به گزارش عصر امروز، جریان انحرافی؛ این روزها از این جریان زیاد می شنویم. شبه فرقه ای سیاسی که خیلی زود در عرصه سیاست جمهوری اسلامی ورود پیدا کرد و تلاش کرد خود را همردیف گروهها و جریان های بزرگ سیاسی مطرح کند.
این جریان با طرح موضوعات جنجالی، رادیکالی و ضد دینی درصدد نفوذ در بطن جامعه، اقشار مختلف مردم و نخبگان کشور برآمد و تاکنون با صرف هزینه های هنگفت، تبلیغات فراوانی انجام داده است.
آمار و اطلاعات حاکی از آن است که در ماه های اخیر میزان انتشار اخبار مرتبط با این جریان ۷۰ درصد افزایش یافته است.
عده ای معتقدند این جریان به دنبال جمع کردن بین نظریات و تئوری های اصولگرایان و اصلاح طلبان است و قصد دارد گفتمان سومی را در نظام جمهوری اسلامی به وجود آورد و با طرح مسائل روز فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از قبیل حضور زنان در ورزشگاه ها، لزوم موسیقی برای تعالی روح، انتقاد از مساله حجاب بانوان و … درصدد است که اولا در قدرت سیاسی باقی بمانند و ثانیا با جذب مردم به عنوان پشتیبان از نظام امتیاز بگیرند و به مقاصد خود دست یابند.
اما برخی نیز بر این باورند که این جریان اهداف پیچیده تری را دنبال می کند و فقط برای انحراف افکار عمومی است که به طرح مسائلی از این دست می پردازد.
اما آنچه در عمل اتفاق افتاده آن است که اقبال عمومی مردم از این جریان انتظارات آنان را برآورده نکرده است. بر خلاف تحلیل های صورت گرفته از سوی این جریان، طرح موضوعات جنجالی نه تنها باعثاقبال قشر موسوم به خاکستری نسبت به این جریان و احتمالا ایجاد سبد رای نشده، بلکه اقبال قشر مومن نظام را نیز از دست داده است.
اما این فرآیند چگونه آغاز شد و جریان موسوم به انحرافی چگونه توانست در ظرف زمانی کمتر از دو سال، تا بدین حد برای نظام جنجال آفرینی کرده و فضای عمومی جامعه را متشنج نماید؟
آنچه مسلم است لیدر این جریان نقشی اساسی در این جنجال آفرینی ها داشت به طوریکه تمام مباحثمطرح شده در جامعه و اغلب موافقت ها و مخالفت ها حول تایید و یا رد نظریات خاص او می گشت.
مشایی کیست؟
وی در آبان ۱۳۳۹ در رامسر متولد شد. او فارغالتحصیل رشته مهندسی الکترونیک از دانشگاه صنعتی اصفهان است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مشایی توانست اعتماد نیروهای امنیتی را به خود جلب کند و در نخستین مسئولیتهایش، مسئول مناطق بحرانی وزارت اطلاعات در دوران نخستوزیری میرحسین موسوی و وزارت محمد محمدی ریشهری شود. اما هنگامی که به عضویت شورای تأمین استان آذربایجان غربی رسید، احمدینژاد فرماندار ماکو بود و شاید آشنایی آنها از زمان همکاری در استانداری آذربایجان غربی شروع شده باشد. همین آشنایی به تشکیل حلقهای به نام ارومیه منجر شد که احمدینژاد، ثمرههاشمی،
فتاح، محصولی و مشایی عضو آن بودند. این حلقه در سالهای ۶۵ به غرب کشور مهاجرت کرد. در این سال محمود احمدینژاد به سمت معاون استانداری کردستان منصوب شد. در همان زمان اسفندیار رحیممشایی به عنوان «مسئول تدوین استراتژی نظام جمهوری اسلامی در خصوص اکراد ایرانی» به فعالیت پرداخت تا زنجیره دوستیهای این حلقه گسسته نشود.
