به گزارش افکارنیوز،تابناک ضمن اشاره به موضوع فوق نوشت: با اعلام نتایج سرشماری سال ۹۰ اولین عددی که به چشم مسئولان نشست، کاهش نرخ رشد جمعیت بود که علی رغم افزایش پنج میلیونی عدد جمعیت به نسبت سال ۸۵ (به طور میانگین، سالانه یک میلیون نفر به جمعیت کشورمان افزوده شده است)، از ۱.۶۲ به ۱.۲۹ رسیده است. این عدد نشان دهنده کاهش زاد و ولد در کشورمان به نسبت سالهای گذشته بوده و به زعم برخی، فاجعهای است که توسط استکبار مطرح شده است!

بدین ترتیب برخی نمایندگان مجلس بلافاصه به این آمار واکنش نشان داده و طرحی دو فوریتی برای ارائه به صحن علنی مجلس تدارک دیدند. عبدالرضا عزیزی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در این باره می‌گوید: «به منظور ارائه راهکار و تدوین سیاستهایی برای افزایش جمعیتی، طرح لغو قانون تنظیم خانواده را با قید دو فوریت به هیات رئیسه مجلس ارائه دادیم که امیدواریم به تصویب برسد.»

وی با تاکید به برگزاری جلسات با نمایندگان مرکز آمار ایران و کارشناسان خبره در آینده نزدیک برای یافتن راهکارهای افزایش جمعیت، می‌گوید: «امیدواریم این طرح در مجلس رای بیاورد تا بتوانیم حداقل یکی از فاکتورهایی که باعثمی‌شود تعداد فرزندان زیاد نشود را حذف کنیم.» و بدین وسیله قانونی که سالهاست فراموش شده - و چه بسا چند و چونش برای خیلی ها جای سوال داشته باشد - را مانعی برای افزایش جمعیت می‌داند تا تمایلی به ریشه یابی موضوع نشان نداده و زنجیره آماری را تا رسیدن به موارد ناخوشایندی مثل «افزایش خانواده‌های تک نفره» تعقیب نکرده باشد.

واکنش مجلسی‌ها درحالی بروز می کند که دولتی‌ها و شخص رئیس جمهور، مدت‌ها پیشتر به این عرصه ورود کرده بودند؛ علیرضا محجوب، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس با تاکید بر لزوم لغو قوانین تنبیهی از ارسال لایحه‌ای تشویقی از سوی دولت به مجلس در خصوص برنامه‌های افزایش جمعیت خبر داد و گفت: به تازگی لایحه‌ای از سوی دولت به مجلس آمده که درباره سیاست‌های تشویقی است که پس از بررسی در کمیسیون اجتماعی اعلام می‌شود. البته تا زمانی که سیاست‌های قبلی لغو نشود نمی‌توان درخصوص سیاست‌های تشویقی صحبت کرد.

ماجرا وقتی جالب تر می‌شود که به سخنان علی اکبر محزون، مدیرکل دفتر آمار اطلاعاتی جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور توجه کنیم که با اشاره به بیشتر بودن سرعت و شتاب کاهش جمعیت ایران در مقایسه با کشورهای دیگر، می افزاید: «آمار سازمان ثبت احوال در خصوص رشد جمعیت و تعداد افراد با آمار مرکز آمار یکی است و هر دو نشان از کاهش آمار جمعیت دارد.» تا بدین وسیله مهر تاییدی زده باشد بر آمار سرشماری و غیر مستقیم تاکیدی کرده باشد بر آمار نادیده ثبت احوال که شاید اگر مورد کنکاش قرار می‌گرفت، کشف " فاجعه " به امروز نمی‌کشید!

ماجرا چیست؟

ایران در بازه سال های ۶۵ تا ۶۸ دارای یک رشد جمعیتی چشمگیر با میانگین باروری ۶.۱ بود و همین امر موجب گشت تا افرادی خطر انفجار را برای ایران گوش زد کنند. دولت وقت در راستای مهار این نرخ رشد بالا، سیاست کنترل جمعیتی را با بسیج کردن تمام دستگاه‌های تبلیغاتی و اجرایی کشور پیگیری کرد تا در فاصله سالهای ۶۵ تا ۷۱، خطر انفجار جمعیتی مهار شده و رشد جمعیتی ایران به حد متوسط جهانی برسد اما این روند ادامه یافت تا جایی که امروزه، کاهش نرخ رشد جمعیتی تبدیل به نگرانی‌های گسترده‌ای شده است.

به عبارتی بهتر، درحالی که قرار بود بر اساس برنامه اول توسعه، سیاست‌های تعدیل موالید از ۶.۴ فرزند به چهار فرزند، در سال ۱۳۹۰ محقق شود، سه سال بعد از تصمیم نمایندگان مجلس چهارم این مهم محقق شد اما هیچ نهادی این اتفاق را رصد نکرد تا نمودار ترکیب جمعیتی کشور به شدت آسیب ببیند.

