محمد سعيد احديان در سرمقاله امروز روزنامه خراسان نوشت:

" آقای احمدی نژاد در جلسه معارفه رییس سازمان میراثفرهنگی شرکت کرد و در این جلسه عملکرد مشایی رئیس اسبق این سازمان را بی نظیر توصیف کرد اگر به سایت رسمی رئیس جمهور مراجعه کنید می بینید که غیر از شرکت و سخنرانی در این مراسم، افتتاح شبکه نمایش، ثبت جهانی تعزیه، مصاحبه با شبکه تلویزیونی مکزیک، رونمایی از برخی محصولات ایران خودرو، شرکت در جشنواره رازی، مصاحبه با روزنامه ای از اکوادور، سفر به آمریکای لاتین و مراسم معارفه دستیار ویژه، برنامه هایی بوده است که از رئیس جمهور در یک ماه گذشته درفضای رسانه ای مطرح شده است.

اما در همین ایام مردم درگیر دغدغه های دیگری بعنوان مسائل اصلی شان بودند که به نظر می رسد ارتباطی با این فعالیت های رسانه ای شده رئیس جمهور ندارد به چند مثال در این زمینه اشاره می کنیم:

*چندین روز متوالی جدالی بین وزارت بازرگانی، گمرک و وزارت صنعت به صورت کاملا رسانه ای در منظر مردم صورت گرفت و در نهایت نیز مشخص نشد کدام بخش از دولت در واردات بی رویه میوه کوتاهی کرده است که منجر به از بین رفتن زحمات و سرمایه گذاری بسیاری از باغداران شد.

* مدت ها است اخبار متناقضی از نرخ سود سپرده مطرح می شود شورای پول و اعتبار چندبار افزایش این نرخ را تصویب کرد اما هربار گفته شد که رئیس جمهور مخالف این افزایش بوده است لذا خبر این مصوبه تکذیب شد در طول این مدت نه رئیس جمهور و نه سخنگوی اقتصادی ایشان موضع رسمی دولت را اعلام نکردند و از همه جالبتر بعد از مدت ها حرف و حدیثو ابهام، وزیر اقتصاد به عنوان سخنگو روز گذشته از مخالف نبودن آقای احمدی نژاد با این تصمیم سخن گفت و مشخص نشد که اگر اینگونه است پس دلیل این همه تناقض گویی و تاخیر در تصمیم گیری چه بوده است؟

*وضعیت تولید کشور - بخوانید اشتغال - در شرایطی است که اگر فکری به حال آن نشود نه تنها به ایجاد ۲.۵ میلیون شغل وعده داده شده توسط رئیس جمهور نمی رسیم بلکه باید منتظر بیکاری هزاران نفر که پیش از این شاغل بودند باشیم و روشن است که بیکارشدن افرادی که پیش تر شاغل بودند و طبیعتا زندگی و خانواده تشکیل داده اند چه مشکلاتی ایجاد می کند.

*هدفمندی یارانه ها که آغازی ستودنی داشت و در کارنامه دولت بعنوان نقطه ای درخشان ثبت شد از وضعیتی آشفته رنج می برد مردم وعده غیرکارشناسی ارزان شدن قیمت ها را مطالبه می کنند و تولید کننده ها ازافزایش هزینه های تمام شده خود و ناتوانی از ادامه فعالیت خود در صورت عدم افزایش قیمت ها صحبت می کنند و نه تنها هیچ کس نیست که تکلیف ها را روشن کند(بعنوان مثال وضعیت قیمت شیر) بلکه رئیس جمهور بدون آنکه زیرساخت های اطلاعات دقیق خانوارها روشن باشد از اجرای مرحله دوم هدفمندی و حذف ده میلیون خانوار صحبت می کند و بر نگرانی ها و دل مشغولی ها می افزاید.

*قیمت طلا که داستانی جالب دارد به گونه ای که این روزها حتی دانش آموزان دبستانی درباره وضعیت لجام گسیخته قیمت سکه صحبت می کنند مدتی قیمت ها اضافه می شود و یک روزناگهان کاهش قیمت ها روبرو است و دوباره افزایش آغاز می شود و همه متحیر مانده اند که پس این دولت کجاست و چرا اقدامی نمی کند و ثبات را به بازار سکه بازگرداند و این سوال همیشه مطرح می شود که چرا از آن رئیس جمهور پرکار خبری درباره این مسائل به گوش نمی رسد.

*وضعیت آشفته قیمت ارز نیز همانند قیمت سکه نیازی به توضیح ندارد هنگامی که مردم این جمله مشهور آقای احمدی نژاد که «دلار ۹۰۰ تومان هم نمی ارزد» را بیان می کنند لبخندی تلخ به لبانشان نقش می بندد و این لبخند وقتی رئیس کل بانک مرکزی از وعده های جدیدش سخن می گوید به تمسخر می گراید ظاهرا مردم به این باور رسیده اند که سخنان مسئولین اقتصادی را باید با " افعال معکوس " تصور کنند.

