در نامه وی آمده است:

من، عبدالله شاه‌سیاه، با صرف سه سال وقت و هزینه‌ای هنگفت، نقشة تاریخی اصفهان را از نو طراحی و اطلاعات متن آن را با تحقیقات وسیع میدانی و کتابخانه‌ای احیاء نموده‌ام که مورد تأییدکارشناسان میراثو دانشگاه اصفهان قرارگرفته و به ثبت کتابخانة ملی هم رسیده ولی به خاطر تنگ نظری‌ و کارشکنی‌ها ناچار آن را با استقراض و هزینة شخصی به چاپ رسانده‌ام که هم اکنون در دانشگاه‌های داخل و خارج از کشور به عنوان یک مرجع مهم مورد استفاده است. اخیراً هم به زبان انگلیسی ترجمه شده، که آمادة چاپ است. علاوه بر این، دارای آثار و تألیفات متعددی هستم که تاکنون ۶ عنوان کتاب و دهها مقالة ادبی، نقد سینما و ادبیات و اسطوره شناسی نشر داده؛ راهنمای گردشگری شهرستان‌های استان را در ۹ مجلد تدوین نموده‌، برای ۱۰ شهر استان، نقشه‌های کارتوگرافی طراحی و چاپ کرده‌ام. ضمناً در اقدامی بدیع، نقشة بافت قدیم شهر نایین را بر روی سنگ با ابعاد۶۰×۱۰۰ و نقشة بافت قدیم آران و بیدگل را بر روی سرامیک ۶۰×۶۰ چاپ نموده‌ام که اولی در موزة نایین و دومی در خانة تاریخی بنی‌طباء آران و بیدگل نگهداری می‌شوند.

به گفته شاه سیاه: «این سوابق و تجربیات یکی از مدیران میراثفرهنگی شهر تاریخی اصفهان را برآن داشت تا در آبانماه ۱۳۸۶ رسماً از من دعوت کند تا نقشه‌های محدودة شهر اصفهان در دوره‌های مختلف تاریخی، از دورة قبل از اسلام تا دورة پهلوی دوم را طراحی کنم، که شامل ده نقشة تاریخی و یک نقشه از وضع موجود شهر می‌شد. مقرر بود در نقشة هر دورة تاریخی، محل دقیق کلیة آثار موجود و نابود شدة آن دورة تاریخی، جانمایی و توضیحات کاملی دربارة آنها، در حاشیة نقشه درج شود. همچنین باید کلیة نقشه‌ها، تصاویر، گراورها و اطلاعات مربوط به اصفهان را گردآوری و از آنها کتابی تدوین می‌شد که در عمل، گنجینة عظیمی از داده‌های تصویری و ترسیمی و کلامی از تاریخ و آثار تاریخی این شهر فراهم می‌آمد.



ایشان با شور و حرارت مدعی بودند: «.. شما تنها کسی هستیدکه می‌تواند این‌کار را انجام بدهد.. و…و.. که البته درست هم می‌گفت. اما طمع و جاه‌طلبی همه‌جا وجود دارد! ایشان هم با آورده شدن امضای من زیر نقشه‌ها مخالفت می‌کردند! که از لحاظ علمی و فنی امضای طراح الزاماً باید زیر نقشه‌ها بیایید، وانگهی، حقوق معنوی اثر تا ابد متعلق به پدیدآورنده بوده و قابل واگذاری نیست، حتی اگر اثر سفارشی باشد(مادة۱۳ قانون حمایت از مؤلفین و مصنفین)!علیهذا ایشان به مدت دوسال مرا سردوانده و از عقد قرارداد خودداری می‌نمود و با اتلاف دوسال وقت و نیروی من، زیان زیادی به من وارد ساخت. در حالی که من به شدت در مضیقة مالی قرار گرفته بودم. اما ایشان از این امر استفاده کرده بود تا مرا تحت فشار قرار دهد.هرگاه هم قصد می‌کردم برای یافتن کار، به شهرها و استان‌های دیگر مراجعه کنم، ایشان با یادآوری تعهد اخلاقی برای تهیة نقشه‌های دوره‌های تاریخی اصفهان، مانع می‌شد!

پس از دو سال ناگهان ایشان به صورت یکجانبه طرح قبلی را کنار نهاده و طرح جدیدی با دستمزدی بسیار ناچیز مطرح نمود، که بیشتر به یک اهانت همانند بود!بنابراین دیگر صبوری را جایز ندانسته؛ و از آنجا که پایگاه‌های میراثفرهنگی، مجموعه‌های اداری کوچکی هستند که اخیراً برای شهرها و سایت‌های تاریخی تعیین شده و مستقیماً زیر نظر معاونت حفظ و احیاء سازمان میراثفرهنگی(با هماهنگی سازمان‌های استانی) عمل می‌کنند،طی نامه‌ای طولانی خطاب به آقای مهندس علوی معاون آقای بقایی، از عملکرد و رفتار ناشایست مدیر مذکور و برخوردی که با من داشته به شدت انتقاد نموده و به خاطر دوسال مزاحمت و ضرر و زیانی که متوجه من نموده شکایت کردم.

این نامه با شمارة۸۰۸۰/۵۰ / ۸۸۱ به تاریخ ۲۶/۱۰ / ۸۸ در دبیرخانة معاونت حفظ و احیاء سازمان میراثفرهنگی ثبت شده است.در این نامه با شواهد و مدارک نشان دادم که ایشان در کارهای اداری خود مرتکب اشتباه‌های فاحشی می‌شوداز جمله در دو نامة مختلف به من، مرا مدیر سازمان استان خطاب کرده است! در جای دیگری از نامة خود با ارائة ادله، عدم احساس مسئولیت ایشان نسبت به میراثملی را اعلام کرده‌ام و.. که … به هر حال، نامة من یک نامة اداری با رویکردی کاملاً انتقادی بود.اما ایشان نامة اداری را(که یک نسخه از آن برای خود ایشان ارسال شده بود) مدرک و مستند شکایت قرارداده و از من به دادگستری شکایت و علاوه بر مادة ۶۰۹ و ۶۰۸، حتی تقاضا کردند که «طبق تمام مواد قانونی» مرا مجازات کنند!

…بدین ترتیب ابر و باد و مه خورشید و وکیل و … و همه به کمک آقای مدیر شتافتند وعاقبت برای من حکم ۵۰ ضربه شلاق که به پول تبدیل شده، صادر گردید!

و این پاداش من به خاطر یک عمر زحمت و حسرت داشتن یک زندگی عادی و آرزوی یک روز بدون دغدغة کرایة خانه و هزینة زندگی سخت و پریشان و ابتلا به آرتوروز به خاطر طراحی نقشة شهرهای استان و از دست دادن چشمان به خاطر طراحی نقشة تاریخی شهرم بود!

حکم شلاق یک هنرمند فقط به خاطر انتقاد از یک مدیر جزء!

گفتنی است در حكم دادگاه وی به اتهام توهین و افترا به ترتیب به پرداخت یك میلیون ریال و نیز دو میلیون ریال بدل از ۵۰ ضربه شلاق محكوم شده است.