به گزارش فارس، مردی با مراجعه به دادگاه خانواده ۲ (ونک) دادخواست جدایی خود را به قاضی سید مهدی مطلبی رئیس شعبه ۲۶۹ مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد.

این مرد با اشاره به اینکه همسرم بسیار خود‌خواه و دروغگو است، گفت: همسرم مدعی است که خانه‌دار است ولی به این شکل نبوده و او صبح‌ها به عنوان راننده سرویس مدرسه و از ظهر به بعد هم به عنوان مربی رانندگی مشغول به کار است.

وی با بیان اینکه از این وضع خسته شدم چرا که همسرم به جای اینکه به فکر زندگی‌اش باشد، دائم سر کار است، گفت: همسرم تا ۸ شب بیرون از منزل مشغول کار است و زمانی که اعتراض می‌کنم به من می‌گوید که " همین است که هست "

مرد بار دیگر در برابر قاضی مطلّبی با اشاره به اینکه فرزند نداریم، افزود: همسرم خانه و ماشین برای خود خریده و اصلاً درآمدش را خرج زندگیمان نمی‌کند در واقع اگر این کار را می‌کرد من مخالفتی با کار کردنش نداشتم.

وی ادامه داد: هر گاه که سر کار نمی‌رفت و حوصله غذا درست کردن نداشت با من تماس می‌گرفت و با وقاحت از من می‌خواست که غذا از بیرون برایش بخرم و بعد دوباره به سر کار برگردم.

مرد در ادامه اظهار داشت: دیگر تحمل این وضع را ندارم و باید از او جدا شوم چرا که همسرم بسیار خود خواه و لجباز است و برایش مهم نیست که من چه خواسته‌ای دارم.

وی در ادامه بیان کرد: همسرم کار کردن را به من ترجیح می‌دهد و حاضر است راننده سرویس مدارس باشد ولی به زندگی مشترکمان رسیدگی نکند.

مرد در مقابل قاضی مطلّبی با اشاره به اینکه حاضرم ثابت کنم که شغل همسرم چیست و او چه اموالی دارد، اضافه کرد: همسرم مهریه‌اش را خواسته و من حاضر به پرداخت آن نیستم چرا که توان پرداخت آن را ندارم.

وی در ادامه اظهار داشت: من همیشه به دلیل اینکه همسرم دائم به سر کار می‌رود و در خانه نیست گرسنه مانده و غذا از بیرون تهیه می‌کنم.

مرد با بیان اینکه همسرم با حاضر جوابی‌هایش باعثشده که من نتوانم شکایتی در خانه در مقابلش داشته باشم، افزود: همسرم وضع مالی خوبی دارد و اگر در حال حاضر مهریه‌اش را درخواست کرده، تنها برای آزار دادن من است.

وی با اشاره به اینکه در حال حاضر که مجبور به پرداخت مهریه همسرم می‌خواهم با طلاق از همسرم به آرامش برسم گفت: از دادگاه می‌خواهم مهریه‌ را قسط بندی کند.

قاضی مطلّبی، رئیس شعبه ۲۶۹ مجتمع قضایی خانواده ونک با اصرار مرد، حکم اعسار در پرداخت مهریه زن را صادر و رسیدگی به پرونده طلاق را با حضور زن به روزی دیگر موکول کرد.