ماجرای نامه به رهبر انقلاب از زبان هاشمی

به گزارش جهان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفت وگو با ماهنامه مدیریت ارتباطات در پاسخ به این سوال که آیا تاکنون به بازنشستگی به معنای کناره گیری از مسئولیت های سیاسی فکر کرده اید؟ گفت: مایلم. الان سن من در حدی است که مایلم این گونه شود. ولی هنوز می ترسم عوارض بد سیاسی داشته باشد و به نوعی قهر تلقی شود.

هاشمی افزود: یکی از کارهای که می خواستم بعد از ریاست جمهوری بکنم و نتوانستم انجام دهم این بود که در سفرهای خارجی که می رفتم، خیلی جاها را نشان کردم که بعدا بروم ببینم و جهانگردی کنم که نشد. اگر بخواهم به سفر خارجی بروم باید جمع زیادی از پاسداران همراه من باشند و آنجا هم که می رویم شورای تامین نیرو می آورند و همیشه زحمت دارد.

رئیس مجلس خبرگان رهبری درباره نامه بحثبرانگیز خود به رهبری انقلاب قبل از انتخابات تصریح کرد: همه می‌دانستند که نسبت به دیگر نامزدها بی‌طرف هستم کاری نداشتم که مردم به چه کسی رأی می‌دهند. ولی همه می‌دانستند که روحیه کاری من با این شیوه اداره جامعه سازگار نیست. متأسفانه در مناظره، آقای احمدی‌نژاد حرف‌هایی را زده بود که غیرواقعی بود، انتظار من و همه دلسوزان واقعی نظام این بود که رهبری عکس‌العمل نشان دهند. چون من تنها نبودم. در آن مناظره شما نوعی ستیز با روحانیت را مشاهده کردید که به بهانه مخالفت با من، آقای خاتمی، آقای ناطق نوری و آقای کروبی که رؤسای جمهوری و رؤسای مجلس بودیم، همه دستاوردهای انقلاب را حراج گذاشت و این گونه القا کرد که روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد.

وی ادامه داد: در سالگرد رحلت امام در مرقد به ایشان گفتم حرف‌های ناقص گفته‌اند. ترجیح می‌دهم خودشان اصلاح کنند وگرنه ناچارم توضیح بدهم. چند روز هم صبر کردم و جوابی ندیدم. پس از آن نامه‌ای تهیه کردم. چون می‌بایست جواب آن حرف‌ها داده می‌شد. می‌گویند چرا قبل از انتخابات نامه را دادم. این سوال دیگر سفسطه است چون مگر ایشان هدفی غیر از انتخابات در طرح آن مباحثخلاف واقع داشت؟ نامه را تهیه کردم و در آخرین فرصت قبل از انتخابات در طرح آن مباحثخلاف واقع داشت؟ نامه را تهیه کردم و در آخرین فرصت قبل از انتخابات که عصر سه‌شنبه بود، برای رهبری فرستادم. چون اگر سه‌شنبه می‌دادم، روزنامه‌ها چهارشنبه می‌نوشتند و اگر چهارشنبه‌ می‌دادم پنجشنبه کسی حق نداشت بنویسد. چون فرصت تبلیغات تمام می‌شد. می‌خواستم جواب آن حرف‌ها را بدهم. در کنار آن کارها، در رفت و آمد و اخبار موثق، شور و اشتیاق مردم را می‌دیدم.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: به هر حال در همان فرصت باقی‌مانده برای رهبری معظم فرستادم و متأسفانه در آن فاصله ۲ ساعته باقی‌مانده نامه به ایشان نرسیده بود، چون جوابی به من نرسیده بود. در آخرین لحظاتی که می‌خواستم خدمت ایشان بروم، منتشر کردم. وقتی رفتم، ایشان گفتند: داشتم نامه شما را از کامپیوتر می‌خواندم. یعنی پس از اینکه پخش شده بود هم، هنوز متن اصلی را ندیده بودند.

پرسیدم از نظر شما چگونه بود؟ گفتند: از لحاظ محتوا هیچ ملاحظه‌ای ندارم و فقط یک نکته دارم که آقای احمدی‌نژاد شخص شما را به فساد متهم نکرد و درباره بچه‌های شما گفت. گفتم: فضا به گونه‌ای بود که اگر چه از من اسم نبرد، اما همه چیز متوجه من شد. ایشان گفتند: واقعاً هیچ ملاحظه‌ای روی نامه ندارم ولی اگر جای شما بودم، بعد از انتخابات منتشر می‌کردم.

هاشمی افزود: گفتم: خواست خدا بود که شما تا قبل از انتشار نبینید، چون اگر می‌خواندید و به من می‌گفتید، منتشر نمی‌کردم و این مناسب نبود. چون اگر بعد از انتخابات منتشر کنم دو حالت دارد: اگر آقای احمدی‌نژاد شکست بخورد که درست نیست با ایشان درگیر شوم. چون اخلاقاً کار درستی نیست. اگر هم پیروز شود که اصلاً درست نیست با منتخب مردم درگیر شوم و جشن انتخابات را در کام مردم تلخ کنم ولی الان حق من است که جواب بدهم و دادم. ایشان هم در مقابل این منطق من اعتراض نکرد.

هاشمی درباره اینکه به نظر می رسد این نامه رابطه شما با رهبری انقلاب را دچار تغییرات کرده است، گفت: نه، ایشان صراحتاً گفتند که هیچ ملاحظه‌ای درباره محتوای نامه ندارم. حتی در همان جلسه گفتند: به حق از من انتظار دارید که جواب بدهم. صلاح ندیدم که پیش از انتخابات جواب بدهم، چون روی حضور مردم تأثیر می‌گذارد ولی بعد از انتخابات جواب می‌دهم. حتی گفتند که به آقای احمدی‌نژاد هم گفتم که حرف‌های ناحقی زدید و جواب شما را می‌دهم. واقعاً هیچ وقت ایشان به خاطر نامه از من گله نکردند، چون روابط ما به گونه‌ای است که اگر گله هم داشته باشند، می‌گویند. الحمدلله همکاری ۶۰ ساله ما به گونه‌ای است که با هم رودربایستی نداریم.

هاشمی در برابر این توضیح که برخی می خواهند به بهانه نامه شما را مقابل رهبری قرار دهند، تصریح کرد: اینها در سیاست طبیعی است. گروهی که وارد بازی‌های سیاسی می‌شوند از این حرف‌ها زیاد می‌زنند، ولی همیشه واقعیت‌ها خود را بر احتمالات سیاسی تحمیل می‌کند و دیر یا زود همه چیز مشخص می‌شود.

او درباره ملاقات های خود با رهبری انقلاب هم گفت: قبلا هفته ای یک بار ملاقات رایج و حتمی داشتیم. بعدا که کارها کمتر شد دو هفته یک ملاقات داریم که معمولا دو ساعت طول می کشد که گاهی تا شام است. اگر مساله ای هم پیش بیایدتلفنی یا حضوری بین دو هفته صحبت می کنیم.