استاد اخلاق و پدری شفیق برای طلاب
زندگی خیلی سادهای داشت. هر چه داشت برای طلبهها خرج میکرد. میگفت به من میگویند بیا برایت در بالای شهر تهران خانه بخریم تا هوایش بهتر باشد ولی من این محله «حمام قبله» و «حمام گلشن» را با این همه دود و دم به خاطر طلبهها ول نمیکنم.