر شده اند.

 

به گزارش افکارنیوز، در سال های اخیر سرانه مصرف لبنیات در سایه افزایش قیمت شیر و ماست، ‌کاهش چشمگیری داشته و کمتر خانواده ای به طور مستمر اقدام به خرید محصولات لبنی می کند.

 

ادامه حذف مواد غذایی مهم را می توان در قالب کاهش مصرف گوشت قرمز در بین خانواده ها مشاهده کرد ‌به طوری که بر اساس داده‌های مرکز آمار و بانک مرکزی، سهم انواع گوشت از هزینه خانوار از 6.1 درصد در سال 1385 به 5.4درصد در سال 1394 رسیده است.

این در حالی است که سرانه مصرف گوشت قرمز طی سال‌های گذشته نوسانات زیادی داشته و به 11.43 کیلوگرم در سال گذشته رسیده است؛ درحالی که بر اساس آمار بانک مرکزی، سرانه مصرف گوشت قرمز در خانوار شهری طی دهه گذشته، بیش از 25 درصد کاهش یافته است.

چند ماهی است که قیمت گوشت در محدوده 40 تا 50 هزار تومان به ازای هرکیلو قرار گرفته و این مساله سبب شده تا این ماده همه پروتئینی بیش از پیش در سفره ها نایاب شود زیرا با وجود کاهش تورم، قدرت خرید شهروندان افزایش نیافته و اقشار ضعیف جامعه مانند کارگران، بازنشستگان، مستمری بگیران و ... قادر نیستند با حقوق های ناچیز نسبت به تامین مایحتاج روزانه خود اقدام کنند .

*****

صادق براتی یک یک شهروند سالمند است که می گوید:‌من مستمری و بیمه بازنشستگی ندارم و از راه اجاره دادن یک مغازه کوچک ماهانه یک میلیون تومان دریافت می کنم که این مبلغ بابت هزینه قبوض ماهانه،‌شارژ ساختمان، درمان همسرم و... صرف می شود اما خرید مستمر گوشت و مرغ در توانم نیست.

وی می افزاید:‌ خرید گوشت و مرغ و برنج را باید جزو خریدهای پرهزینه به حساب آورد به طوری که در ماه های گذشته گوشت را کیلویی 40 هزار تومان خریده و بابت خرید برنج نیز از کیلویی 9 تا 13 هزار تومان پرداخته ام زیرا ذائقه ما قدیمی ها با برنج های بی طعم و عطر خارجی سازگار نیست.

وی بیان می کند:‌ هرماه مواد غذایی کمتری نسبت به ماه قبل می توانیم خریداری کنیم.

 

*****

زهرا نوروزی یک زن سرپرست خانوار است که دو فرزند دارد و به علت نداشتن سواد و تخصص و زیر پوشش نبودن در نهادهای حمایتی مانند بهزیستی و کمیته امداد با کمک های مردمی زندگی می کند.

وی می گوید:  ماهانه 200هزار تومان بابت اجاره خانه می پردازم و خیرین نیز هر ماه 400-500هزار تومان به ما کمک می کنند که گذران زندگی با آن بسیار سخت است.

وی توضیح می دهد:‌گاهی اوقات چند ماه نمی توان برای فرزندانم که درسن رشد هستند( 12 ساله و 4 ساله) گوشت تهیه کنم و در خوشبینانه ترین حالت ماهی می توانم یک یا دو ران مرغ بخرم تا فرزندانم را شاد کنم.

وی می افزاید:‌دولت به فکر مردم عادی نیست زیرا سفره ما هر سال در حال خالی تر شدن است.

 

*****

فرشته محمدپور یکی دیگر از شهروندان است که می گوید:‌یارانه 45 هزار تومانی در مقابل هزینه های جاری زندگی، شوخی دولت با مردم حساب می شود.

وی تاکید می کند:‌ چگونه می توان یارانه 45 هزار تومانی را در مقابل هزینه های بالای زندگی پرداخت در حالی که با این مبلغ در دولت فعلی می توان یک کیلو گوشت خرید که تنها کفاف مصرف یک هفته یک خانواده 4 نفری را می دهد.

محمدپور می افزاید:‌چند سالی است که با توجه به درآمد ناچیز، مردم چاره ای جز حذف برخی مواد غذایی از سبد خانوار نداشته اند که کاهش مصرف گوشت قرمز و حتی برنج نمونه بارز این مساله است.

وی بیان می کند:‌کودکان و نوجوانان به گوشت قرمز و مرغ ، لبنیات و ... احتیاج دارند در حالی که خانواده ها شرمنده بوده و قادر به تامین مایحتاج نیستند.

 

یاد باد وعده های سال 92

سال 92،‌رییس جمهور در وعده های انتخاباتی قول داد از اقشار ضعیف جامعه حمایت می کند که در این 3.5 سال انتظار داشتیم با رونق اقتصادی، شاهد بازگشت رونق به سفره های مردم باشیم اما در عمل این وعده ها محقق نشده و روز به روز قدرت خرید کاهش پیدا می کند در حالی که قیمت کالاهای اساسی و مواد غذایی روز به روز بالا می رود.

در چند ماه گذشته قیمت گوشت تقریبا روزانه رشد صعودی داشته و مسوولات دولتی با وجود وعده های مکرر نظیر عرضه گوشت ارزان و ... نتوانسته اند این بحران را کنترل کنند.

این در حالی است که به گفته فعالان عرصه پرورش دام، کمبودی وجود ندارد اما دقیقا مشخص نیست چه اتفاقی در مسیر دامداری،‌ کشتارگاه، فروشگاه ها و قصابی ها می افتد که گوشت از کیلویی حداکثر 13 هزار تومان در دامداری به مرز 50 هزار تومان در فروشگاه ها رسیده و بیش از 3 برابر به مشتری عرضه می شود.

در یک دهه اخیر سرانه مصرف گوشت 25 درصد یا معادل یک چهارم کاهش یافته است؛ رقمی که نشان دهنده ناتوانی مردم در تامین مواد غذایی مورد نیاز خانوار است و به حتم در آینده ای نه چندان دور تبعات منفی آن نمایان خواهد شد.

در سال های گذشته شاهد کاهش مصرف لبنیات در بین خانواده ها بودیم که اکنون اثرات آن در قالب نداشتن سلامت دندان،‌افزایش پوکی استخوان و ... نمایان شده است نابراین باید پرسید آیا دولتمردان فکر کرده اند که کاهش سرانه مصرف مواد غذایی مهم و ضروری مانند گوشت قرمز به عنوان منبه مهم تامین کننده پروتئین چه ضرری می تواند به کشور وارد کند؟ ‌آیا این مساله منجر به تحمیل هزینه های گزاف بهداشت و درمان نخواهد شد؟‌

مهرنوش حیدری