«دختر پدر دختر» فیلمی متعلق به سینمای مهجور

صدوشصت و هشتمین مراسم آیین دیدار فیلمها  در گروه هنر و تجربه شب گذشته  شنبه دوم دی ماه  به فیلم «دختر…پدر…دختر» به کارگردانی این فیلم متعلق به سینمای مهجور است. سینمایی که تبلیغات خاصی برای آن نیست و رنگ و لعاب تبلیغاتی دیگر فیلم‌های سینمایی را ندارد.بنما برگزار شد  مجری برنامه، ضمن خوشامد به میهمانان گفت: «خیلی خوش شانس بودم که توانستم قبل از اکران این فیلم، چندین بار آن را تماشا کنم و معناهایی را از جهان این فیلم کشف کنم. من عاشق این فیلم هستم. قبل از این فیلم هم عاشق «چراغی در مه» بودم. بی دلیل نیست که در سال 2008 در جشنواره ادینبورگ منتقدان ورایتی و هالیوود ریپورتر بعد از دیدن فیلم «چراغی در مه»، آقای پناه‌برخدا رضایی را الکساندر سوکورف ایرانی خالق فیلم درخشان «مادر و پسر» خطاب کردند.»

او در ادامه با اشاره به کارنامه کاری کارگردان این فیلم،‌ افزود: پناه‌برخدا رضایی دانش آموخته سینما با گرایش کارگردانی است که توانسته است بیش از 130 جایزه ملی و بین‌الملی را از آن خود کند. او هم‌چنین داور جشنواره‌های مختلفی در داخل و خارج از کشور بوده‌ است. پناه‌برخدا رضایی کارگردان و پژوهش‌گر فیلم‌ها و مستندهای زیادی بوده است که در یکی از آن‌ها  که در مورد بمباران شیمیایی حلبچه است، افتخار همکاری با او را داشتم.

او سپس به مینی‌مالیسم سینمای ایران اشاره کرد و گفت: سینمای ایران مینی‌مالیسمِ شخصیِ تمام و کمالی دارد. به نظر من بخشی از این جنبش مینی‌مالیستی در ایران، پناه‌برخدا رضایی است. همین جا یادی می‌کنم از دو استاد سینمای ایران: سهراب شهید ثالث و عباس کیارستمی. اما فکر می‌کنم آقای رضایی بخش زیادی از این ادعا را به نام خودش ثبت کرده است. گواه این ادعای من فیلم «چراغی در مه» و سه گانه دختر است. سه‌گانه‌ای که امشب به تماشای دومین فیلم آن می‌نشینیم و مطمئن هستم که سومین. فیلم آن به نام «دختر…دختر…دختر» نیز ساخته خواهد شد.

مجری مراسم صحبت‌هایش را با بیان نکاتی درباره فیلم «دختر…پدر…دختر» به پایان برد:« این فیلم با چنان جزئیاتی تصویرش ثبت شده که به جهانی سه بعدی با تصاویری بکر و تاثیرگذار تبدیل شده که فراتر از مینی‌مال است. این فیلم به گونه‌ای تامل برانگیز متفاوت است. پرداخت موشکافانه پناه‌برخدا رضایی بر مولفه تصویر به کیفیت بصری فیلم افزوده که با لحن فیلم هم‌خوانی دارد. به همین دلیل است که بسیاری از منتقدان خارجی این فیلم را الهام‌بخش معرفی کرده‌اند.

در ادامه این مراسم پناه‌برخدا رضایی به اتفاق تعدادی از عوامل فیلم به روی صحنه دعوت شدند.  رضایی در مورد فیلمش گفت: این فیلم متعلق به سینمای مهجور است. سینمایی که تبلیغات خاصی برای آن نیست و رنگ و لعاب تبلیغاتی دیگر فیلم‌های سینمایی را ندارد. به همین دلیل وجود شما میهمانان و حاضرین برای من بسیار غنیمت است. ما و دیگر عوامل فیلم این پروژه را 7 – 8 سال پیش با انرژی بسیار و بدون هیچ چشمداشت مالی شروع کردیم. بچه‌ها هم خوشبختانه در در آن شرایط سخت آب و هوایی که بسیار سرد بود، دوام آوردند. خانم نصیری در صحنه‌های لانگ شات سختی بسیاری می‌کشید ولی چون  اهل این نوع سینما بود از پسش بر‌آمد.

رایا نصیری، بازیگر این فیلم نیز رو به حاضرین اظهار امیدواری کرد: امیدوارم فیلم را ببینید و آن حس و حال عجیبی که ما با فیلم تجربه کنیم به شما هم منتقل شود. بعضی موضوعات ضرورت اجتماع ما است و ما موظف هستیم آن را به تصویر بکشیم. این فیلم کاملا تیمی و دلی است که با آقای رضایی این تجربه سخت و چالش‌برانگیز را به سرانجام رساندم.

محمد رسولی مدیر فیلم‌برداری فیلم نیز گفت: خوشحالم که امشب همراه با شما دوستان فرهیخته فیلم را بالاخره پس از هفت سال می‌بینیم. فیلمی که تصور نمی‌کردیم هیچ وقت رنگ پرده را ببیند.

رضا احمدنیا دیگر بازیگر فیلم هم عنوان کرد: بازی در این فیلم کار خیلی فوق‌العاده سخت و سنگینی بود. ما این فیلم را در روستاها و کوه‌های اراک فیلم‌برداری کردیم؛ در جایی که گاهی تا کمرمان در برف بودیم.

کیانوش الطافی دستیار کارگردان و برنامه‌ریز فیلم بیان کرد: امیدوارم آن عصر یخبندان و شرایط سختی که هنگام ساخت فیلم تجربه کردیم را هیچ وقت تجربه نکنید! این فیلم نتیجه همکاری اعضا در 20 روز فیلم‌برداری در سرمای کوه‌های اراک است. ممنون از دوستانی که در آن شرایط دوام آوردند.

رضا اسدی یکی از صدابرداران این فیلم نیز یادآور شد: آن قدر سرمای این فیلم در روزهای فیلم‌برداری سخت بود که ما از سرمای سخت آن جا سه بار پوستمان سوخت. از هنروتجربه که بعد از هفت سال فیلم را اکران کرد هم متشکریم.

در پایان قاسم خدابنده‌لو تدوین‌گر فیلم نیز اضافه کرد: این سرمایی که دوستان به آن اشاره می‌کنند را من حس نکردم چون در باکس مونتاژ بودم! هم‌چنین خیلی خوشحالم که این فیلم را در کنار شما می‌بینم.