*می توان در یک کارزار انتخاباتی وارد شد بدون اینکه به مناقشات فلسفی و هویتی دامن زد. عبور از تبلیغات منفی و گرایش به رویکردهای اخلاقی و اثباتی به جای نگرشهای سلبی- که در نهایت به نفی کل دستاوردهای نظام می انجامد- یکی از رهاوردهای این دور از رقابت های مجلس شورای اسلامی بود. اگر چه در انتخابات نهم مجلس هنوز رگه هایی از پویشهای منفی به منظور دوقطبی سازی و سیاه و سفید کردن فضای حاکم بر کشور به چشم می خورد اما اغلب اصولگرایان اصیل تلاش کردند یک الگوی ماندگار از رقابت را از خود به جای بگذارند.در دنیایی که به تعبیر ژان بودریار تصویر، واقعی تر از واقعیت است واقع نمایی بسی دشوار می نماید. در رژیم تصورات کتاب وانمایی های بودریار، پروپاگاندای تبلیغاتی بی رحمانه شخصیتها را ترور می کند و هیچ ردپا و اثر انگشتی از خود به جا نمی گذارد.

در این دهشتکده عصر ارتباطات که برای تسخیر افکارعمومی توسل به هر نوع از ادوات جنگ روانی اعم از تحریف واقعیات، شایعه، اغراق، تفرقه، فریب، ترور شخصیت به اشتباه مجاز شمرده می شود گریز جوانمردانه از منفی گرایی و رویکرد به رقابت سیاسی و تبلیغاتی مثبت تنها با تقوای سیاسی میسر است.

*در انتخابات نهم این اولین باری بود که اصولگرایان مانع از تفوق رویکردهای منفی در تبلیغات انتخاباتی شدند و طرفین کوشیدند تا جایی که ممکن است از نگاه ها و رفتارهای سلبی پرهیز کنند. اصولگرایان کارنامه موفقی در خدمت به مردم، توسعه عدالت در کشور و گزارش ملموسی از پیشرفت برای ارائه به افکار عمومی دارند که آنها را از هر گونه مبارزه منفی و تخریب رقبا بی نیاز می کند. این در حالی است که پیش از این اصلاح طلبان با راهبرد تبلیغاتی «دیو ودلبر» می کوشیدند ضمن دیوسازی از جریان اصولگرایی که امروز رئوس اجرایی وتقنینی کشور را در دست دارد پرستیژ دلبر گونه به خودبگیرد واز این فضا حداکثر استفاده را برای پیشبرد اهداف انتخاباتی خود ببرند. دوم خردادی‌ها به دلیل قابلیت‌های ضعیف خود درمعادلات سیاسی کشور اولین جریانی بودند که از هندسه چندضلعی رقابت لطمه دیدند.

*قطببندی فضای سیاسی کشور با توسل به نقاشی یک جامعه ستیزآلود امکان بیبدیلی رابرای رشد گروههای دوم خردادی فراهم کرده بود که البته در سالهای اخیر باظهور اضلاع دیگر طبیعتا این طیف ضعیف از گردونه رقابت حذف شدند. گروه های اصلاح طلب طی سالیان گذشته با اخلال در فرایند رقابت مثبت در پی برقراری نوعی از توازن قدرت سیاسی هستند که بازتاب افکارعمومی نبود