چرا بعضی ها اینقدر قسم می خورند؟

هنوز سرمنشا قسم خوردن برای فهماندن جملات خویش به دیگران مشخص نیست و به درستی نمی توان تاریخی را مشخص کرد که از چه زمانی مردم برای باور حرفهای خود به دیگران از چیزی به اسم قسم استفاده کرده اند. مهم این است که قسم با گپ و گفت مردم به قدری عجین شده که نه تنها بر سخنان گوینده در ذهن شنونده صحه نمی گذارد بلکه شنونده را نیز در باور حرفهای گوینده به شک وا می دارد.

 

اگر چه از قسم خوردن بعنوان آغاز رسمی فعالیت بسیاری از مشاغل از جمله  پزشکان، نمایندگان مجلس، وکلا و به ویژه شهود در دادگاهها استفاده می شود که صحت و سقم آن قسم در طی فعالیت فرد و نابسامانی های رفتاری خود را نشان می دهد اما سایر قسم ها در بین مردم بی رویه و بدون استناد و پشتوانه بر زبان جاری می شود و ارزش آن حتی از ساده ترین کلمات گفتاری نیز متاسفانه پایین تر است.

 

گاهی برخی افراد هر حرفی که می زنند یک قسم چاشنی آن می کنند تا اعتماد دیگران را بیشتر به خود جلب کنند. اصلاً قسم خوردن ورد زبانشان شده. حتی زمانی که احتیاج به اثبات حرفشان نیست هم بدون هیچ دلیلی قسم می خورند در حالی که روایت های اسلامی زیادی وجود دارد که در آنها تأکید شده که قسم را خوار و بی ارزش نکنید ولو برای اثبات حرف راست. وقتی کسی خودش طوری رفتار کند که دیگران تا اندازه ای به او اعتماد داشته باشند، دیگر نیازی به قسم خوردن نیست؛ چه برسد به اینکه به این کار عادت کند و برای هر حرفی خدا و پیامبر را شاهد بگیرد. قسم دروغ جای خودش را دارد و از گناهان کبیره است.

 

تعهدی که، قسم ایجاد می کند
احمد تقوایی دکترای فقه و مبانی حقوق در گفت‌وگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان با اشاره به اینکه قسم یا واژه فارسی آن «سوگند»، به عملی گفته می شود که فرد برای اثبات درستی سخن یا ادعای خود به آن متوسل می شود، گفت: قسم یادکردن از دیرباز بر سر زبان‌ها بوده و بخصوص دربین افرادی که به مبانی دینی پایبند هستند، وجود دارد. اهمیت قسم اینجا معلوم می شود که حتی خداوند در بسیاری موارد قرآن کریم ، قسم آورده است مانند والعصر (سوگند به عصر). 

 

وی قسم را سبب ایجاد تعهدی بر دوش فرد دانست و با توجه به مسائل و احکام فقهی و حقوقی بیان کرد: مثلا قاضی در هنگام صدور حکم از شهود می خواهد که قسم یاد کنند و این نشان از جایگاه ویژه سوگند است.

 

مراقب سوگندهایتان باشید
در روایات متعدد داریم که مراقب سوگندهایتان باشید چرا که بعنوان مثال قسم ممکن است فردی را تا مرز اعدام بکشاند، از این رو محسن اسماعیلی حقوقدان و استاد دانشگاه بیان کرد: از نظر فقهی دو نوع قسم، یکی برای انجام دادن یا ترک یک کار و دیگری برای اثبات یا نفی یک مطلب است. مثلا فردی قسم می خورد که سیگار نکشد؛ در اینجا قسم خوردن برای انجام یا ترک یک کار است که حتما باید به آن عمل شود و ترکش کفاره دارد.

 

وی افزود: جملاتی به شکل " خدا شاهد است که این طور بوده" مصداق نوع دوم قسم است که تکلیف دروغ بودنش بر همگان مشخص است. از این رو تاکید شده که حتی به قسم راست هم عادت نشود.

