مدیریت زیر صفر تعطیلات در بحرانها

وزارت آموزش و پرورش، استانداری تهران و کمیته اضطرار آلودگی هوا سه نهاد موثر در تصمیم گیری مربوط به تعطیلی مدارس هستند که هر بار با تصمیم گیری های جالب خود خصوصا در سال تحصیلی ۱۴۰۱ مردم را شگفت زده کرده اند.

گاه در بحران شدید آلودگی هوا فقط به تعطیلی دبستان بسنده میکنند و ریه های دانش آموزان راهنمایی و دبیرستان و دانشجویان را نادیده میگیرند و گاه تصمیم به تعطیلی کلیه مقاطع تا دانشگاه را میگیرند و هیچ کس نمیداند چه اصولی بر این تصمیم گیری ها حاکم است!

گاه روز به روز تصمیم گیری میکنند و دیر به دیر خبر میدهند و گاه یک هفته را کلهم به تعطیلی میکشانند و باز هم کسی خبر ندارد چه روالی بر این تصمیم گیری ها وجود دارد!

در بحث برودت هوا و برف و یخ هم نمره این بی تدبیری و بی برنامگی و مدیریت بحران به زیر صفر میرسد. شاید خنده دار ترین تصمیم گیری مربوط به زمانی بود که مصرف گاز بیش از حد مجاز شد و فرمودند کلیه سیستمهای گرمایشی ادارات دولتی تهران خاموش است و یک سوم کارمندان حاضر باید لباس گرم بپوشند! و احتمالا خبر نداشتند که سیستم گرمایشی اکثر ادارات یکپارچه است و اگر قرار بر پوشیدن لباس گرم برای صرفه جویی است چرا بقیه به سر کار نیایند؟! بنابراین تصمیم خود را لغو کرده و گفتند آن یک سوم هم نیایند!

مدیریت زیر صفر تعطیلات در بحرانها

در تصمیم نادرست بعدی زمانی که دانش آموزان راهی مدارس شده اند، تازه به نتیجه میرسند که فلان مناطق تعطیل باشند و ذره ای هم فکر نکرده اند که آنهایی که محل سکونتشان با محل آموزش فرزندانشان متفاوت است، چگونه باید تصمیم بگیرند ؟! یا وقتی خودشان میدانند که فلان روز قرار است برف شدید بیاید و مشکلات یخبندان و ترافیک شهری و ... قطعا قابل پیش بینی خواهد بود، چرا تصمیم گیری ها دقیقه نود و غیر کارشناسی است؟!

در تصمیم عجیب تر امروز به این نتیجه رسیده اند که دانش آموزان با دو ساعت تاخیر به مدرسه بروند! و مردم به حق از خود میپرسند آیا مسئولان تصمیم گیرنده، اصلا در این شهر زندگی میکنند؟ اصلا دانش آموز در خانه خود دارند؟ اصلا میدانند پدر مادران شاغل که قرار است فرزندان را راهی مدارس کنند، این وسط قرار است چه کنند؟ و ادارات این وسط قرار است با کارمندان خود چه برخوردی داشته باشند؟! و آیا رایگان کردن مترو و اتوبوس در این ساعات دردی را قرار است درمان کند یا فقط حکم حق السکوت دارند؟ بماند که این وسط مدارس هم هر کدام ساز دلخواه خود را میزنند و هماهنگی با هم ندارند و سیستم سرویس رسانی و هماهنگی با رانندگان سرویسهایشان کلا به هم میخورد و آن خانواده هایی که چند فرزند مدرسه ای دارند با این سردرگمی ها واقعا آسیب میبینند.

ضمن تقاضا از مسئولین مربوطه نسبت به بازنگری جامع در تکرار فرایند غلط مذکور، از مجلس و شورای شهر و شهرداری و استانداری محترم خواهشمندیم مسئولان مربوطه را بازخواست و استیضاح نموده و مدیریت مدبرانه آنها را به چالش بکشانند، تا پاسخگوی این وضعیت بلاتکلیف باشند و زیر آتش نارضایتی مردم بیشتر از این ندمند.

صفورا ترقی