به گزارش افکارنیوز به نقل از قانون، روند افزایشی طلاق در خانوادههای ایرانی همچنان سیر صعودی دارد. آمارها میگوید در ۶ ماه نخست امسال ۷۰ هزار و ۸۴۱ طلاق در کشور ثبت شده که این تعداد در مقایسه با سال قبل از آن ۶ درصد افزایش یافته است. این یعنی اینکه همچنان دادگاههای خانواده و مراکز قوه قضاییه سرریز از زنان و مردانی است که متقاضی جداییاند و این جدایی زنگ خطری بر فروپاشی ساختار خانواده ایرانی است. افزایش شش درصدی طلاق و کاهش پنج درصدی ازدواج طی شش ماهه اول سال جاری آماری نگرانکننده و بیتوجهی جامعه از افزایش رشد سالانه آن نگران کنندهتر است.

آمار طلاق و ازدواج

آمار‌های سازمان ثبت احوال می‌گوید که «در ۲ استان تهران و البرز در سال گذشته نیز به ازای ۳.۲ ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده که نگران کننده است». این آمار تبعات و آسیب‌های مختلفی را می‌تواند همراه داشته باشد که زندگی‌های مشترک غیر رسمی، از جمله آنهاست. در همین زمینه ماه گذشته گزارشی منتشر شد مبنی بر اظهارات رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران از افزایش زندگی مجردی دانشجویی در شهر تهران در محلات شمال شهر که او از ‌این پدیده جدید و پیامدهای خطرناک آن اظهار نگرانی کرد. طلایی گفته‌ گزارش‌هایی مبنی بر تشکیل زندگی‌های مجردی در شمال شهر تهران داریم که در آن دختر و پسر دانشجو بدون ازدواج رسمی زیر یک سقف زندگی می‌کنند. اگرچه ‌هنوز آمار رسمی در این خصوص اعلام نشده است اما این معضل و پدیده جدید قطعا می‌تواند یکی از عوامل تاثیرگذار در ساختار خانواده و افزایش طلاق باشد.

تغییر رفتار اجتماعی در ایرانی‌ها

رشد محسوس تغییر رفتار اجتماعی در ایرانی‌ها طی سال‌های اخیر، از جمله موضوعاتی است که به گفته کار‌شناسان، می‌تواند در زمینه‌سازی افزایش طلاق در جامعه موثر باشد. دکتر جواد خلعتبری دانشیار و پژوهشگر روان‌شناسی در این باره به عوامل متعددی اشاره می‌کند، که بیشتر به تهاجم فرهنگی در کشور و ایجاد دوگانگی بر می‌گردد.

وی به خبرنگار «قانون» می‌گوید: در واقع اتفاقاتی که در کشور می‌افتد با هم همخوانی ندارد، از طرفی طرح موضوعاتی همچون فشار برای تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها و تفکیک زن و مرد در جامعه، از طرف دیگر وجود ماهواره و دسترسی به امکانات دیگر مثل یوتویوب و سایر شبکه‌های اجتماعی که فضا را فراهم کرده که همه بتوانند همه چیز را به صورت باز ببینند. این دوگانگی باعثنوعی سردرگمی در بین خانواده‌ها و به خصوص جوانان شده است.

بسیاری از مردم متوجه این موضوع نیستند که با نوع فیلم‌هایی که ساخته می‌شود و ایجاد این شبکه‌ها با تاثیرگذاری هدفمند بر تفکر و ذهن افراد باعثفروپاشی بنیان خانواده‌ها می‌شوند. این پژوهشگر تاکید می‌کند: ماهواره به عنوان یکی از رسانه‌ها و ابزارهای اصلی انتقال و گسترش ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی، در رفتار قشر نوجوان و جوانان به‌ویژه دانشجویان و تغییر رفتار اجتماعی آنان، نقش مهمی را ایفا می‌کند. این تغییر رفتار اجتماعی باعثشده فاصله بین زن و مرد افزایش یابد و به دنبال این افزایش فاصله رجوع برای جدا شدن افزایش پیدا کند.

خانواده‌ها مشغول نیازهای فیزیولوژیک

این دانشیار روان‌شناسی معتقد است: عوامل دیگری همچون فقر مردم و وضعیت سخت اقتصادی، بیکاری زوجین، پایگاه اجتماعی منجر به جدایی شده است. قوی‌ترین عامل رشد طلاق سست شدن پایه‌های خانواده است. به نظر می‌رسد خانواده‌های ایرانی به اندازه‌ای مشغول برآورده کردن نیازهای فیزیولو‍ ژیکی خود شده‌اند که هیچ توجهی به نیازهای روانی خود نمی‌کنند. این بدین معنی است که به قدری به تامین نیازهای فیزیولوژیک همچون آب و خوراک و مسکن متمرکز شده‌اند که دیگر به تعلق خاطر و عشق ورزیدن فکر نمی‌کنند.

