شرق:كارآگاهان جنايي پليس آگاهي استان فارس ديماه سال گذشته در جريان وقوع جنايت در خانهاي در داراب قرار گرفتند و با حضور در آنجا، تحقيقات تخصصي را كليد زدند. ماموران وقتي به قتلگاه پا گذاشتند، ابتدا جنازه مرد ۵۹سالهاي به نام علي را مشاهده كردند كه غرق در خون در پذيرايي افتاده و آثار ضربات متعدد چاقو بر پيكرش مشهود بود. كمي آنسوتر جنازه زن ۶۴ سالهاي در وضعيت مشابه قرار داشت. دو مقتول زن و شوهر بودند و اجساد آنها توسط دختر ۲۶ سالهشان به نام سميرا كشف شده بود.
کارآگاهان وقتی خانه را به دقت بررسی کردند، مطمئن شدند هیچ‌یک از اموال علی و سمیه از داخل خانه به سرقت نرفته اما قاتل سوار بر خودرو روآ متعلق به علی، صحنه جنایت را ترک کرده است. آنها همچنین به این اطمینان رسیدند که قاتل به راحتی و با شناخت قبلی مقتولان به عنوان میهمان وارد خانه آنها شده و پس از یک درگیری، دست به چاقو برده و خون به پا کرده است. آثار برجا مانده در صحنه جرم گواهی می‌داد دو مقتول کوشیده بودند در برابر مهاجم از خودشان دفاع کنند ولی موفق به این کار نشده‌بودند.
سمیرا وقتی نتیجه تحقیقات اولیه را فهمید، انگشت اتهام را به سوی نامزدش گرفت و گفت من و رضا با هم اختلاف داشتیم و قرار بود او امروز - روز حادثه - برای صحبت کردن با پدرم به اینجا بیاید، من حتم دارم قتل به دست او انجام شده است. طبق اطلاعاتی که دختر جوان در اختیار پلیس قرار داد، او صبح روز حادثه با نامزدش ملاقات کرده و رضا به‌وی گفته بود قصد دارد به خانه مقتولان برود تا تکلیفش را روشن کند. به این ترتیب رضا در عملیاتی ضربتی دستگیر شد. او ابتدا خودش را بی‌گناه خواند ولی انکارهایش فایده‌ای نداشت و با ادامه یافتن بازجویی‌ها او به هر دو جنایت اقرار و انگیزه‌اش را اختلافات خانوادگی عنوان کرد. او به افسران ویژه مبارزه با قتل گفت: «سمیرا دختر دایی‌ام است و من از دوران نوجوانی به او علاقه داشتم، برای همین وقتی شرایط فراهم شد، علاقه‌ام را به زبان آوردم و با برگزاری مراسمی رسمی از او خواستگاری کردم. دایی‌ام هم با این ازدواج مخالفتی نکرد و ما عقد کردیم و نامزد شدیم. دلم می‌خواست هر چه زودتر زندگی مشترک‌مان را شروع کنیم ولی مشکلاتی سر راه‌مان قرار گرفت و دایی‌ام با بهانه‌گیری‌هایش مانع برگزاری جشن عروسی می‌شد، هر چه سعی کردم به این اختلافات پایان بدهم، موفق نشدم.» رضا در ادامه اعترافاتش گفت: «اختلافات ما به تدریج بیشتر و بیشتر شد تا اینکه روز حادثه وقتی برای مذاکره و صحبت با پدر و مادر سمیرا به خانه آنها رفتم کنترل خودم را از دست دادم و آنها را کشتم.»
متهم بعد از اعتراف به این جنایت صحنه قتل‌ها را نیز بازسازی کرد و بعد از آن پرونده با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست در اختیار قضات دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت و رضا هفته پیش پای میز محاکمه رفت. در این جلسه محاکمه، نماینده دادستان جرم رضا را محرز دانست و اولیای دم مقتولان نیز اعلام کردند خواسته‌شان قصاص متهم است. در ادامه رضا به دفاع از خودش پرداخت. او بار دیگر به قتل اعتراف کرد و گفت: «من سمیرا را دوست داشتم و می‌خواستم با او زندگی کنم اما اختلافاتی که با دایی‌ام و همسرش داشتم، زندگی‌مان را مختل کرده و کار به جایی رسیده بود که سمیرا با اصرار والدینش می‌خواست از من جدا شود. اصلا راضی به طلاق نبودم، برای همین روز حادثه صبح زود به محل کار نامزدم رفتم و با او درباره مشکلاتی که وجود داشت، صحبت کردم. سمیرا گفت اگر پدر و مادرش حرفی نداشته باشند، او هم از طلاق صرف‌نظر می‌کند. حرف‌های سمیرا باعثشد برای رفتن به خانه دایی‌ام و گفت‌وگو با او مصمم شوم. آن روز با دایی و زن دایی‌ام صحبت کردم ولی به‌نتیجه‌ای نرسیدم و کم‌کم کار به مشاجره لفظی کشید و من ناگهان کنترل خودم را از دست دادم و با برداشتن یک چاقو علی و سمیه را کشتم و بعد هم فرار کردم. در زمان قتل آنقدر عصبی شده بودم که اصلا متوجه رفتارم نبودم.»
بنا بر اين گزارش بعد از دفاعيات متهم و وكيلش هيات قضات ختم جلسه را اعلام كردند و براي صدور راي وارد شور شدند.