انسان هایی با قدرت های ما فوق بشر در سال‌های اخیر، ساخت فیلم‌های پر زرق و برق در مورد ابرقهرمان و انسان‌هایی که از قدرت‌های مافوق بشر برخوردارند، به ژانری بسیار پر طرفدار و پر درآمد در هالیوود تبدیل شده است. جالب است بدانید که حضور ابر انسان‌ها محدود به دنیای مارول (Marvel) و دی سی (DC) نمی‌شود و رد پای آن‌ها را می‌توان در دنیای واقعی هم پیدا کرد.

 

در ادامه به معرفی تعدادی از افرادی که دارای قدرت‌های فوق بشری هستند، می‌پردازیم. هر چند، به دلیل آنکه شایعات بسیاری حول این موضوع وجود دارد، تنها به افرادی اشاره می‌کنیم که قدرت‌های فوق طبیعی آن‌ها از سوی منابع معتبر تأیید شده باشد.

 

دنیل براونینگ سمیت

۹. مرد لاستیکی: دنیل براونینگ سمیت (Daniel Browning Smith)

دنیل در چهار سالگی تحت تأثیر حرکات محیرالعقول بدنی سیرک بازان قرار گرفت و از‌‌ همان زمان رویای تبدیل شدن به یکی از آن‌ها را در سر پروراند. او با سال‌ها تلاش به انعطاف بدنی خارق العاده و بی‌نظیر رسید که در تاریخ بشریت کم نظیر است. مشهور‌ترین هنرنمایی او مربوط به رفتن در یک جعبه ۳۳x۴۰x۴۸ سانتی متری است.

انسان هایی با قدرت های ما فوق بشر

کوین ریچاردسون

۸. نجوا کننده با شیر‌ها: کوین ریچاردسون (Kevin Richardson)

کوین از شانزده سالگی کار با حیوانات و شیر‌ها را شروع کرد. پس از گذشت زمانی کوتاه و به کمک درک فوق العاده‌اش از رفتار حیوانات، توانست بیش از هر فرد دیگر به آن‌ها نزدیک شود. با گذشت زمان و افزایش تجربه، او نهایتا توانست تمام قوانین ایمنی و امنیتی کار با حیوانات وحشی را بشکند و بر خوی درندگی حیواناتی مانند کفتار، پلنگ و حتی شیر غلبه کند. کاملا مشخص است که او این توانایی خود را با مطالعه رفتار حیوانات به دست آورده، ولی با این حال توانایی در بر قراری ارتباط با حیوانات کاملا بی‌مانند است. حضور او در میان شیر‌ها به گونه‌ای کاملا طبیعی بوده و ارتباطش با آن‌ها آن چنان قوی است که شیر‌ها او را عضوی از گروه خود می‌دانند.

 

استفان ویلثشایر

۷. دوربین عکاسی زنده: استفان ویلثشایر (Stephen Wiltshire)

استفان تنها به کمک مغز خود و توانایی خارق العاده‌اش توانسته به یک ابر انسان تبدیل شود. این مرد ۳۶ ساله به کشیدن نقاشی‌های بزرگ و پر جزئیات، به خصوص از مناظر شهری مشهور است. او قادر است تنها با یک بار نگاه کردن به یک منظره و به خاطر سپاردن آن، طرحی بسیار دقیق و پر جزئیات از آنچه در حافظه‌اش ثبت کرده است را روی کاغذ پیاده کند.

البته او بر خلاف انسان‌های معمول، زندگی چندان راحتی را تجربه نمی‌کند. توانایی منحصر به فرد او در واقع ناشی از بیماری اوتیسم یا‌‌ همان در خود ماندگی استفان است در ۳ سالگی تشخیص داده شد و قطعا می‌توان گفت این قدرت شگفت انگیز مغز او ارزان به دست نیامده است.

بن آندروود

۶. مرد خفاشی: بن آندروود (Ben Underwood)

داستان از جایی شروع شد که دکتر‌ها مجبور شدند بن آندروود را که در آن زمان تنها یک سال داشت، عمل کنند. بن که با نوعی سرطان چشم به دنیا آمده بود در یک سالگی چشم خود را از دست داد. از آن پس او به کمک ایجاد صداهای کوچک با زبان خود، ارتباطش را با دنیای اطراف حفظ کرد. در واقع او از‌‌ همان روشی بهره می‌برد که خفاش‌ها برای مسیر یابی استفاده می‌کنند، یعنی پژواک.

او این کار را با ایجاد صداهایی توسط زبان و سپس دریافت و تحلیل انعکاس آن صدا از اجسام اطراف، انجام می‌داد. به این طریق یک تصویر سه بعدی از اجسام اطراف در مغز ایجاد کرده و می‌توانست فضای اطراف خود را مجسم کند. به گفته او هر سطحی انعکاس مخصوص به خود را دارد که به امکان جنس و نوع اشیاء را می‌داد.

در در سال ۲۰۰۹ به دلیل پیشرفت‌‌ همان سرطانی که در کودکی چشمش را گرفته بود، از دنیا رفت.