او تا پیش از آنکه به حلقه دوستانش در شهرداری تهران بپیوندد، مدیرکل اجتماعی وزارت کشور، مدیر شبکه رادیو پیام و مدیر شبکه رادیو تهران بود. پس از حضور احمدینژاد در شهرداری تهران او معاون اجتماعی و فرهنگی شهرداری و پس از آن رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران شد. همین همراهی کافی بود تا پس از انتخاب احمدینژاد به عنوان رئیسجمهور، او راهی سازمان میراثفرهنگی شود و این سرآغاز حاشیههای مشایی برای دولت به شمار میرفت. در دولت دهم ابتدا به عنوان معاون اول رئیسجمهور منصوب شد اما با حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب اسلامی از این سمت کناره گرفت. با این وجود او همچنان
در حلقه نزدیکان احمدینژاد ماند و رئیس دفتر او شد.
آنچه در پی می آید مروری بر شاخص ترین اقدامات جنجالی مرد در حاشیه دولت است. اقداماتی که وی را از حاشیه به متن حرف و حدیثهای حول و حوش دولت کشاند و علی رغم سکوت اخیر، همچنان از متن پر رنگ تر می نماید:
۱ - حضور در مجلس رقص
اسفندیار رحیم مشایی در سال اول تصدی معاونت رییس جمهور و ریاست سازمان میراثفرهنگی و گردشگری، در کشور ترکیه در جلسهای حضور یافت که در آن رقصندگان زن به پایکوبی میپرداختند. در زمستان سال ۱۳۸۵ فیلمی منتشرشد که مشایی را در مجلس رقصی در افتتاحیه اجلاس گردشگری کشورهای اسلامی در ترکیه نشان میداد. زمان فیلم یک ساعت و ۵ دقیقه و ۲۶ ثانیه بود. یک دقیقه و ۴۰ ثانیه پس از آغاز مراسم، در این فیلم رقص زنان آغاز میشود و تا ۱۳ دقیقه و ۳۰ ثانیه، سه رقص جداگانه برگزار شد.
۲ - اظهارنظر در مورد اسرائیل
وی در اظهار نظری در ۲۹ تیر ۱۳۸۷مردم اسرائیل را دوست خواند و با این اظهاراتش موجب برانگیخته شدن خشم ملت ایران شد. در پی این ماجرا ۲۰۰ تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با امضای بیانیهای خواستار برخورد جدی با وی شدند. پس از انتشار این بیانیه، وی در ۲۴ مرداد ۱۳۸۷ طیّ نامهای به حداد عادل، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی واژهٔ اسرائیل در جهان امروز را منفورترین واژهای دانست که مترادف نژادپرستی، خیانت، خشونت، مکر و فریب است.
وی با تکرار ادّعاهای خود با شدّت بیشتر در مرداد ۱۳۸۷، موجی از اعتراضات را علیه خود و دولت برانگیخت.
۳ - ملائکه مرتب در ایران پرواز می کنند / کوروش سرمایه گذاری خداست!
به گزارش ایسنا اسفندیار رحیممشایی در مراسم افتتاحیه نخستین جشنواره برترینهای صنعت گردشگری با بیان اینکه ملائکه مرتب در عرصهی کشور درحال پرواز هستند، افزود: «پس این همه قدرت، شجاعت و جسارت از کجا میآید و این همه قلبهای استوار و محکم چطور شکل گرفتهاند؟ برای همان فریاد، شعر، ترانه و سرود فرشتگان است».
وی اضافه کرد: «ملت ایران را خداوند برگزیده است. من معتقدم، حضور کوروش در ایران اتفاقی نیست و یکی از سرمایهگذاریهای خداوند است».
۴ - نظر درباره نوح و سایر پیامبران
مشایی در ۲۰ دی ۱۳۸۸ در پانزدهمین جشنواره تحقیقاتی علوم پزشکی رازی گفت: اگر قرار باشد طی چند هزار سال فقط چند صد ابوعلیسینا به وجود آید افتخارآمیز نیست. حضرت نوح با ۹۵۰ سال عمر نتوانست مدیریت جامع کند چرا که عدالت را ایجاد نکردهاست. اگر هر پیامبر مدیریت درستی میکرد عدالت برقرار میشد. وی حضرت موسی(ع) و عیسی(ع) را نیز طبق فایل صوتی موجود " فراری " توصیف کرده بود.
