شیشه عمری که بی‌صدا می‌شکند

به گزارش افکارخبر، برای نخستین بار این ماده شیمیایی جهت استفاده افسران و نیروهای نظامی ژاپن و آلمان در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم با هدف رفع خستگی و افزایش مقاومت سربازان در مقابل خواب در میدان های جنگ توزیع شد.

بعد از جنگ،با توجه به پر بودن انبارهای کشور ژاپن از شیشه و راه یافتن آن به بازارهای سیاه،مشتریان خاصی،شیفته خرید و استعمال آن شدند.

هر آنچه گذشت،شیوع و توزیع این ماده دامنه و گستره بیشتری به خودگرفت و پس از گذشت سالها،این ماده به داخل مرزهای ایران نیز نفوذ کرد.

اثرات مخرب و تخریبی این ماده به اندازه ای شدید و مخاطره آفرین بودکه با ورود جدی نیروی انتظامی و دستگاه های امنیتی،شرایط دسترسی و قاچاق آن از خارج کشور به داخل ایران دشوار شد.

اما پس از مدتی قاچاقچیان شیشه،با راه اندازی لابراتورهای زیرزمینی خود به تولید کننده هایی مبدل شدند که نه تنها در بازار داخلی،بلکه در سطوح فرامرزی  فعالیت های خود را توسعه دادند تا این ماده خانمان سوز را علاوه بر ایران به خارج از کشور نیز صادر کنند.

به تدریج،فرمول ساخت شیشه از انحصار و اختیار عده ای معدود در آمد و با لو رفتن و فاش شدن فرآیند ساخت این ماده کشنده،به مرور راه اندازی آشپزخانه های زیرزمینی با افزایش قابل توجهی همراه شد و این امر بابی شد برای کسب سودهای میلیونی برای سوداگران مرگ.

قاچاقچیان شیشه با این شعار که شیشه حاوی مورفین نیست،پس اعتیادآور نیست مصرف آن را تبلیغ کردند و متاسفانه بسیاری از افراد ناآگاه خواسته یا ناخواسته در دام این ماده محرک گرفتار شدند.

واقعیت این است که شیشه یک ماده محرک بسیار اعتیاد اور است،بطوریکه در بسیاری از مقالات پزشکی قدرت اعتیاد زایی و وابستگی آن بیشتر از مواد محرک دیگری همچون کوکائین ذکرشده است.

این ماده به چهار صورت کشیدنی،استفاده از طریق بینی،خوردنی یا تزریق مورد استفاده قرار می گیرد اما اغلب مواقع مصرف از طریق محفظه ای شیشه ای تحت عنوان پایپ صورت می گیرد.

**عوارض مصرف شیشه

 

رباب سحر خیز،روانپزشک و مددکار اجتماعی،در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان در تشریح فرآیند تاثیرگذاری این مواد در بدن اظهار کرد:عامل محرک در این مواد،عنصری است تحت عنوان آمفتامین که باعث تحریک سیستم های عصبی مغز می شود.

وی افزود:بر اساس تحقیقات و پژوهش های انجام شده،تمامی آمفتامین ها به دلیل افزایش و تشدید پیام رسان های عصبی،توهم زا هستند.

سحرخیز عنوان کرد:تخریب انبوه سلول های عصبی یکی دیگر از تبعات و عوارض سنگین این ماده صنعتی است که با عنایت به سرخوشی و افزایش توان بدنی(بصورت موقت وکاذب)باعث وابستگی شدیدی در مصرف کننده می شود.

وی افزود:برخی  از صاحب نظران و متخصصان امر معتقدند،تخریب سلول های عصبی ناشی از شیشه غیر قابل جبران است و تا آخر عمر با انسان و شخص استعمال کننده باقی می ماند.

این روانپزشک و مددکار اجتماعی گفت:توهم یکی از عوارض شایع این ماده است که می تواند در قالب های توهم فکری،ذهنی،توهم دیداری و یا شنیداری ظهور و بروز پیدا کند.

وی گفت:در آغاز مصرف شیشه به دلیل تشدید حجم پیام های عصبی،شادی فزاینده ای در مصرف کننده ایجاد می شود و دقت و تمرکز او به نحو مضاعفی افزایش می یابد.

سحرخیز عنوان کرد:در چنین شرایطی،فرد مصرف کننده بیش از زمان های پیش از مصرف حساس می شود و در واقع استعمال این مواد باعث تشدید حالات درونی وی می شود،بطور مثال اگر فردی خشمگین است مصرف شیشه اورا خشمگین تر می سازد،اگر بی اعتماد است بی اعتمادی او تشدید می شود و اگر خوشبین است به همان ترتیب خوشبینی در او به نحو مضاعفی فزونی می یابد.

وی افزود:در تمامی این حالات،تعادل نسبی از بین می رود و به واقع افراط و تفریط رفتاری از آنی ترین تبعات مصرف این مواد است.

این روانپزشک و مددکار اجتماعی با اشاره به ظهور توهمات جنون آمیز در مصرف کنندگان این مواد،گفت:متاسفانه شیشه شخص را در وضعیتی قرار می دهد که تمایل به درمان ندارد و این مصیبت بارترین تاثیر شیشه بر مغز به شمار می رود که درمان و ترک آن را دشوار ساخته است.

سحرخیز افزود:بعد از اندک زمانی، عصب مغز تحلیل رفته و مغز نمی تواند روند طبیعی خود را حفظ کند و بیمار،بخاطر ترس از عوارض ترک شیشه که مربوط به کارکرد ضعیف مغز است  مصرف خود را ادامه می دهد.

این روانپزشک گفت:همانطور که عنوان شد،در حال حاضر درمان مواد محرک از جمله شیشه از مشکل ترین درمان ها در مواد تخدیری و تحریکی است که توسط یک تیم مجرب بر اساس مدت،مقدار،نوع و روش مصرف و با اتکاء از داروهایی خاص و به فراخور شرایط بصورت بستری یا سرپایی عملیاتی می شود.

وی یادآور شد:نکته قابل توجه این است که مصرف کنندگان این مواد،باید توسط روانپزشک آشنا به درمان سوء مصرف مواد،مورد بررسی و درمان قرار گیرد و به دنبال آن آموزش خانواده و تعلیم مهارت های بهبودی اولیه و پیشگیری از بازگشت و لغزش دوباره با رفتار درمانی های تخصصی اصلی حائز اهمیت است که باید مدنظر مصرف کنندگان و خانواده های آنها قرار گیرد.