خلعتبری می‌گوید: این روند باعثشده دلبستگی‌ها کم رنگ شده و رفتار‌ها بیشتر به صورت وابستگی باشد یعنی اگر به افراد پولی داده شد وابسته به آن پول می‌شوند. این در حالی است که در زندگی دلبستگی و عشق ورزیدن مهم است. خوب این عشق‌ورزی کمتر شده و حالا اگر زن و شوهر هر دو با هم شاغل باشند وقتی به خانه بر می‌گردند دیگر تمایلی به گفت‌و‌گوی ساده ندارند، این یعنی فاصله که باعثفاصله روانی می‌شود و کم کم باعثفاصله قانونی شده و‌ همان طلاق اتفاق می‌افتد.

تاثیر تغییر زندگی مجردی

این روان‌شناس در اشاره‌ای به جدید‌ترین خبر از «تغییر سبک زندگی دختر و پسر دانشجو بدون ازدواج رسمی زیر یک سقف» معتقد است: در صورت صحت خبر، این شیوه یک نوع زندگی توافقی است که منجر به افزایش انحرافات در میان روابط است. چرا که هدف ازدواج ارضای نیازهای تعلق خاطر، تعهد و نوع‌دوستی است. قطعا فرهنگ کشور ما پذیرای این وضعیت نیست به خصوص از طرف آقایان که همیشه تمایل دارند کسی را که به عنوان همسر انتخاب می‌کنند عشق اولین و آخرین او باشد. و خانم‌ها برعکس تمایل دارند کسی را به عنوان همسر انتخاب می‌کنند که عشق آخر وی باشد. اما به هرجهت این موضوع نیز می‌تواند یکی از علل افزایش طلاق باشد.

دگرگونی در ساختار زندگی

این پژوهشگر معتقد است، در سال‌های اخیر بیش ازهر زمان دیگری با انحرافات اخلاقی بین خانواده ها و به ویژه همسران مواجهیم. در فضای اینترنت و شبکه‌های اجتماعی هر نوع اطلاعاتی موجود و قابل دسترسی است، از کلیپ‌های دو دقیقه‌ای گرفته تا تصاویر مختلف و متعدد، این در حالی است که هر نوع اطلاعاتی برای هر قشری مناسب نیست. بالاخره فضا فضای امواج است و ما می‌خواهیم در طول پنج دقیقه از اطلاعات آگاه شویم، روی هم رفته تغییر ساختاری کاملا مشهود است ما با مشاهده روند از اول انقلاب تاکنون شاهد یک دگرگونی و دگردیسی هستیم و با توجه به آمار افزایش طلاق باید به سمتی برویم که با تفکر، جلوی این اتفاق گرفته شود که بسیار خطرناک و تهدیدبرای خانواده هاست.

مشکل کجاست؟

به گفته خلعتبری میتوان موثرترین راههای ثبات خانواده و پیشگیری از طلاق را از طریق اقدامات اساسی و جامع دستگاههای مختلف در کشور مطرح کرد. به نظر من آنچه که لازم است ارائه آموزش مهارتهای زندگی، آموزش خودآگاهی، آموزش روابط، مدیریت ارتباطات، آموزش مهارتهای زندگی به افراد است. متخصص روانشناس نیز به اندازه کافی وجود دارد، ما میتوانیم ارائه مشاوره در مقطع راهنمایی با آموزش مهارتهای زندگی را به صورت فنی شروع کنیم. همچنین لازم است دولت دورههای خاصی در اختیار سازمان نظام روانشناسی و مشاوره قرار دهد و با شناسایی روانشناسان در کشور و افزایش توانمندیهای آنها در استانها این آموزشها را روی افراد انجام دهند. در واقع کسانی که تربیت میشوند باید بتوانند جامعه را از این خطر نجات دهند. برای ما پیشگیری اولیه بهتر از درمان ثانویه و ثالث است. همچنین تصویب قوانین جامع و اصلاحگر متناسب با وضعیت فرهنگی، اجتماعی کنونی ازدواج و خانواده در کشور، آموزش مهارتهای زندگی از طریق نهادهای فرهنگی و آموزشی، فرهنگ سازی عمومی در خصوص شناخت خانواده سالم در کشور از طریق رسانهها از مهمترین عوامل کاهش طلاق است.