۵ - مکتب ایرانی
مشایی در مراسم اختتامیه دومین همایش ایرانیان خارج از کشور از اصطلاح «مکتب ایران» استفاده کرد که بعدها به «مکتب ایرانی» معروف شد. وی گفت: برخیها از من خرده میگیرند که چرا نمیگویی مکتب اسلام و میگویی مکتب ایران.
از مکتب اسلام دریافتهای متنوعی وجود دارد اما دریافت ما از حقیقت ایران و حقیقت اسلام، مکتب ایران است و ما باید از این به بعد مکتب ایران را به دنیا معرفی کنیم.
۶ - حجاب آزاد است! می توانید روسری تان را بردارید!
یکی دیگر از حاشیههایی که درباره مشایی ایجاد شد، چاپ گفتوگوی او با خبرنگار ترک در روزنامه صباح بود. این روزنامه از قول مشایی نوشت: استفاده از حجاب در ایران آزاد است.
مشایی در پاسخ به سؤال کورپا خبرنگار زن روزنامه صباح، که پرسیدآیا میتوانم روسریام را بردارم، گفته است: بله، اینجا، ایران آزاد است.
۷ - دیدار با هنرمندان
ملاقات های اسفندیار رحیم مشایی با بازیگران، خوانندگان و کارگردانان موجب جنجال ها و اعتراض های زیادی از سوی مردم و مسئولان شد.
مشایی به دلایل مختلف مانند وام و کمک های مالی به هنرمندان مساله دار نظیر هدیه تهرانی، حبیب محبیان، محمد رضا گلزار، مهناز افشار، رخشان بنی اعتماد، بنیامین بهادری و مهتاب کرامتی اعتراضات زیادی را برانگیخت.
۸ - بزرگنمایی ناسیونالیسم قبل از اسلام و تشکر از فرستادهٔ موزه انگلستان
وابستگان وی برای آوردن منشور کوروش به ایران تلاش زیادی کردند و هنگامی که موفق به انجام این کار شدند با تبلیغات فراوان سعی در بزرگنمایی این اقدام و نیز تعریف و تمجیدهای اغراق آمیز از ایران باستان نمودند.
دراواخر فروردین ۱۳۹۰ نیز درست زمانی که قرار بود کتیبه کوروش به انگلستان برگردد او با در دست نگهداشتن کتیبه به ایرانی بودن خویش افتخار و از انگلیسیها به دلیل در اختیار گذاشتن کتیبه تقدیر و تشکر کرد.
۹ - پیام جنجال برانگیز در همایش بزرگداشت حافظ
اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر رئیسجمهور پس از ۱۶۵ روز، سکوت خود را شکست و بمناسبت بزرگداشت حافظ پیامی صادر کرد که مثل همیشه خالی از حرفهای عجیب و غریب و جنجال برانگیز نبود. وی در این پیام مدعی شده بود ایرانیان چون بین پیام الهی و پیام انسانی تفاوتی قائل نبوده اند حقیقت و جوهر اسلام را از پوسته آن جدا کرده اند!
آنچه تا کنون به آن اشاره شد تنها بخشی از موضع گیری های وی به شمار می رود که از مابقی موضع گیری هایش برجسته تر بوده و بیش تر به چشم آمده است. وی اخیرا کمتر رسانه ای می شود اما پیام کنگره حافظ نشان داد وی استاد بلامنازع تولید جنجال در سطح ملی و در کمتر از یک روز است.
به هر حال باید منتظر بود. انتظاری که زیاد طول نمی کشد. نهایتا تا اواخر دولت دهم.
شناسه خبر:
۶۴۷۱۵
مشایی چگونه به لیدر جریان انحراف بدل شد؟
شبه فرقه ای سیاسی که خیلی زود در عرصه سیاست جمهوری اسلامی ورود پیدا کرد و تلاش کرد خود را همردیف گروهها و جریان های بزرگ سیاسی مطرح کند.