اصلاح طلبان از مردم تهران انتقام می‌گیرند!

به گزارش افکارنیوز، شهرداری تهران به عنوان نهادی که بسیاری از امورات روزانه مردم پایتخت را سامان می دهد از گذشته دور یک نهاد مهم تلقی می شود که گاه و بیگاه سایه سیاست نیز بر آن سنگینی کرده است. اما سالهای گذشته شورای شهر و شهرداری تهران توانستند با کم کردن حاشیه ها، این نهاد خدمت رسانی را به صورتی اداره نمایند که رهبر انقلاب از آن به عنوان نمونه مدیریت جهادی یاد نمودند. قطعا حسن اداره شهرداری تهران و پیشرفتهایی که مردم در این زمینه شاهد بوده اند حاصل همراهی شورای شهر وقت و پرهیز آن شورا از سیاست زدگی و سهم خواهی در امور اجرایی شهرداری بوده است.

اما با ترکیب جدید شورای شهر تهران که حدود نیمی از آن اصلاح طلب هستند، پیش بینی می شد که اصلاح طلبان خاطره اداره شورای شهر دوره اول را در ذهن مردم زنده نمایند. شورای شهر اول که ترکیبی کاملا اصلاح طلب داشت چنان اسیر سهم خواهی ها و سیاست زدگی شد که، موسوی لاری وزیر کشور دولت خاتمی بر خلاف میلش مجبور شد شورای منتخب مردم را منحل کند تا شاید مشکلات بر زمین مانده مردم در شهر تهران در غیاب شورا، حل شود؛ که این امر از جمله نمرات منفی کارنامه مدیریت اصلاح طلبان بر کشور محسوب می شود.

حاشیه ها در شورای شهر جدید از همان ابتدا و در روند انتخاب شهردار تهران نمایان شد، و انتخاب قالیباف، رقیب انتخاباتی حسن روحانی به عنوان شهردار بدون حاشیه نبود که شرح آن همان زمان در رسانه ها بیان شد. بعد از انتخاب شهردار انتظار همه این بود که طیف اصلاح طلب شورا که نتوانستند فرزند هاشمی رفسنجانی را شهردار تهران کنند، به احترام مردم و جهت تسریع در روند خدمت رسانی در شهرداری با شهردار تهران همکاری نمایند. اما از گوشه و کنار دنیای سیاست اخباری از فشار این طیف بر شهردار تهران جهت انتصاب نیروهای سیاسی در شهرداری به گوش می رسد.

در موردی جدید اصحاب فرهنگ و رسانه در کمال ناباوری شاهد آن بوده اند که اصلاح طلبان طرحی را در صحن شورا به تصویب رسانده اند که بر اساس آن بر روزنامه همشهری قبل از انتشار از طرف شورا نظارت خواهد شد. شایان ذکر است روزنامه همشهری از پر تیراژترین روزنامه های کشور است که صاحب امتیاز آن شهرداری تهران است و از آنجا که متعلق به یک نهاد عمومی است کمتر در جزئیات مسائل سیاسی موضع گیری می کند و بیشتر به اوضاع شهر تهران و خدمات شهرداری می پردازد.

حال سوال اینجاست که چنین روندی هیچگاه در کشور مرسوم نبوده است و بر اساس قانون مطبوعات کشور مدیر مسئول وظیفه نظارت بر مطالب هر نشریه را دارد و در برابر قانون نیز مدیر مسئول یک نشریه پاسخگو خواهد بود و سردبیر نیز سیاست های مورد نظر صاحب امتیاز و مدیر مسئول را در یک نشریه پیاده می نماید؛ این روال در همه روزنامه ها و نشریات کشور اجرا می شود برای مثال روزنامه ایران که متعلق به دولت است هیچگاه قبل از چاپ توسط مقامات دولتی کنترل و سانسور نشده است و یا روزنامه های دیگری که متعلق به نهاد های گوناگون هستند و در کشور منتشر می شوند. باید از نمایندگان اصلاح طلب مردم در شورا پرسید مگر شما همیشه شعار آزادی بیان، دفاع از حقوق مطبوعات و قانون گرایی سر نمی دادید حال چه شده است که در زمان مدیریت شما بر شورا روزنامه ی همشهری هم باید قبل از چاپ به روئیت سانسورچی های شما برسد؟

رئیس محترم شورا، آقای مسجد جامعی روزگاری وزیر ارشاد دولت اصلاحات بوده اند و خود بهتر از هر کس می دانند که در دیکتاتور ترین کشور ها هم چنین رفتاری با مطبوعات انجام نمی دهند، ضمن این که از یاد نبرده ایم در زمان مدیریت ایشان بر وزارت ارشاد روزنامه های زنجیره ای بدترین اهانت ها را به مقدسات دینی مردم و ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی در رسانه ها چاپ می کردند که اصل آزادی مطبوعات توجیح می شد، حال چه شده است که تحمل روزنامه تحت سرپرستی رقیب انتخاباتی خود را ندارند! آیا خط قرمز آزادی بیان و مطبوعات که در زمان وزارت ایشان حتی دین مبین اسلام و اصل نظام اسلامی را شامل نمی شد، اکنون در قالب منافع یک قبیله سیاسی تعریف شده است؟

چگونه است که غیرت اصلاح طلبان در قبال توهین روزنامه های زنجیره ای به امام حسین علیه السلام، تمسخر احکام اسلامی و اهانت به امام خمینی(ره) هیچ گاه به جوش نیامده است، حال چه اتفاق مهمی رخ داده است که چنین طرح عجیب که در زمان خفقان رژیم گذشته نیز اجرا نمی شد را تصویب نموده اند؟ آیا دغدغه و مشکل مردم تهران، این روزها سانسور روزنامه همشهری است؟ این موضوع این واقعیت را به مردم نشان داد که آن چیزی که برای عده ای از افراطیون اصلاح طلب اهمیت دارد، نه خدمت به مردم است، نه آزادی های مدنی و احترام به رای و نظر مردم و نه حتی احترام به مقدسات دینی، بلکه خط قرمز و آستانه تحمل آنان منافع حزبی و گروهی شان است.

این فشارها بر شهردار تهران پایان نخواهد یافت ولی آن چیزی که دکتر قالیباف باید بداند آن است که اصل خدمت به مردم و تصمیم گیری به نفع مردم و انجام فعل صحیح است حتی اگر این پافشاری بر حق منجر به برکناری شود؛ شاید بتوان یکی از تفاوت های مدیر جهادی با یک مدیر حزبی را در این دانست. و تاکنون شهردار تهران نشان داده است که بدون توجه به فشار ها باقدرت در جهت توسعه و پیشرفت پایتخت گام بر می دارد و نمونه آن را در طرح جداسازی محیط کار زنان و مردان در شهرداری که موجبات امنیت شغلی و تکریم زنان را در این نهاد فراهم می سازد دیده ایم که این اقدام نیز با شارلاتانیزم رسانه ای اصلاح طلبان همراه شد.