برای درک بهتر ماجرا، به این نکته دقت کنید که در حال حاضر هر خانوار ایرانی به طور متوسط، حاضر شده به جای ۲ بچه، ۱.۵ فرزند داشته باشد و این روند به این معنی است که رقم ۴ فرزند در سال ۸۵ به ۳.۵ در سال ۹۰ رسیده است و خانوارهای ایرانی از نظر بُعد کوچک شود.

بدین ترتیب کشف این حقیقت منجر به اتخاذ تصمیماتی می شود که هر چند با توجه به تذکر رهبری مبنی بر تجدید نظر جدی در سیاست های کنترل جمعیتی صحیح به نظر می رسد اما در اغلب آنها افراط و تفریط به چشم می‌خورد و جالب اینجاست که وجه اشتراک همه راهکارهای پیشنهادی که گاه تفاوت زمین و آسمانی دارند، تکیه گویندهِ سخن بر همین تذکر رهبر انقلاب است!

سناریوهای جمعیتی سازمان ملل درباره ایران

چند وقتی است که تغییر در سیاست گذاری های جمعیتی موضوع بحثهای بسیاری بوده و همین موضوع سبب شده تا سناریوهای سازمان ملل درباره آینده جمعیتی کشورمان بیش از پیش مورد واکاوی قرار بگیرد؛ این سازمان در سال ۲۰۱۰ برای ایران سه سناریو پیش‌بینی کرده است: سناریوی رشد بالا، رشد متوسط و رشد پایین.

در سناریوی رشد بالا میزان باروری کل از ۱.۸ فرزند برای هر مادر به ۲.۵ فرزند در سال ۱۴۸۰ خواهد رسید که از حداقل های ۲.۲ درصدی نیز بیشتر است(حداقل ۲.۲ درصدی بر این مبنا محاسبه شده که هر پدر و مادر دو فرزند داشته باشند و علاوه بر آن، مرگ و میر تا یک دهم عادی محسوب شده و با افزودن این درصد احتمال مرگ و میر، جمعیت ثابت خواهد ماند) که بر اساس این سناریو، جمعیت کشورمان در سال۱۴۳۰ به حدود ۱۰۰ میلیون نفر رسیده و در همین حول و حوش ثابت خواهد ماند.

در سناریوی رشد متوسط، میزان باروری کل از ۱.۸ بچه برای هر مادر به ۱.۵ بچه برای هر مادر در سال ۱۴۲۰ کاهش می‌یابد و جمعیت کشور در این سال به حدود ۸۶ میلیون نفر و درصد سالمندی به ۲۲ درصد خواهد رسید. بعد از آن با وجود افزایش باروری هم(تا حد دو فرزند) تا سال ۱۴۸۰ جمعیت کشور رو به کاهش و به حدود ۶۲ میلیون نفر خواهد رسید.

سومین سناریو رشد پایین است که در آن میزان باروری کل از ۱.۸ بچه برای هر مادر در سال ۱۳۹۰ به حدود یک فرزند برای هر مادر در سال ۱۴۲۰ خواهد رسید و درصد سالمندی جمعیت به حدود ۲۵ درصد خواهد رسید و بعد از سال ۱۴۲۰ تعداد جمعیت با کاهش مواجه و به حدود ۳۱ میلیون نفر و درصد سالمندان به ۴۷ درصد افزایش خواهد یافت.

عکس العمل مسئولان چه بود؟

تابناک در ادامه از رئیس جمهور به عنوان نخستین کسانی است که به ماجرای لغو " دو بچه کافی است " اشاره کرد، نام برد و ادامه داد: البته این سخنان ظاهرا برای اجرا شدن بیان نشده اند چرا که حتی رسانه های دولتی هم موفق به یافتن رویکردی که جمعیت کشورمان با کمک آن به ۱۲۰ میلیون نفربرسد، نشده اند تا بالاترین هشدار روزنامه ایران به کاهش رشد جمعیت، " وخیم " توصیف کردن شرایط هرم جمعیتی کشورمان در قیاس با جمعیت آمریکا و رژیم صهیونیستی باشد و حتی برای یکبار هم که شده، اشاره ای به ماجرای یک میلیون تومان های در نظر گرفته شده برای نوزادان که لغو شد نکرده باشد.

این درحالی است که به تازگی و با انتشار نتایج سرشماری سال گذشته، دیگر مقامات دولتی هم به جرگه منتقدان کاهش جمعیت افزوده شده‌اند و البته اظهارنظرهای جالبی مطرح کرده اند.

علیرضا مصداقی نیا، معاون وزیر بهداشت با تاکید بر جایگزینی برنامه سلامت خانواده به جای برنامه تنظیم خانواده می‌گوید: «وزارت بهداشت هیچ برنامه‌ای برای کنترل جمعیت ندارد و چنین سیاستی اگر در گذشته نیز وجود داشته است اکنون منسوخ است. فرهنگ بومی ما با داشتن ۵ تا ۶ فرزند سازگارتر است.» تا به گونه ای موضع گیری کرده باشد که به نظر چندان منطقی و کارشناسانه نیست؛ کما اینکه هیچ شاهدی برای اثبات قرابت فرهنگی ایرانیان و داشتن ۵،۶ فرزند ارائه نمی کند!

