هجوم برندهای آرایشی به بازار ایران
یکی می‌گوید دوم جهانی‌ایم، یکی می‌گوید سوم، دیگری می‌گوید دوم خاورمیانه، یکی هم حدس می‌زند هفتم دنیا؛ ما آن‌قدر در این رتبه‌بندی‌ها بالا و پایین می‌شویم که دست آخر سرگیجه می‌گیریم که واقعا کجای رتبه‌بندی جهانی ایستاده‌ایم در مصرف لوازم آرایشی و بهداشتی، اما سرگیجه هم که بگیریم دراصل قضیه توفیری ندارد که ما یکی از خودآراترین ملل جهان هستیم و مشتاقیم ظاهرمان را با محصولات عمدتا غیروطنی بزک کنیم.

این ذائقه ما را خارجی‌ها خوب شناخته‌اند، مخصوصا فرانسوی‌ها که از غرب اروپا بو کشیده‌اند و دورخیز کرده‌اند برای غرب آسیا که ما باشیم، برای به‌دست آوردن بیشترین سهم از بازار لوازم آرایشی.

فرانسه سرزمین مد است و زادگاه برندهای معتبر جهان، پس طبیعی است اگر دنبال بازارهای جدید باشد و دنبال بازار جوان ایران، اما این که ما برای محصولات آغوش بازکنیم غیرطبیعی است، آن هم در شرایط بعد از تحریم که انتظار است دانش و فناوری‌های نوین از چهارگوشه دنیا به سمت ما سرازیر شود، نه محصولات مصرفی؛ آن هم ازنوع آرایشی .

اما این اتفاق حالا رخ داده و خبرهای سه چهار ماه قبل خبرگزاری رویترز و زمزمه‌هایی که فرانس 24 به راه انداخته بود، جامه عمل پوشیده. فرانس 24 چند ماه پیش معلوم نیست براساس کدام آمارگیری نتیجه گرفت که ایران سومین بازار لوازم آرایشی در دنیاست و اگر مثلا یک زن فرانسوی در طول سال سه شیشه عطر مصرف می‌کند، این تعداد برای یک زن ایرانی 22 شیشه است.

رویترز نیز عدد بزرگی را منتشر کرده بود که می‌گفت درسال 2014 میلادی ما ایرانی‌ها شاهکار کرده‌ایم و بیش از سه میلیارد دلار محصولات آرایشی از تولیدکننده‌های جهانی خریده‌ایم، پشت‌بند این دو رسانه نیز یورو مونیتور برآورد کرد که تا پنج سال‌ آینده یعنی در طول سال‌هایی که باید برنامه ششم توسعه در کشورمان پیاده شود، حجم فروش محصولات آرایشی سه‌برابر خواهد شد و از مرز 11 میلیارد دلار در سال خواهد گذشت.

در این عددها ممکن است هاله‌ای از ابهام یا اغراق مستتر باشد، اما آنچه اغراق‌شده نیست، کشش جامعه ما به سمت مصرف است؛ مصرف هرچه که غیرایرانی است، یا هر آنچه مد روز است؛ محصول قاره سبز، ینگه دنیا، یا همین بیخ گوشمان درآسیا.

بازار کشش دارد

این که فرانسوی‌ها و بقیه اروپایی‌ها شاید هم بقیه ملل دنیا برای قبضه هرچه بیشتر بازار ایران صف کشیده‌اند مسجل است، اما فهمیدن این که بازار ایران کشش ورود این همه کالا بخصوص کالاهای غیرضروری مثل لوازم آرایشی و بهداشتی را دارد یا نه، مستلزم بررسی بود. ما پرس‌وجو کردیم، از چند فعال صنفی عمده‌فروش سوال کردیم و رسیدیم به مهدی صفایی، یکی از فعالان پرکار. او خیالمان را راحت کرد که بازار به اندازه کافی کشش دارد مخصوصا مشتاق محصولات اروپایی است نه فقط فرانسوی. او گفت مردم تنوع و کیفیت را دوست دارند و جذب نوآوری‌ها می‌شوند؛ کاری که دقیقا برندهای معتبر جهان می‌کنند و تولیدکنندگان ایرانی نمی‌کنند.

