به نوشته روزنامه شرق،ظهر روز ۲۴ تير سال ۸۷ مردي كه سوار بر خودرواش در منطقه ريكي استان فارس در حركت بود بعد از رد كردن چشمه دارنگون به پلي رسيد كه زير آن شعلههاي آتش به چشم ميخورد. مرد توقف كرد تا ببيند علت اين آتشسوزي چيست. او وقتي جلو رفت جسد انساني را ديد كه طعمه حريق شده بود. مرد رهگذر در تماس با مركز فوريتهاي پليسي موضوع را به ماموران اطلاع داد. دقايقي بعد تيمي از ماموران در صحنه جرم حاضر شدند و با ديدن جسد مردي كه به طرز فجيعي به قتل رسيده بود تحقيقاتشان را آغاز كردند. مقتول هيچ مدرك شناسايي نداشت و صورتش از بين رفته و قابل شناسايي نبود. متخصص پزشكي قانوني كه در محل حادثه حاضر شده بود بعد از معاينههاي اوليه اعلام كرد قاتل يا قاتلان گردن اين جوان را با شي تيزي بريده و روي صورتش نيز اسيد پاشيدهاند. به اين ترتيب جنازه به پزشكي قانوني انتقال يافت و تلاش براي رازگشايي از اين جنايت آغاز شد. همزمان با اين اتفاق تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي در تلاش بودند تا جوان ۲۵ سالهاي به نام ايمان را كه توسط افراد ناشناسي ربوده شده بود، نجات بدهند. خانواده ايمان يك روز قبل از كشف جنازه مفقود شدن فرزندشان را به پليس اعلام كرده و در مراجعه بعدي خود گفته بودند فردي ناشناس با آنها تماس گرفته و براي آزادي ايمان درخواست پول كرده است. كارآگاهان براي اينكه بتوانند ردي از گروگانگيران به دست بياورند آموزشهاي لازم را به خانواده ايمان ارايه دادند و از آنها خواستند با متهمان براي پرداخت باج، قرار ملاقات بگذارند. اينگونه بود كه تحقيقات وارد مرحله تازهاي شد و بعد از تعيين زمان و مكان قرار، اين محل به صورت نامحسوس تحت پوشش ماموران درآمد و زمانيكه يكي از متهمان براي تحويل گرفتن ساك پول به آنجا مراجعه كرد در حلقه محاصره گرفتار و دستگير شد.
اين متهم وقتي به اداره آگاهي انتقال يافت در همان بازجوييهاي اوليه اعلام كرد آدمربايي را با كمك دو برادرش انجام داده و ايمان را به قتل رسانده است. پس از آن بود كه دو برادر اين متهم نيز بازداشت شدند و پليس به اين نتيجه رسيد كه جنازه كشف شده زير پل متعلق به ايمان است. خانواده اين پسر به پزشكي قانوني رفتند و با رويت جسد هويت آن را تاييد كردند. در حاليكه بخشي از دو معماي مطرحشده، حل و گرههاي اوليه گشوده شده بود، سه برادر تحت بازجويي قرار گرفتند. حسن- يكي از متهمان- گفت: ما به بهانهاي ايمان را سوار خودرومان كرديم و ربوديم و او را به منزل يكي از برادرانم برديم. هدف ما از اين كار اين بود كه از خانوادهاش باج بگيريم اما چون ايمان ما را شناسايي كرده بود اگر آزاد ميشد به سادگي ما را لو ميداد و به زندان ميافتاديم. براي همين به اين نتيجه رسيديم كه بايد او را به قتل برسانيم. براي اين كار ايمان را به منطقهاي خلوت برديم و با استفاده از يك اره چوببر گردن او را بريديم و براي اينكه از مرگش مطمئن شويم و كاري كنيم كه جنازه شناسايي نشود روي صورت او اسيد پاشيديم و بعد جسد را به آتش كشيديم و فرار كرديم.اين متهم ادامه داد: بعد از قتل بار ديگر با خانواده ايمان تماس گرفتيم و با تهديد وادارشان كرديم مبلغي را كه خواستهايم هرچه زودتر بپردازند به اين ترتيب ميخواستيم به هدف اصليمان هم برسيم.دو برادر ديگر نيز در بازجوييها گفتههاي حسن را تاييد كردند و به بازسازي صحنه قتل پرداختند. پس از آن قرار مجرميت و كيفرخواست عليه متهمان صادر شد و آنها هفته پيش در دادگاه كيفري استان فارس پاي ميز محاكمه رفتند. در اين جلسه نماينده دادستان مجازات سهبرادر را خواستار شد و اولياي دم مقتول نيز اعلام كردند، خواستهشان قصاص قاتلان است. در ادامه سه برادر اظهاراتشان را در بازجوييها بار ديگر تكرار كردند و پس از آن هيات قضات براي صدور راي وارد شور شدند.