قاتل صاحب جگرکی در آستانه محاکمه قرار گرفت

اوایل آذر سال 93 مرد میانسالی به کلانتری 153 شهرک ولیعصر مراجعه و اعلام کرد پسرش به طور ناگهانی ناپدید شده است، وی در ادامه اظهاراتش به مأموران گفت: پسرم یاشار مجرد است و مغازه جگرکی دارد، شب گذشته وی به خانه آمد و حدود 100 میلیون تومان پولی که پس‌انداز کرده بود را برداشت و رفت، امروز چندین بار به تلفن همراهش زنگ زدم اما پاسخگو نبود، به همین دلیل نگران شدم و تصمیم گرفتم فقدان پسرم را به پلیس اطلاع دهم.

پس از ثبت فقدان یاشار، تیمی از کارآگاهان ادراه آگاهی به دستور سعید احمدبیگی؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت برای پیداکردن وی دست به کار شدند و به بررسی تماسهای تلفن همراهش پرداختند؛ کارآگاهان در ابتدای تحقیقات رد پای زن جوانی را که با یاشار در ارتباط بود، پیدا کردند و وی بازداشت شد.

زن جوان در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: همسر صیغه‌ای یاشار هستم، چند شب پیش وی درحالیکه پول زیادی به همراه داشت، به منزلم آمد، آن شب ما برای شام به پیتزا فروشی رفتیم و صبح زود هم با تماس یکی از دوستانش پول‌هایش را برداشت و از خانه من رفت و دیگر از وی خبری ندارم.

کارآگاهان با بررسی آخرین تماس یاشار متوجه شدند فردی که با وی تماس گرفته از یک سیم کارت سرقتی استفاده کرده است، همچنین تحقیقات تخصصی آنها نشان می‌داد که همسر صیغه‌ای یاشار بی‌گناه است.

از سوی دیگر در بررسی‌های میدانی این فرضیه برای مأموران پلیس قوت گرفت که یاشار، قربانی سرقت شده بنابراین کارآگاهان تحقیقات خود را روی افراد نزدیک به وی متمرکز کردند.

سرانجام کارآگاهان در بررسی‌های تخصصی به سرنخ جدیدی رسیدند و متوجه شدند یاشار چند روز قبل از گم‌شدن با یکی از دوستانش به نام نادر که او هم مغازه جگرکی دارد برای سرمایه‌گذاری 100میلیون تومانی مشورت کرده است، با به دست آمدن این سرنخ جدید، نادر بازداشت شد اما وی در بازجویی مدعی شد که از سرنوشت یاشار بی‌خبر است و در جریان سرمایه‌گذاری او نیست.

20 روز بعد از دستگیری نادر، وی قاتل خیالی را به کارآگاهان معرفی کرد و گفت: یکی از دوستان مشترکمان به نام ستار مرتکب قتل شده و به خارج از کشور گریخته است اما این طرفه نادر نیز برای فرار از حقیقت جواب نداد و سرانجام پس از هشت ماه لب به اعتراف گشود و به قتل یاشار اقرار کرد، وی درباره انگیزه و نحوه قتل یاشار به بازپرس پرونده گفت: من با یاشار دوست بودم، روزی مقتول با من مشورت کرد و گفت 95 میلیون تومان سرمایه دارد و قرار است با خرید طلا سرمایه‌گذاری کند؛ زمانیکه متوجه سرمایه او شدم، وسوسه سرقت پول‌هایش مثل خوره به جانم افتاد تا اینکه نقشه قتل او را طراحی کردم و به مقتول گفتم با طلافروشی آشنا هستم و می‌توانم به قیمت پایین‌تری برای او طلا بخرم، یاشار را فریب دادم و نخستین گام از نقشه‌ام را اجرا کردم.

وی افزود: چند روز قبل از قتل یاشار چند کارگر را به مغازه‌ام آوردم و آنها چاهی به عمق هشت متر در مغازه‌ام کندند، بعد نیز تفنگ شاه‌کشی را به همراه 50 فشنگ به مبلغ یک میلیون و 800 هزار تومان خریدم و طبق نقشه طراحی شده از قبل گام به گام پیش رفتم تا اینکه صبح روز حادثه با او تماس گرفتم و خواستم با پول‌هایش به مغازه‌ام بیاید و با هم به طلافروشی برویم، دقایقی بعد یاشار با 95 میلیون تومان پول وارد مغازه‌ام شد که در فرصتی مناسب هشت تیر به او شلیک کردم و یاشار را به قتل رساندم.

نادر در ادامه اعترافاتش به بازپرس گفت: جسد یاشار را در همان چاهی که کارگران حفاری کرده بودند، انداختم و با خاک آن را پر و  بعد نیز روی چاه را کاشی کردم، تفنگ شاه‌کش را نیز به همراه فشنگ‌های باقی مانده در پشت‌بام مغازه‌ام پنهان کردم.

11 مرداد 94 جسد یاشار در چاه مغازه نادر کشف شد و پس از تکمیل پرونده قتل، سعید احمدبیگی؛ بازپرس امور جنایی تهران برای قاتل این پرونده به اتهام مباشرت در قتل عمدی با اسلحه، سرقت مسلحانه مقرون به آزار حدود 100 میلیون تومان وجه نقد، نگهداری و حمل سلاح جنگی قرار مجرمیت صادر کرد و با صدور کیفرخواست برای نادر، وی به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه خواهد شد.