تلخی‌ و شیرینی‌۹۱ برای فوتبالیست مسیحی

به گزارش افکارنیوز، به چالش کشیدن یک مسیحی در ایام تحویل سال نو هجری شمسی در نوع خود جذابیت هایی دارد که تا پیش از این گفتگو چندان با آن برخورد نداشتیم. آندرانیک تیموریان که در تابستان سال ۱۳۹۱ از استقلال جدا و به تیم الخریطیات قطر پیوست بی شک برنده واقعی میان تمام فوتبالیست های وطنی به لحاظ مالی بود. سوال و جواب در ارتباط با این موضوع و حاشیه های نوروزی ما فارسی زبانان به گفتگوی ویژه نوروزی سال ۱۳۹۲ تبدیل شد.

می خواهیم به عنوان یک ایرانی در مورد سال ۱۳۹۱ از تو سوال کنیم نه یک مسیحی با تقویم میلادی؟

من در خدمتم.

سال ۱۳۹۱ را چطور سپری کردی؟

اوایلش برایم چندان خوب نبود. من انتظار داشتم در لیگ برتر با استقلال قهرمان شویم که این اتفاق رخ نداد. آقای فتح الله زاده خیلی تحت فشار بود و آقای مظلومی هم هر کاری می توانست انجام داد، اما این اتفاق رخ نداد و ما سوم شدیم. گرچه ما در فصل پیش قهرمان جام حذفی شده بودیم، اما من دوست داشتم با استقلال قهرمان لیگ هم بشویم.

سال ۹۱ را با آسیب دیدگی شروع کردی؟

بله. متاسفانه مشکلی که در زمستان ۹۰ برای انگشت پایم به وجود آمد تا اواخر فروردین ۹۱ ادامه پیدا کرد و این مسئله هم باعثشد سال جدید را آن طور که باید و شاید آغاز نکنم.

بهترین خاطره ات از اسفند چیست؟

تولدم. تاریخ تولدم ۱۵ اسفند است و من هر سال بین عید میلادی و عید نوروز تولد می گیرم. در واقع دو هفته به عید ۶۲ متولد شدم و الان هم چند روز مانده به عید ۹۲،۳۰ سالگی ام تکمیل می شود و وارد سی و یکمین سال تولدم می شوم.

چقدر با رسم و رسوم ما فارسی زبانان در مورد عید نوروز آشنا هستی؟

تقریباً ه مه اش را می دانم. بالاخره من هم در همین مملکت متولد شده ام و سال هاست که بهترین دوستانم همه فارسی زبان هستند و تقریباً خیلی از رسوم آنها را می شناسم.

بلدی هفت سین را بشماری؟

بله، سبزه، سیب، سرکه، سیر،(می خندد) سماق(می خندد)، فکر کنم سنجد، یا آن خوراکی که مثل حلواست(پس از کمی مکث) سمنو…(بلند می خندد) درست گفتم؟!

بله درست گفتی! چطور اینها را حفظ کرده ای؟

این سال ها همیشه در اردوهای فوتبالی کنار بچه های فارسی زبان ایران بوده ام و خب بالطبع از آنها خیلی چیزها یاد گرفته ام. ضمن آنکه خودم هم علاقمند بوده ام بدانم رسم ایرانی ها به چه ترتیبی است. مثلاً می دانم که ماهی قرمز زنده و تخم مرغ هم در سفره هفت سین دارید که در مورد دلایل آنها هم سوال کرده ام و به عقاید فارس ها احترام می گذارم.

نگفتی که سال ۹۱ چه اتفاقات خوب و بد دیگری برایت داشت؟

خب، جدا شدنم از استقلال یک اتفاق احساسی خوب نبود. من در مدتی که با استقلال بودم خیلی از طرف هواداران این تیم مورد محبت قرار گرفتم و دوست داشتم باز هم برای استقلال بازی کنم، اما فوتبال حرفه ای گاهی شرایط را به گونه ای برای فوتبالیست رقم می زند که مجبور می شوی روی دلت پا بگذاری.