این در حالی است که مریم مجتهد زاده، مشاور رئیس جمهور در امور بانوان، ضمن اعلام این نکته که از سال جدید تحصیلی در دانشگاههای سراسر کشور، کتاب «شکوه همسرداری» به جای کتاب تنظیم خانواده تدریس خواهد شد، بگوید: «دولت برنامه های مختلفی را به منظور رسیدن به برنامه افزایش جمعیت در دستور کار خود قرار داده است که از جمله آن می‌توان به افزایش هزینه مهدکودک مادران شاغل ۳۵ هزار تومان به ۵۰ هزار تومان نام برد.» و بعد از ذکر این مثال نغز می افزاید: «کاهش جمعیت در شرایط فعلی کشور فاجعه‌ای است که توسط استکبار مطرح شده و با هدف فروپاشی جمعیت مسلمانان در ایران طراحی شده …» تا این پرسش برایمان مطرح شود که چرا لایحه دولت در مقابل با این حد از فاجعه در سال آخر عمر مجموعه به مجلس ارائه شده است؟

اکنون کافی است تا به سخنان زهرا سجادی، معاون امور زنان و خانواده مرکز امور زنان ریاست جمهوری دقیق تر شویم تا به نوعی از بحثلزوم افزایش جمعیت به ریشه یابی دلیل انقلاب در کشورمان هم برسیم! جایی که می‌گوید: «در شرایطی که ۲۰ درصد از زنان ما دچار نازایی هستند با این آمار کنترل جمعیت معنایی ندارد … ما در کشوری هستیم که دانشمندان بزرگی مانند دانشمندان شهید هسته ای داشتیم که دشمن نگذاشت برای کشور باقی بمانند. ما هر چه به جمعیت خود بیافزاییم بر جمعیت نخبگان خود افزوده ایم و هر چقدر جمعیت کاهش پیدا کند جمعیت دانشمندان ما کم می شود … برخی گمان می کنند با داشتن یک یا دو بچه رفاه بیشتری خواهند داشت اما مگر ما برای رفاه قیام کردیم، انقلاب اسلامی ما هدفش کسب رفاه نبود و ما باید به فکر سربلندی کشورمان باشیم.»!

اکنون کافی است تا سخنان نمایندگان مجلس را هم به این مجموعه بیفزاییم تا با معجونی کاملا احساسی و البته عاری از رویکرد کارشناسانه مواجه شویم که بیش از هر چیز نشان از عجله دارد؛ جایی که همه می خواهند در پاسخ به منویات رهبر انقلاب گامی برداشته باشند اما یکی دست استکبار را در وضع به وجود آمده کشف کرده و دیگری تنها دفاعش از افزایش جمعیت به «وحشت غرب از جمعیت جوان کشور» محدود می شود.

چرا رشد جمعیت کاهش یافته است؟

بی شک اهمیت موضوع بسیار بالاست اما چرا رویکرد مسئولان در مقابل ماجرا تا این اندازه از اصل منحرف شده که افزایش کمک هزینه مهدکودک، لغو یک قانون فراموش شده، تعویض یک کتاب درسی و غیره به عنوان راهکار مطرح می شود؟ این موضوع ما را بر آن داشت تا برای یافتن پاسخی درخور به چرایی کاهش نرخ رشد جمعیت کشور، به سراغ پاسخ مردم در بخش " خوانده می‌شوید " برویم؛ جایی که هربار میزبان نظرات بی شمار خوانندگانی هستیم که به «تابناک» ارسال می شوند؛

شاید جالب ترین نکته مشخص شده در پاسخ خوانندگان این باشد که هیچ کس به قانونی که قرار است با قید دو فوریت در صحن مجلس مطرح شده و لغو شود، به عنوان دلیل کاهش جمعیت اشاره نکرده است اما تا دلتان بخواهد، مشکلات اقتصادی و تورم، بیکاری، افزایش سن ازدواج، مشکل مسکن و … به عنوان مواردی که در این کاهش تاثیر گذاشته اند اشاره شده است.

این درحالی است که برآیند نظرات رسیده به این بخش حاوی یک نکته کلی تر هم هست که جا دارد بارها و بارها برای مسئولان مطرح شود؛ اغلب نظرات رسیده(و حتی مثبت و منفی های ثبت شده برای هر نظر) نشان دهنده این موضوع است که کاهش نرخ رشد جمعیتی برای مردم(با توجه به جامعه آماری این قسمت) نه تنها جای ترس از آینده جمعیتی کشور نداشته، بلکه گاه خوشایند هم به حساب آمده اما این نکته مهم از دید تمامی مسئولانی که در خصوص لزوم افزایش جمعیتی سخن گفته اند، مغفول مانده است!

به عبارتی بهتر، در حالی صحبت از راهکارهای مقابله با کاهش رشد جمعیت در بین مسئولان باب شده که ابتدا می بایست به مبحث" لزوم تغییر رویکرد در سیاست گذاری جمعیتی " پرداخته می‌شد!

شاید راه مقابله با کاهش رشد جمعیت از مسیر حل مشکلات معیشتی مردم -که همواره مورد تاکید رهبر انقلاب بوده است- بگذرد.