 

قسم خوردن به شرطه‌ها و شروطه‌ها
تقوایی با اشاره به اینکه دایره کاربرد قسم محدود است، گفت: به دلیل حریم، حرمت، چارچوب ( بدون مقدمه نباید باشد) و قداست، توصیه شده که به راحتی قسم خورده نشود و از نظر روایات و آیات قرآنی فقط در جایی باید استفاده شود که موضوع، اهمیت بسیار بالایی دارد؛ مثلا خون و جان مسلمانی در معرض خطر باشد یا قصد احقاق حق داشته باشیم اما متاسفانه در باور عام مردم اینطور است که بدون درنظر گرفتن چارچوب‌ها، برای هر چیزی قسم می خورند.

 

این دکتری فقه و مبانی حقوق یادآور شد: گاهی افراد برای به کرسی نشاندن حرفهای خود (حتی اگر دروغ یا ناحق باشد) قسم را همانند یک کالا تلقی کرده و برخلاف آنچه که در کتاب الهی و روایات آمده از آن استفاده می کنند. استفاده زیاد قسم، نشان صحه بر دروغگویی از جانب فرد است و درواقع او با این کار اعلام می کند دروغ می گوید؛ چون وقتی کسی دارای حق باشد و حرفش را بر حق بداند، به خاطر مسئله شخصی از قسم به عنوان یک کالا استفاده نمی کند. 

 

قسم چاشنی حرف‌های دوستانه
با توجه به پیچیدگی زندگی جوامع امروز، شکل عوض کردن جامعه و نوع تعاملات ارتباطاتی که امروزه مردم با هم دارند، طبیعی است که همه چیز حتی سوگند خوردن، هم پیچیده شده است.

 

فرد قسم می خورد تا طرف مقابل یا مدعیان را در یک موضوع خاص مجاب کند.  درواقع این فرد جای آنکه با پیداکردن دلایل، استدلال ها، شواهد و مدارک طرف مقابل را در موضوع مورد اختلاف قانع کند، به راحتی سوگند می خورد.

 

این روزها عدم آگاهی افراد از جایگاه و حرمت قسم باعث شده، سوگند یاد کردن به راحتی بر سرزبان‌ها باشد؛ تقوایی در این‌باره بیان کرد: علاوه بر آیات و روایات حتی از نگاه روانشناختی هم زیاد قسم خوردن برخی انسا‌ن‌ها دلیل دارد و به بی اعتمادی یا تربیت افراد تعبیر می شود. درواقع بی اعتمادی دو نفری که با یکدیگر گفت‌وگو می کنند سبب زیاد قسم خوردن آنها می شود چرا که هر کدام به نوعی قصد به کرسی نشاندن حرف خود را دارند. 

 

قسم مثل نقل و نبات در خانه
وی با اشاره به مسئله تربیت به عنوان یکی دیگر از عوامل موثر در قسم خوردن عنوان کرد: گاهی افراد در خانواده و محیط ‌زندگی به گونه‌ای تربیت می شوند که استفاده از قسم را راهی برای رسیدن به غرایض خود می بینند. عادت به قسم خوردن اکتسابی است و عمدتا در محیط هایی اتفاق می افتد که این حالت بیشتر وجود دارد. پدر و مادری که برای کوچک ترین چیزی قسم می خورند یا فضایی که برای سوگند خوردن در جامعه وجود دارد می تواند کودکان را آموزش دهد.

 

ممنوع نیست، محدود است
این دکترای فقه و مبانی حقوق تاکید کرد: اگر انسان به اصل خود (منظور ریشه مکاتب الهی) باور داشته باشد، دیگر به سمت قسم خوردن‌های بی مورد نمی رود چراکه آموزه‌های الهی انسان را به این سمت هدایت می کنند که قسم زیاد یاد نشود. درواقع انسان ها با استفاده از الگوی زندگی بزرگان دینی می توانند به زمینه های تربیتی و اصل خود پی ببرند.

 

وی با بیان اینکه قسم خوردن ممنوع نیست اما محدود است، افزود: انسانی که بر حق است، نیازی به قسم خوردن برای اشخاص و غرایض شخصی خود ندارد؛ مگر اینکه غرض والا و الهی جز منفعت شخصی درمیان باشد.