التماس‌های این پسر جنایتکار نتیجه‌ای نداشت و وی به قصاص نفس – اعدام – محکوم شد.
این پسر می‌گوید زن همسایه به بهانه سر زدن به مادر وی آرامش را از آنها گرفته بود.
25 اسفندماه سال 90 با صدای جیغ‌های زنانه‌ای سکوت در یکی از خیابان‌های شهرک قدس شکست و جنایتی خونین رخ داد و زنی به نام عذرا کشته شد.
وقتی همسایه‌ها پسر جودوکار همسایه را دیدند که چاقویی دردست داشت و می‌خواست فرار کند، او را دستگیر کردند و تحویل پلیس دادند.
ماجرای خونین مرگبار خیلی زود به کارآگاهان پلیس مخابره شد و دقایقی نگذشته بود که بازپرس جنایی تهران نیز پای در قتلگاه گذاشت و با بازداشت عامل جنایت، در حلقه تماشاچیان حیرت‌زده دست به تحقیقات میدانی زد.
تیم جنایی نخست پی برد که وحید با ضربات چاقو، عذرا را در مقابل چشمان پسر 10 ساله‌اش به قتل رسانده است و انگیزه‌اش رابطه پنهانی با این زن بود.
وحید تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: دانشجو هستم تا اینکه مادرم سکته مغزی کرد و خودم نیز پایم شکست. از آن روز به بعد عذرا زن همسایه برای دیدن مادرم هرازگاهی به خانه ما می‌آمد. ارتباط پنهانی ما از همانجا شروع شد. کار به جایی کشید که خانواده‌ام متوجه رابطه من با زن همسایه شدند و بر سر همین موضوع بین من و برادرم مشاجره درگرفت.
به خاطر همین از عذرا خواستم که ارتباطش را با من قطع کند و دیگر به خانه‌مان نیاید. روز حادثه برای خرید عید به بازار رفتم. وقتی برگشتم بین من و برادرم باز دعوایی رخ داد که همزمان عذرا وارد خانه‌مان شد. خیلی عصبی و ناراحت بودم که چرا او دوباره به خانه ما آمده است چرا که به وی گفته بودم دیگر به خانه‌مان نیاید!
زمانی که به خانه خودش رفت، دنبالش رفتم و صدایش زدم، گفتم می‌توانم با تو صحبت کنم؟ وقتی اجازه داد، وارد خانه‌اش شدم و درحالی که پسرش نیز خانه بود با چاقو به جانش افتادم. همزمان برادر و خواهرم نیز دنبالم آمدند و همسایه‌های دیگر نیز سررسیدند اما خیلی دیر شده بود. در زمان قتل عصبی بودم و نتوانستم به خشم خودم غلبه کنم و دست به این قتل زدم.
در دادگاه
صبح دیروز این پسر جوان به خاطر قتل زن همسایه در شعبه دوم دادگاه کیفری یک محاکمه شد.
در ابتدای جلسه خانواده عذرا تقاضای قصاص کردند و سپس وحید برای آخرین دفاع پشت تریبون ایستاد و گریه‌کنان قتل را به گردن گرفت و گفت: «بشدت از عملکرد خود پشیمان هستم و تقاضای عفو و بخشش دارم. باور کنید زمان جنایت جنون به من دست داد و نمی‌دانستم چه می‌کنم.»
وی افزود: خانواده‌ام مرا تحت فشار قرار داده بودند که ارتباط پنهانی‌ام را با عذرا قطع کنم و حتی به قربانی گفته بودم دیگر به خانه ما نیاید و ارتباطش را با من قطع کند اما وی گوش نکرد و روز حادثه این جنایت رخ داد. در جلسه دادگاه این جوان جودوکار که بشدت از جنایت خود پشیمان بود به پای اولیای دم افتاد و از آنان تقاضای عفو و بخشش کرد.
بنابر این گزارش، در پایان دو قاضی عالی رتبه با هم وارد شور شدند و وحید را به خاطر قتل عمد به قصاص نفس محکوم کردند.
