تاثیرات اینترنت بر روابط اجتماعی افراد

به گزارش افکارنیوز، هر رابطه ای در دنیای واقعی، از نقطه شروع، استرس می آفریند. در طول رابطه هم باید تلاش کنیم تا آن را نگه داریم و تقویت کنیم و به نوعی استرس حفظ رابطه را داشته باشیم، حتی در خاتمه و پایان رابطه نیز استرس فقدان رابطه را باید تحمل کرد. صمیمیت واقعی نیز دشواری ها وموانعی دارد. اینترنت در عالم روابط، چیزی مشابه آن را عرضه می کند، بدون تحمل استرس و دشواری زیاد.

آسیب و تنش در روابط، تراژدی بزرگ حاصل از اینترنت است. حتی کم مصرف ترین مشترکین اینترنت نیز وقت روابط مهم خانوادگی و اجتماعی خود را صرف اینترنت می کنند. بدیهی است که هر چه بیشتر آنلاین باشیم وقت کمتری را با همسر، خانواده و دوستان خواهیم بود. اهمیت این موضوع به قدری است که مهمترین آسیب اینترنت را صدمه به روابط مهم زندگی می دانند.

به تدریج برای فرد وابسته به اینترنت، دوستان بدون چهره چتی، همبازی ها و اعضای گروههای اینترنتی مهمتر از افرادی می شوند که عمری در زندگی اش حاضر بوده اند. در جایی که ایمیل وسیله برقراری رابطه است، تکلیف ارتباط با عزیزانی چون پدر و مادر بزرگ و … که توانایی کار با کامپیوتر و یا دسترسی به اینترنت را ندارند چه می شود؟

علاوه بر این، وقتی روابط لطمه بیشتری می خورد که فرد شروع به پنهانکاری نیز می کند، چنین رفتاری به حسن اعتماد در یک ارتباط لطمه بسیار می زند. مردی که چت های شبانه اش را از همسرش پنهان می کند ناخواسته به حسن اعتماد و امنیت زندگی زناشویی نیز آسیب می رساند. ساعت هایی که باید صرف ابراز محبت شود با ارتباطات اینترنتی می گذرد.

هر رابطه ای اگر تقویت نشود رو به زوال می رود. آن جا که ما به جای تقویت مهمترین روابط زندگی مان به این روابط صدمه می زنیم چه انتظاری از عاقبت کار می رود؟ آسیب به روابط، مختص افراد متاهل وابسته به اینترنت نیست.

آگاهی و اطلاع، مقدمه تغییر، اصلاح رفتار و رشد است. یک پزشک نیز تا دست به آزمایش و شناسایی عامل اختلال نزند، نمی تواند با اطمینان به درمان و اصلاح اختلال اقدام کند. ما هم اگر بخواهیم تغییری در رفتار و عادت خود و یا فرزندمان در استفاده از اینترنت ایجاد کنیم باید پیشاپیش اطلاعات کافی را از خود عادت، شدت آن و همین طور انگیزه ها و علل آن کسب کنیم. بسیاری از عادت ها و وابستگی های ما به این دلیل شدت و دوام دارد که واقعا نمی دانیم از کجا و از کدام نیاز ما ریشه گرفته و چون علت آن ها را نمی شناسیم قادر به کنترل و رفع عادت نیز نیستیم.

اگر از نوجوانی که مصرف سیگار را شروع کرده بپرسیم که چرا سیگار می کشد، پاسخ درست و روشنی در توضیح علل آن نمی تواند بدهد. در مورد کامپیوتر و اینترنت هم برخلاف انتظار گاهی همین طور است، خیلی وقت ها زدن دکمه و روشن کردن کامپیوتر و ورود به فضای اینترنت به صورت رفتاری شرطی و عادت وار انجام می شود و نه لزوما به صورت فعالیتی آگاهانه و هدفمند و با برنامه قبلی و این هم مثل خیلی از رفتارهای جبری، خودکار و غریزی ما از مراکز پائین تر مغزی سرچشمه می گیرد، نه از قشر مغز که مرکز بصیرت تسلط و آگاهی است.

علاوه بر این، نوع فعالیتی که در اینترنت انجام می دهیم هم سرنخ و راهنمای خوبی است که ما یا فرزندان مان رفع چه نیازی را پیگیری می کنیم. مثلا کسانی که بیشتر به دنبال مسائل تکنیکی و نرم افزاری و یا بازی های تک نفره و یا جمع کرن اطلاعات و تصاویر هستند و کمتر به سراغ چت و گروههای اینترنتی می روند، در واقع فعالیت های غیر اجتماعی اینترنت را دوست دارند. برعکس، در بین آنها که فعالیت های اجتماعی را ترجیح می دهند نیز تفاوت هایی هست. مثلا ایمیل فرستادن و یا پیغام خاموش، از درجه اجتماعی بودن کمتری نسبت به چت های دیداری و صوتی برخوردار است.

به علاوه هر چه نیاز اساسی فرد در زندگی واقعی و بیرونی بیشتر نادیده گرفته و یا سرکوب شده باشد، بیشتر در فضای اینترنت در جستجوی آن خواهد بود. شدت اشتیاق و اصرار فرزند ما به گفتگو با دوستان در اینترنت حکایت از نیاز او به روابط اجتماعی دارد که شاید برخلاف پندار ما نادیده گرفته شده و یا ناکافی بوده است.

چنین سرنخ هایی ما را در درک بهتر احساسات و نیازهای فرزندان یا خودمان یاری می کند. به طور خلاصه، اینترنت محیطی است بسیار غنی و متنوع که نیازهای مشترکین را در ابعاد گوناگون پاسخ می دهد و ارزیابی نوع فعالیت اینترنتی می تواند آگاهی بیشتری از انگیزه ها و نیازهای مان به ما بدهد که چه نیازهایی ما را به سوی این محیط می کشاند و ساده تراینکه "از اینترنت چه می خواهیم؟