محسن رفیقدوست در مصاحبه ای که سایت وی آن را منتشر کرده است نوشت:

* من به چنین تحلیلی که عده ای معتقدند در دولت های قبلی از جمله دولت آقای هاشمی عدم اجرای قانون دیده می شد قبول ندارم. من شاهدم در هیچ دوره ای از دولت های بعد از انقلاب به اندازه این دولت قانون گریزی و عدم اجرای قانون دیده نمی شود. می توانید به آرشیوها مراجعه کنید و صحت صحبتهای من را ببینید.

*من یادم نمی آید در دوره آقای هاشمی مجلس قانونی را تصویب کند و اقای هاشمی علناً آن را اجرا نکند.

* مردم باید در انتخابات پیش رو نمایندگان قدرتمندتری به مجلس بفرستند که جلوی قانون گریزی های دولت محکم بایستد و البته در انتخابات ریاست جمهوری رئیس جمهوری را انتخاب کنند که متعهد به قانون اساسی باشد نه چیز دیگری.

* حدود ۷۰۰،۸۰۰ نفر از اصلاح طلبان ثبت نام کردند و تا آنجا که اطلاع دارم اکثریت آنها تأیید صلاحیت شدند به همین دلیل فضای رقابت در انتخابات وجود دارد. فضای رقابتی این حسن را دارد که برای مردم فرصت فکر کردن و گزینش اصلح را به وجود می آورد. مردم باید در انتخاب افراد به ریشه آنها که تا چه حد دل در گرو انقلاب و ولایت فقیه دارند چه اصولگرا و چه اصلاح طلب باشند دقت کنند. البته به نظر می آید با توجه به برآوردی که از مردم دارم اصولگرایان ریشه دار رأی بیشتری در انتخابات مجلس کسب می کنند.

*اینکه عده ای فکر کنند در مقابل رهبری میان مردم جایی دارند این فکر اشتباهی است. حتی مردمی که با سیاست های به نظر من غلط یارانه ای بهره مند شدند در انتخاب بین طرفداران رهبری و دیگران، طرفداران رهبری را انتخاب می کنند.

*اینکه در آستانه انتخابات، عده ای معتقدند حامیان دولت دوباره برای رأی آوری به دوگانه احمدی نژاد - هاشمی روی آورده اند بایدبگویم این حنا دیگر رنگی ندارد. دیگر چنین دوگانه ای کارآیی ندارد آن زمان هم که اتفاق افتاد به این دلیل بود که حرکاتی صورت گرفت که سابقه نداشت و برای مردم هم نو بود ولی این روش دیگر رنگ خود را باخته است. الان البته شیوه را تغییر داده اند. شیوه حرکت سریع با چراغ خاموش است. ولی مطمئناً نمی توانند با چنین روش هایی اکثریت را بدست بیاورند. آقای هاشمی هم که اطلاعیه دادند و گفتند در این انتخابات فعالیت و دخالتی نخواهند داشت. آقای هاشمی با سابقه ای طولانی که دارند و یک مجتهد مسلم هستند مطمئناً تکلیف خود را بهتر از دیگران می دانند هر چند به نظر من می توانستند در بعضی قضایا با رهبری هماهنگی بیشتری داشته باشند تا برخی مشکلات از سر راه انقلاب راحت تر کنار می رفت.

*من هر چی فکر کردم متوجه نشدم ته گروه جبهه پایداری چه می شود. چون آنها با اصولگرایان باید یکی می شدند ولی چون این اتفاق نیافتاد و اینکه ماندند شاید حرکتی است برای استفاده های بعدی.

* من بارها گفته ام بین اصلاح طلبان، اصلاح طلبان ولایی کم نداریم و این عده اجازه فعالیت در جامعه ما را دارند و اگر این عده از اصلاح طلبان در مجلس آینده حضور داشته باشند اتفاقاً خیلی هم خوب است. مجلس یکدست که به درد نمی خورد. باید مجلس چند صدایی باشد. به هر حال من با مطالعه اخبار و موضع گیرهای افراد، آنها(جبهه پایداری) را مبارک نمی دانم هر چند انسان های خوبی هم بینشان وجود دارد ولی انتظار ما این بود که اگر نقطه نظری دارند، می آمدند و صحبت می کردند تا حداقل در این اقیانوس شنا می کردند.

*اینکه جبهه پايداري معتقداست خلق ۹ دي با آنها بوده و آن را منتسب به خود مي دانندبه هيچ وجه چنين نيست. خلق حماسه ۹ دي به واسطه لبريز شدن كاسه صبر ملت در برابر هنجارشكني هاي عده اي از افراد بود. به خصوص قضيه روز عاشورا كه مردم خودجوش به خيابان ها آمدند و ادامه هنجارشكني را متوقف كردند. البته ممكن است خيلي ها در مسير آب شنا كنند و بگويند شناگر قابلي هستيم ولي ۹ دي يك حركت خودجوش مردمي بود كه بعدها بعضي ها سعي كردند آن را به نفع خود مصادره كنند ولي در آن روز هيچ جريان و گروه و فردي ميدان دار اصلي نبود حتي در چند بلندگو شعارهايی عليه برخي افراد مي دادند كه مردم از آنها تبعيت نمي كردند.