مدیر عامل استقلال از تو نخواست بمانی؟

هم آقای فتح الله زاده و هم آقای قلعه نویی خیلی دوست داشتند که من بمانم، اما پیشنهاد خوب باشگاه قطری شرایطی را برابرم قرار داد که اگر به آن پشت می کردم مشخص نبود آیا باز هم چنین پیشنهادی با سن و سال بالاتر از ۳۰ نصیبم شود یا نه…

افزایش قیمت ارز هم حسابی تو را به این انتخاب مطمئن تر کرد. این طور نیست؟

البته آن زمان که پیشنهاد الخریطیات را پذیرفتم قیمت دلار این قدرها نبود، اما خب این هم شاید جایزه من به واسطه سال ها تلاش خالصانه برای تیم های باشگاهی ام بود که نصیبم شد و از این بابت خیلی خوشحالم و فکر می کنم رضایت مادرم از من بود که این اتفاق برایم رخ داد. گرچه این رقم در ایران برای من دو، سه برابر شده است، اما در خارج از کشور تغییری در آن به وجود نیامده است. البته یک نکته دیگر را هم باید اضافه کنم.

چه نکته ای؟

اینکه بالا رفتن قیمت ارز برای من و امثال من خوب بود، اما از این بابت که شرایط سختی را برای مردم کشورم رقم زده است خوشحال نیستم. بلکه خیلی هم ناراحتم چون تحریم های صورت گرفته در مورد ایران که وطن من محسوب می شود، همه دوستان و اقوام من اعم از مسیحیان و مسلمانان را دچار مشکل کرده است و امیدوارم که هر چه زودتر این شرایط به پایان برسد.

پس سال ۹۱ دو حس متفاوت را در تو ایجاد کرد!

دقیقاً در همان روزهای اول افزایش قیمت ارز خیلی از دوستانم در تماس با من می گفتند که آندو! خوش به حالت! کلی سود کردی… اما من بیشتر به شرایط معیشتی خانواده ام در ایران فکر می کردم. چون می دانستم که این افزایش قیمت ها تا چه حد شرایط زندگی را برای خانواده ام سخت می کند. گرچه امیدوار هستم که این مشکلات در سال ۹۲ به پایان برسد.

چه تفاوتی بین عید نوروز و مراسم سال نو میلادی می بینی؟

فقط شکل و ظاهر آن با هم تفاوت دارد و گرنه مفهوم هر دو یکی است و در هر دو حالت کوچکترها پیش بزرگترها می روند و دور هم تحویل شدن سال نو را جشن می گیرند. کمی هم در نوع تزئینات اتاق با هم متفاوت هستند. ما درخت داریم و آن را تزیین می کنیم و شما سبزه سبز می کنید و اطراف آن را تزیین می کنید.

در واقع می گویی که همه مثل هم هستیم؟!

بله، همه ما انسان هستیم با یک سری عقاید مشترک مثل ازدواج کردن، بچه دار شدن، به ثمر رساندن آنها و دیگر اینکه به همنوعان مان کمک کنیم و از بدی کردن بپرهیزیم و خلاصه کارهایمان مثل هم هستند، فقط دین مان یا رسم و رسوم مان با هم تفاوت دارد.

… گفتگویتان فلسفی اجتماعی شد. این طور نیست؟

(می خندد) تقریباً! چه اشکالی دارد. این هم یک مدل است و شاید طرفداران خودش را داشته باشد. اگر لازم است دو تا جوک هم بگوییم.(آندرانیک بلند بلند می خندد و پیشاپیش سال نو را به همه فارسی زبانان ایران و کشورهای دیگر فارسی زبان تبریک می گوید…)

آرزویت چیست؟

باور کنید این را از ته دل می گویم که آرزو دارم مردم کشورم در آرامش زندگی کنند. با کمترین دغدغه های معیشتی و فکری. این آرزویم برآورده شود باقی آرزوهایم هم یکی یکی درست می شوند.

روزهاي زندگي/ شماره ۴۱۷/ پانزدهم اسفند ماه ۹۱/ گفتگو: محمدرضا مدني/ صفحه ۹۳