اولویت های کاری رئیس جمهور و دغدغه های واقعی مردم

اگر برنامه های اعلام شده رئیس جمهور در یک ماه گذشته را کنار دغدغه های مردم بگذاریم و با " نگاهی خوشبینانه " - تاکید می کنم با نگاهی خوشبینانه - آن را بررسی کنیم نتیجه ای که ایجاد می شود این نکته است که افکارعمومی - درست یا نادرست - این احساس را دارند که دولت یا رئیس ندارد یا رئیس جمهور، خود را درگیر کارهای حاشیه ای کرده است. مردم دیگر نگرانی های شان را نه تنها در عملکرد بلکه حتی در اظهارات رئیس جمهورشان نمی بینند. مردم شاهدند مدت ها مسئولین دولتی با یکدیگر دعوای رسانه ای می کنند اما فردی که منتقدان یکی از نقاط ضعفش را انتخاب وزیرانی تابع می دانستند گویی حتی تیتر اول روزنامه ها را یا نمی خواند یا نمی خواهد بخواند و اجازه می دهد اختلافات رسانه ای وزرای کابینه اش با روح و روان مردم بازی کنند. مردم شاهدند روز به روز بلکه لحظه به لحظه قیمت های ارز ساعت می زند و بالا و پایین می رود و همزمان می بینند که رئیس جمهورشان با پشتوانه ۲۴ میلیون رای تنها ناظر است و بیشتر درگیر جلسات افتتاح و معارفه و ثبت جهانی است. مردم وضعیت نابسامان قیمت کالاهای اساسی را می بینند و متوجه نمی شوند چرا همچنان عالی ترین مدیراجرایی کشور بعنوان مسئول ستاد هدفمندی یارانه ها وضعیت بازار را در نقطه بهینه اش که هم مصرف کننده و هم تولیدکننده کمترین هزینه را بپردازند تثبیت نمی کند. مردم می بینند مدتی کوتاه بعد از اینکه سرشماری سراسری صورت گرفت و به آن ها اطمینان داده شد از اطلاعات آن ها حراست می شود سخن از حذف ده میلیون یارانه بگیر مطرح می شود و در نتیجه نسبت به اطمینانی که در پاسخگویی به آمارگیران کرده اند(هرچند به نادرستی) دچار تردید می شوند و این تردیدها و مشاهدات، آن ها را نسبت به توانایی مدیران شان " بی اعتماد " می کند و روشن است که بی اعتمادی مهمترین آسیبی است که ایران اسلامی را با آن همه دشمن خارجی تهدید می کند.

جناب آقای احمدی نژاد

جناب آقای احمدی نژاد! شما در کنار نقاط ضعفی که داشتید به چند نقطه قوت شهرت پیدا کرده بودید که باعثمحبوبیت شما شده بود. فعلا کاری به پایبندی ادعای اعتقاد به مبارزه با فساد اقتصادی شما و باقی ماندن بر روحیه استکبارستیزی تان و تغییر ادبیات تان که گرفته شده از گفتمان امام بود، ندارم آنچه در این مقطع زمانی مهمتر از همه مسائل است یک جمله است: آقای احمدی نژاد کشور رئیس جمهوری می خواهد که اولویت هایش دغدغه های مردم باشد مردم می خواهند رئیس جمهورشان از «جنس مردم» باشد تا با نگرانی های آنان نگران شود و با آرامش آنان احساس آرامش کند همان رئیس جمهوری که از «جنس مردم» بود و حرف هایش و برخی اعمالش نشان از این داشت که دغدغه هایش همان دغدغه های مردم است.

و سخنی با نمایندگان مجلس

در کارنامه مجلس هشتم نقاط قوت فراواني، هم در همراهي و هم در کنترل دولت ديده مي شود اما يکي از نقاط تاريک در کارنامه اين مجلس راي اعتماد مجدد به وزير اقتصاد است و مردم اين روزها که آشفته بازار وضعيت اقتصادي کشور را مي بينند نمي توانند اين نقطه تاريک را از ياد ببرند مجلس به عنوان نماينده مردم نمي تواند همچنان به وضعيت موجود بي تفاوت باشد يا صرفا به اظهار نظرهاي تهديدآميز برخي نمايندگان بسنده کند. نبايد فراموش کرد که يکي از دغدغه هاي يکساله اخير رهبري نظام که بارها برآن تاکيد کردند ضرورت حفظ اعتماد مردم نسبت به مسئولان کشور است اگر رئيس جمهور از سر اولويت بندي نادرست يا غفلت يا... شرايط اقتصادي کشور را به سمتي برده است که در عمل اعتماد مردم دچار خدشه شده است مجلس به عنوان ناظران منتخب مردم بر عملکرد اجرايي قوه اجراييه نبايد به گونه اي عمل کند که اين خدشه دامن ديگر قواي کشور و نظام را بگيرد به نظر مي رسد هيچ مصلحت سياسي داخلي و خارجي بالاتر از حفظ اعتماد مردم نيست حتي اگر لازم باشد بعد از نتيجه ندادن پيگيري ها رئيس جمهور در صحن مجلس از طرف نمايندگان مورد سوال قرار گيرد.