توضیحات این فعال صنفی نشان می‌دهد گرچه اقتصاد ما بیمار است و رکود درآن فراوان، اما نوبت به بازار محصولات آرایشی که می‌رسد رکودی در کار نیست، وضعی که یادآور گفته‌های مهرماه محمدرضا بوترابی، رئیس انجمن واردکنندگان لوازم آرایشی، بهداشتی و عطریات به ایسناست که وضعیت قاچاق لوازم آرایشی و بهداشتی را فاجعه خوانده بود و در زمانی که هنوز تحریم‌ها پابرجا بود، از رشد فزاینده واردات محصولات قاچاق خبر می‌داد. این یعنی چه مرزها بسته باشد و چه باز، چه مراودات مالی ایران با دنیا آسان باشد و چه سخت، لوازم آرایشی و بهداشتی از ریزترین روزنه‌ها عبور می‌کند و به دست مصرف‌کننده‌ها می‌رسد و آبی می‌شود بر عطش بازار.

تب مصرف، ولنگاری در واردات

سالی بیش از سه میلیارد تومان رنگ و لعاب به خود مالیدن از بعد اجتماعی و فرهنگی که بایگانی شود، فقط جنبه اقتصادی‌اش ضرری است کلان برای ما یا به قول دکتر عبدالمجید شیخی، استاد اقتصاد، مضر به حال کشور.

او معتقد است، ما گرفتار الگوی غلط مصرف شده‌ایم و در دام شبیخون فرهنگی افتاده‌ایم که این چنین شده‌ایم، جامعه مصرف زده که سیاست‌های ضعیف مقابله با قاچاق از یک سو و سیاست‌های ولنگار واردات از سوی دیگر آن را تحت تاثیر قرار داده است.

شیخی ایراد این وضع را دراین می‌داند که ما به واردات محصولات آماده عادت کرده‌ایم و میل به مصرف کالاهای نهایی داریم، در حالی که باید خودمان تولیدکننده باشیم و اگر نیستیم دست‌کم درکار مونتاژ کالا باشیم و ارزش افزوده نصیب کشور کنیم.

هرچه مصرف‌کننده‌تر، باارزش‌تر

این که ما چرا این همه مصرف‌کننده شده‌ایم، این که چرا هرکه بیشتر مصرف کند محترم‌تر است یا این که هرکسی زیباتر باشد پرنفوذتر است اگر کنار هم چیده شود، می‌شود ایرادهایی که آغوش بازار ایران را همیشه برای محصولات آرایشی باز نگه می‌دارد. اگر به تفسیر دکتر مازیار طلایی، جامعه‌شناس رجوع کنیم این میل ما به مصرف و این تمایلمان به زیبا شدن ریشه در تاریخ و فرهنگ دارد، ریشه در زمانی که معیار ارزشمندی آدم‌ها تغییر کرد و تولیدکننده، جایگاه برترش را نسبت به مصرف‌کننده از دست داد و ارج و قرب به کسانی رسید که می‌توانند کالاهای خاص‌تر، کمیاب‌تر و گرانبهاتر مصرف کنند.

او به ما می‌گوید در جامعه ما این میزانِ مصرف است که جایگاه افراد را مشخص می‌کند؛ آدم‌هایی که در دنیای جدید به این نتیجه رسیده‌اند که دیگر ایل و تبارشان نیست که به آنها هویت می‌دهد بلکه مصرف است که جایگاه آنها را مشخص می‌کند و برای هویت یابی باید به کمک مصرف، نمایشی انفرادی از خود ارائه کنند.

به تعبیر این جامعه‌شناس، زیبایی و متمایز شدن در دنیای امروز سرمایه‌ای است که خریدار دارد و زیبا بودن به احتمال زیاد مساوی است با یافتن شغل بهتر یا پیدا کردن همسری با امتیازات بیشتر. ناگفته نماند که در جاافتادن این فرهنگ میان ما شرکت‌های بزرگ تولیدکننده و رسانه‌ها نقش مهمی دارند؛ دو بازویی که باورهای مردم را مهندسی می‌کنند و آن‌وقت جامعه‌ای مثل ما را طوری می‌سازد که هنوز تحریم‌ها رخت نبسته و هنوز گشایش اقتصادی ایجاد نشده، محموله‌های لوازم آرایشی به سمت ایران به راه افتاده‌اند.