ورود ترامپیسم به عرصه بین الملل در سال ۲۰۱۸

حضور ترامپ در مسند ریاست جمهوری آمریکا، اتفاقی بود که بیش از هر چیز دیگری تحولات سیاسی در عرصه بین الملل را در سال گذشته میلادی تحت تاثیر قرار داد. با این حال بنا بر سنت دیپلماسی کاخ سفید سال دوم حضور در قدرت را می توان سالی دانست که برنامه های اصلی سیاست خارجی روسای جمهور کلید می خورد.روزنامه گاردین در گزارشی در همین زمینه می نویسد:"تأثیری که ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ بر روابط بین‌المللی می‌گذارد، احتمالا برای چندین نسل مورد مطالعه قرار خواهد گرفت اما هم اکنون مسئله این است که در وهله اول ما چطور از ریاست‌جمهوری او جان سالم به در بریم". به نوشته این روزنامه کارشناسان سلاح‌های هسته‌ای ، اکنون بیش از هر زمان دیگری این شوخی نگران‌کننده را تکرار می‌کنند که کم‌کم باید به فکر سکونتگاهی در خارج از شعاع انفجار یک بمب هسته‌ای در شهر واشنگتن باشیم. برخی از خطراتی که ریاست‌جمهوری ترامپ ایجاد کرده، به هر ترتیب در حال تشدید هستند. با وجود آن که دولت قبلی آمریکا مناقشه با کره شمالی را تحریک نکرد اما عوام‌فریبی بیمارگونه ترامپ سیر نزولی منتهی به جنگ در آسیا و غرب آسیا را تشدید کرده و این در حالی است که از طرف دیگر، بی‌توجهی او به تغییرات آب‌وهوایی یک مانع جدی بر سر راه نجات کره زمین است؛" در ادامه نگاهی خواهیم داشت به مهم ترین مسائل دیپلماسی آمریکا در سال جدید میلادی.

کره شمالی

باراک اوباما، رئیس‌جمهور سابق آمریکا در تنها دیداری که با دونالد ترامپ داشت، به او درباره تهدید برنامه‌های تسلیحاتی کره شمالی هشدار داد. کیم جونگ اون، ‌ رهبر کره شمالی هم اکنون در مسیر ساخت یک موشک بالستیک مجهز به کلاهک هسته‌ای قرار گرفته است. ترامپ کمی بعد از آن توییت کرد: این اتفاق نخواهد افتاد. با این حال این اتفاق تا حد زیادی افتاد. اکنون این احتمال زیاد وجود دارد که پیونگ‌یانگ صاحب یک بمب هیدروژنی و احتمالا موشکی که قادر به رسیدن به واشنگتن است، باشد اما ترامپ به نوبه خود آتش این رویارویی قریب‌الوقوع را با مطرح کردن کنایه‌های تند علیه رهبر کره شمالی از جمله "مردک موشکی" و "چاق و کوتوله" به همراه تهدیدهایی نظیر "نابودی کامل کره شمالی با آتش و خشم" شعله‌ور کرد. رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه دولت وی در دو نوبت از پیشنهاد گفت‌وگو با کره شمالی صحبت کرد که ترامپ و کاخ سفید به این پیشنهاد او واکنشی تحقیرآمیز نشان دادند و حتی عملکرد تیلرسون در سمت وزیر امور خارجه آمریکا نیز زیر سوال رفت. ناظران کره‌شمالی مدتی است که در حال ارزیابی احتمال بروز یک جنگ با این کشور در ماه‌های آینده بوده اند و دست‌کم یکی از کارشناسان این شانس را 50 درصد اعلام کرده است.

چین

ترامپ در ارتباطش با حکومت چین دو هدف اصلی را مدنظر دارد که عملا در تناقض با یکدیگر هستند. او از یک طرف می‌خواهد دستور کار مشهور به "اول آمریکا" را در خارج نیز به پیش ببرد و در این زمینه یک ارتباط تجاری به نفع آمریکا برقرار کند و در سمت دیگر تلاش می‌کند کمک‌های بیشتر پکن را در افزایش فشار بر کره شمالی به دست‌ آورد. این که این تناقض چطور قرار است به خودی خود حل شود و این مسئله که کدام یک از این دو هدف بر دیگری اولویت دارد، اصلی‌ترین مسئله راهبردی شمال شرق آسیا خواهد بود. تصمیم دولت چین برای آن که کمپ‌های آوارگان احداث کند، نشان می‌دهد که این کشور هم‌اکنون برنامه‌ریزی برای سقوط حکومت در پیونگ‌یانگ و جنگی ویرانگر در شبه‌جزیره کره را آغاز کرده است.