ورونیکا سیدر

۵. چشمان عقاب: ورونیکا سیدر (veronica seider)

در سال ۱۹۷۲ دانشگاه اشتوتگارت در آلمان گزارش کرد که یکی از دانشجویانش از بینایی خارق العاده‌ای بهره‌مند است. این دانشجو که ورونیکا سیدر نام داشت، به طرز باور نکردنی بیست برابر بهتر از افراد معمولی اجسام را می دید.

ورونیکا قادر بود درست همانند یک دوربین چشمی، اشیایی که در فاصله ۱.۶ کیلومتری قرار داشتند، به خوبی و با جزئیات بسیار مشاهده کند، چنان که قادر بود به راحتی چهره یک فرد در این فاصله را ببیند. علاوه بر آن، او توانایی عجیبی هم در مشاهده اجسام ریز داشت که قابل مقایسه با یک ذره بین بود. گفتنی است، رکورد او در گینس هنوز شکسته نشده و احتمالا به این زودی‌ها شکسته نخواهد شد.

 

مایکل لوتیتو
 

۴. مرد همه چیز خوار: مایکل لوتیتو (Michel Lotito)

مایکل لوتیتو شهرتش را از طریق خوردن اجسام غیر قابل هضم به دست آورد. تقریبا هر چیزی می‌توانست به عنوان یک غذای خوش مزه توسط این مرد خورده شود. او از بلعیدن هیچ چیز از جمله لاستیک، آهن، چوب و حتی شیشه هم ترسی نداشت. مشهور‌ترین چیزی که توسط او خورده شده، پیکره کامل یک هواپیمای سسنا ۱۵۰ است. شاهکار خوردن این هواپیما، دو سال تمام طول کشید.

او که قادر بود به طور متوسط روزانه یک کیلوگرم فلز میل کن، برای اطمینان از عدم آسیب رسیدن به دستگاه گوارشش، پیش از هر وعده مقادیر زیادی روغن صنعتی می‌نوشید؛ هرچند مایکل بیشتر به خوردن فلزات علاقه داشت، از خوردن اجسام دیگر هم لذت می‌برد. او توانست در طول زندگی‌اش تقریبا ۹ تن آهن که شامل ۱۸ دوچرخه، ۱۵ خودرو، ۷ تلویزیون، ۶ چلچراغ، ۲ تخت خواب، یک هواپیما، یک تابوت و... بود، را ببلعد.

او می‌گفت موز و تخم مرغ پخته شده حال او را بد می‌کنند. نهایتا مایکل در ۵۷ سالگی به مرگ طبیعی فوت کرد (!).

 

کیم پیک

۳. ابر حافظه: کیم پیک (Kim Peek)

اگر فیلم «مرد بارانی» را دیده باشید، حتما از قدرت خارق العاده شخصیت نابغه عقب افتاده یعنی «ریموند بابیت»، حیرت زده شده‌اید. در واقع این شخصیت با الهام از کیم پیک که دقیقا همین توانایی را داشت، خلق شده است. کیم پیک که از یک بیماری نادر به نام سندرم اف جی (FG Syndrome) رنج می‌برد توانایی عجیبی در به خاطر سپردن جزئیات داشت. در حقیقت این بیماری باعث شده بود دو نیم کره مغز او از یکدیگر جدا باشند! به این معنا که رشته‌های عصبی که دو نیم کره مغز را به یکدیگر پیوند می‌دهند، در سر او وجود نداشتند. همین مسئله منشأ توانایی عجیبش در یادآوری جزئیات و دیگر قابلیت‌های حیرت انگیزش شده بود.

او در ۱۶ ماهگی خواندن کتاب را آغاز کرد. با گذشت زمان توانایی کتاب خوانی او هم به سرعت پیشرفت کرد تا جایی که او قادر بود تنها با یک بار خواندن یک کتاب با سرعت بالا و پیوسته، تمام جزئیات و کلمات آن را به خاطر بسپارد. از دیگر توانایی‌های پیک آن بود که او می‌توانست صفحه راست کتاب را چشم راست و صفحه چپ کتاب را با چشم چپ بخواند! طبق مقاله‌ای که در نیویورک تایمز چاپ شد، او قادر بود جزئیات کامل محتوای حداقل (!) ۱۲ هزار کتاب را به یاد بیاورد.

با این حال در کنار توانایی مغزی فوق العاده، تیم از داشتن یک زندگی معمولی محروم بود. بیماری او باعث شد که او تا ۴ سالگی نتواند راه برود. او هیچ‌گاه بستن دکمه‌های پیراهنش را یاد نگرفت و تقریبا در تمام رفتار‌های حرکتی‌اش با مشکل رو به رو بود. همچنین جالب است بدانید که با وجود توانایی‌های خارق العاده‌اش، او در تست هوش امتیاز ۸۷ را به دست آورد که مربوط به یک انسان معمولی است.

