به گزارش افکارنیوز به نقل از فارس این چه طریق غیرمنصفانه ای است که سازندگان یک اثر، وقتی با نقد منفی فیلم خود روبرو می شوند، همه کاسه کوزه ها را بر روی منتقدانی می شکنند که از روی اخلاص حرفه ای خود، راه های بهتر شدن اثر را به گونه ای کاملا محترمانه به آنها گوشزد می کنند.

پس از آن جنجالی که حسین فرح بخش در برنامه هفت به راه انداخت و منتقدان را مستقیما مورد هجمه خود قرار داد، این بار نوبت سعید حاجی میری بود که با بهره گیری از لحنی نامناسب، به طرز کاملا توهین آمیزی، منتقدان را مورد عتاب و بدرفتاری خود قرار داد.

آیا به کارگیری این نوع ادبیات برای تهیه کننده ای چون حاجی میری که به گواه خودش فرزند این انقلاب و نظام است، می تواند تصویر زیبنده ای از یک تهیه کننده انقلابی داشته باشد؟

چطور تهیه کننده ای که به گواه خودش کارهای متفاوتی در پرونده سینمایی خود دارد، هنوز نمی داند که «بیداری» فیلمی در ژانر انقلاب نیست بلکه وقایع انقلاب اسلامی، بستری است برای نشان دادن حادثه ای ماتقدم از فیلم. آقای تهیه کننده تاکید دارد که فرزند شهیدی از «بیداری» تعریف و تمجید کرده و آن را حرف دل خود می داند، فارغ از اینکه نمی داند فیلم به لحاظ به کارگیری جلوه های ویژه قدیمی و همچنین عدم کارکردگرایی روایت داستان، به شیوه ای کاملا مستقیم، بیشتر یک اثر کاریکاتورگونه می نماید تا یک ملودرام تاثیرگذار. آن وقت چطور یک فرزند شهید این فیلم را به عنوان حرف دلش می پندارد؟

شما که توان توجیه منطقی از اشکالات متعدد فیلم تان را ندارید چرا به توهین رو می آورید؟ آیا دیواری کوتاه تر از منتقدان وجود ندارد؟ این منتقدانی که پشت همین تریبون ها برای اصلاح فیلم تان حرص می خورند و از اعماق ضمیر خود، ساخته ذهن شما را تجزیه و تحلیل می کنند، شایسته رفتار این چنینی شما هستند؟

مشکل فرهنگ ما زیرساختی است. دل خوش به روابط و حساب بانکی تان نباشید، همه اینها رفتنی هستند، اما آیا می توانید برخورد امروزتان را از دل منتقدان که نه، از دل همان فرزند شهید درآورید؟

نویسنده: مجتبی اردشیری