ایران

تخاصم با ایران یکی از اصلی‌ترین عناصر سیاست خارجی ترامپ است. این دشمنی از یک طرف در تمایل او برای نابود کردن میراث سیاست خارجی باراک اوباما در ارتباط با توافق برجام خود را نشان می‌دهد. ترامپ در ماه اکتبر از تایید این توافق  سرباز زده و تهدید کرده است که در اواسط ماه ژانویه به کلی این توافق را از بین می‌برد. به این  منظور او تنها نیاز دارد که فرمان لغو تحریم‌ها را امضا نکند تا راه برای اجرای دوباره تحریم‌ها هموار شود. این کار دولت ترامپ آمریکا را در مسیر تقابل با ایران قرار خواهد داد؛ در حالی که نشان‌دهنده بی‌توجهی او به هم‌پیمانان سنتی این کشور در اروپا خواهد بود و در عین حال او را هرچه بیشتر به کسانی نظیر بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و محمد بن زائد، ولیعهد ابوظبی به عنوان کسانی که مصمم به مقابله با نفوذ ایران در خلیج‌فارس هستند، نزدیک خواهد کرد.تحلیل گران معتقدند: در سال 2018 آمریکا مطمئنا در تلاش برای مهار نفوذ ایران تهاجمی‌تر عمل خواهد کرد. همه اعضای تیم امنیت ملی دونالد ترامپ افراد تندرو و جنگ طلب نسبت به ایران هستند. سوال این است که آیا آن ها رویکرد سوزاندن تدریجی ایران و آسیب زدن به این کشور از راه‌های نیابتی را در پیش خواهند گرفت یا گزینه تقابل تمام‌عیار را انتخاب خواهند کرد.

سوریه

علی رغم این که واشنگتن تصمیم گرفته است حضور نیروهایش در سوریه را تداوم بخشد اما محور ترامپ-نتانیاهو-سلمان هیچ برنامه واقعی و طولانی مدتی در این کشور ندارد. هدف اصلی واشنگتن در سوریه  را می توان در چارچوب سرزمین سوخته و تداوم آشوب تحلیل کرد. با این حال روند تحولات داخلی و میدانی بیانگر این است که با تداوم پیروزی های ارتش سوریه و نیروهای مقاومت بحران امنیتی این کشور تا سطح زیادی در سال آینده حل و فصل خواهد شد. آمریکا تلاش می کند از حضور نظامی خود در سوریه برای سازمان دهی گروه های مخالف جهت پیشبرد اهداف سیاست خارجی اش بیشترین بهره را ببرد.

روسیه

در تیم ترامپ وحدت نظر کمتری در قبال روسیه وجود دارد. در حقیقت ترامپ نظرش اعطای امتیازاتی به روسیه با هدف بهبود روابط با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور این کشور است اما این رویه مغایر با نظر تقریبا همه مقام‌های ارشد تیم اوست. جیمز ماتیس و رکس تیلرسون، وزیران دفاع و امور خارجه آمریکا به دنبال تحت فشار قرار دادن ترامپ بوده‌اند تا او بپذیرد که هیچ‌گونه کاهشی در تحریم‌ها علیه روسیه و همچنین گرم شدن روابط دیپلماتیک با این کشور تا زمانی که روسیه از اوکراین عقب نشینی کند، رخ نخواهد داد. پیش‌بینی می‌شود که در سال 2018 یکی از این دو اتفاق رخ دهد؛ یا ترامپ تیمش را بازنگری و گزینه‌های حامی روسیه را جانشین ماتیس و تیلرسون می‌کند؛ یا پوتین در دوره جدید ریاست‌جمهوری‌ خود به میزان چشمگیری روابطش با ترامپ تیره خواهد شد. به هر ترتیب، این احتمال که دو کشور از مسیر خلع سلاح فاصله بگیرند و مجدد درگیر رقابت تسلیحاتی بشوند، وجود دارد؛ حتی اگر این دو رهبر همچنان دوستان هم باقی بمانند، هر دوی آن ها سلاح‌های هسته‌ای را ضامن قدرتشان می‌دانند.

اروپا

امید دولت انگلیس به ایجاد روابط فوق ویژه با واشنگتن در دوران بعد از برگزیت با توجه به شخصیت ترامپ کم‌رنگ شد. اقدامات اسلام‌هراسانه رئیس‌جمهور آمریکا و حملاتش به سیاست انگلیس سبب شد که ترزا می گزینه دیگری به جز انتقاد علنی از او نداشته باشد که در عین حال عصبانیت ترامپ را در پی داشته است. در این میان وجود یک‌سری اختلافات عمیق بر سر ایران، کره‌شمالی و تغییرات آب‌وهوایی موجب شده که رهبران اروپا شامل امانوئل ماکرون و آنگلا مرکل در قبال مسائل جهانی مسیری را که هرچه بیشتر از آمریکا مستقل باشند، در پیش بگیرند. انتظار می‌رود که این واگرایی هرچه بیشتر گسترش یابد. به هر حال قابل پیش بینی است که سال 2018  شاهد افزایش تنش های بین المللی، افزایش روند واگرایی و رشد ناسیونالیسم افراطی و همچنین  کاهش تاثیر گذاری نهادهای بین المللی خواهیم بود. در سال 2018، چارچوب بندی عصر پسا آمریکایی با ورود ترامپیسم در عرصه بین المللی روند سریع تری به خود می گیرد.

دکترعلیرضارضاخواه