 

دین کارنازس

۲. استقامت بالا: دین کارنازس (Dean Karnazes)

زمانی که دین بچه بود برای تفریح فاصله میان مدرسه و خانه‌اش را می‌دوید. با گذشت زمان علاقه‌اش به دویدن هم بیشتر شد و به تدریج مسافت را هم افزایش داد. این وضعیت ادامه داشت تا آنکه دین برای اولین بار دوی ماراتون را تجربه کرد. او در یک مسابقات کوچک خیریه، برای جمع آوری هزینه طبقات محروم، شرکت کرد. در آن مسابقه بیشتر بچه‌ها توانستند ۱۰ تا ۱۵ بار زمین مسابقه را دور بزنند این در حالی بود که دین توانست تا شش ساعت به دویدن ادامه داده و نهایتا ۱۰۵ بار دور زمین مسابقه بدود.‌‌ همان جا بود که توانایی و استعداد خارق العاده او در دویدن کشف شد؛ هر چند کمی بعد‌تر او دویدن را به دلایلی کنار گذاشت.

دین بعد از سال‌ها در حالی که ۳۰ سال داشت، دویدن را دوباره از سر گرفت. او پس از ورود به دنیای حرفه‌ای ورزش توانست رکورد‌های زیادی را به ثبت رساند که بسیاری از آن‌ها نه تنها برای هر انسان، بلکه برای هر جانداری غیر ممکن به نظر می‌رسند. خارق العاده‌ترین رکورد او شامل طی کردن مسافت ۵۶۰ کیلومتری در طی ۸۰ ساعت و ۴۴ دقیقه (معادل ۳ روز و ۸ ساعت و ۴۴ دقیقه) بدون هر گونه استراحت و حتی خواب است!

در آزمایش‌های بسیاری که روی او انجام شد، مشخص گشت این توانایی عجیب و باورد نکردنی در حقیقت یک جهش ژنتیکی می‌باشد که باعث تغییر در متابولیسم بدن او گشته و توسط دویدن‌های مکرر او در کودکی تقویت شده است. پزشکان عنوان کردند اگر او همیشه آب و غذای کافی به بدنش برساند، می‌تواند با سرعتی معادل ۱۵ کیلومتر بر ساعت، تا ابد به دویدن ادامه دهد!

 

ویم هوف آکا

۱. مرد یخی: ویم هوف آکا (Wim Hof Aka)

ویم هوف از قدرتی بی‌نظیر بهره‌مند است که او را در برابر سرما ایمن و آسیب ناپذیر می‌کند. او می‌تواند از طریق مدیتیشن دمای بدن خود را تا دو ساعت در آب صفر درجه ثابت نگه دارد. ویم هوف توانایی خود را در یک آزمایش کامل اثبات کرد و دانشمندان هیچ توضیحی برای این توانایی خارق العاده او پیدا نکردند.

مدتی پس از انجام این آزمایش، او تصمیم گرفت برای نشان دادن دوباره توانایی‌هایش قله اورست را تنها با بر تن داشتن لباس زیرش، فتح کند. نتیجه کار باز هم همه را شگفت زده کرد. در کمال تعجب او توانست بدون هیچ مشکلی در دمای بسیار سرد اورست، دوام آورد. هر چند که به دلیل جراحت پا موفق به فتح قله نشد.

از آنجا که احتمالا ویم اعتقادی به سرما نداشت، تصمیم گرفت چالشی دیگر را برای خود برگزیند. او این بار تصمیم گرفت مقاومت بدنش در برابر گرما را امتحان کند و به همین منظور در یک دوی ماراتون شرکت کرد. البته این یک ماراتون معمولی نبود. او در ماراتون ۲۴ ساعته و ۱۲۶ کیلومتری صحرای نامیب شرکت کرد و بدون نوشیدن حتی یک قطره آب به خط پایان رسید. با این کار او نشان داد که بدنش نه تنها در برابر سرما، بلکه در برابر گرما هم تحمل بالایی دارد. گفتنی است، دمای هوا در صحرای نامیب در روز تا ۴۵ درجه سانتی گرا بالا رفته و شب تا ۰ درجه پایین می‌آید.

تا همین جای کار هم قدرت‌های این مرد تمام قوانین زیست‌شناسی و فیزیولوژی بدن انسان را نقض کرده است و اگر فکر کردید که داستان این مرد همین جا به پایان می‌رسد، کاملا در اشتباهید. در واقع آنچه تا کنون گفتیم در برابر مهم‌ترین و خارق العاده‌ترین توانایی او، تنها یک ‌تردستی کوچک محسوب می‌شود! او علاوه بر توانایی کنترل دمای بدنش، قادر است حتی دستگاه ایمنی و دستگاه عصبی بدنش را هم کنترل کند. او که تا کنون تحت آزمایش‌های مختلف قرار گرفته، توانسته تحت شرایط آزمایشگاهی اثبات کند که حتی قادر است سیستم عصبی خود را تحت کنترل بگیرد و به دستگاه ایمنی بدنش دستور دهد!

اگر بخواهیم خلاصه کنیم باید بگوییم وجود این مرد از اساس ناقض قوانین طبیعت است.