۹ دلیل برای سیاسی شدن یک سازمان

به گزارش افکارنیوز،با آغاز دولت نهم و انتصاب اسفندیار رحیم مشایی، یکی از نزدیکان رئیس جمهور به سمت ریاست سازمان میراثفرهنگی تب تخصصی بودن این سازمان و برنامه های فرهنگی اش در این حوزه که از زمان تشکیل سازمان در دوره های قبل بالا بود، فروکش کرد تا اینکه رئیس سازمان در مراسمی که همراه با رقص زنان ترک زبان در ترکیه همراه بود، حضور پیدا کرد و موجی از اعتراضات را به سوی رئیس سازمان میراثفرهنگی روانه کرد.

پس از آن سخنرانی های طولانی اش سیاسی شد چون بعد از چند دقیقه از شروع سخنرانی، به حوزه هایی خارج از حوزه مدیریتی و جایگاهش در سازمان کشیده می شد تا جایی که سخنرانی پیرامون دوستی ملت ایران و اسرائیل، مسائل فقهی و الهی و … نگاه معترضان به او و سازمان متبوعش را معطوف کرد و او را از صفحات فرهنگی به صفحات سیاسی رسانه ها برد.

برگرداندن ورق میراثی سد سیوند و رطوبت آرامگاه کوروش به مسائل سیاسی و آیین نامه‌ الحاق سازمان حج و زیارت به سازمان میراثفرهنگی و حمل قرآن توسط زنان دف زن در همایش فرصت های سرمایه گذاری از جمله اتفاقاتی بود که در دوره او افتاد تا این سازمان را از حوزه فرهنگی به حوزه سیاسی تبدیل کند.

مشایی پس از آنکه از سازمان میراثفرهنگی رفت، به سمت معاون اولی رئیس جمهور منصوب شد اما این انتصاب پرحاشیه با واکنشهای بسیاری رو به رو شد. حتی برخی مراجع انتصاب وی را نامشروع اعلام کردند. او پیاپی سمت های دیگری را در دولت به عهده می گرفت. مانند ریاست در جنبش عدم تعهد، شورای عالی ایرانیان و ….

روند سیاسی کردن سازمان میراثفرهنگی را نه تنها مشایی، بلکه بقایی نیز ادامه داد. همچنان که بقایی نیز سخنرانی هایی خارج از حوزه مدیریتی خود با این مضمون که دولت امپراطوری عثمانی صد سال قبل علیه گروهی از ارمنی‌ها نسل کشی کرد باعثشد تا وزیر خارجه ترکیه در تماسی تلفنی با منوچهر متکی خواستار توضیح ایران شود.

اما اتفاق دیگر در دوره بقایی برخی از رفتارهای او در مسائل مربوط به میراثفرهنگی از جمله برخورد با رسانه های منتقد سازمان و حذف آنها از برنامه ها و توبیخ کردن کارشناسان میراثفرهنگی در صورت مصاحبه با هر رسانه ای بود که موجب شد تا انتقادها به عملکرد سازمان میراثفرهنگی شدت بگیرد به این ترتیب اخبار تخصصی درباره سه حوزه میراثفرهنگی صنایع دستی و گردشگری از اخبار تاپ رسانه ها حذف شد و گزارش های انتقادی جای آن را گرفت چرا که هیچ مسئول و کارشناسی در سازمان حتی حق دفاع نداشت.

اما بقایی در دوره مدیریتی خود در این سازمان برای اینکه ارادت خود را به رئیس جمهور ثابت کند، در اقدامی نا به هنگام پس از چند روز از اعلام طرح انتقال کارمندان وزارت خانه ها به استانهای کشور بدون مطالعه قبلی و بدون آنکه اساسا سازمان میراثفرهنگی در فهرست نهادهای ملزم به انتقال کارمندانش به شهرهای دیگر قرار داشته باشد، کارکنان معاونت و پژوهشگاه میراثفرهنگی را به شیراز و معاونت صنایع دستی را به اصفهان منتقل کرد.

بقایی در این دوره، افرادی را به سمت مدیریت موزه ملی، پژوهشگاه میراثفرهنگی و سمت های دیگر سازمانی منصوب کرد که هر چند رویه مورد نظر او همچنان ادامه دارد اما از جمله افرادی بودند که به دلیل نداشتن تخصص لازم در حوزه مسئولیت خود باعثشدند تا علیه این سازمان نگاه های غیرکارشناسی شود.