کودکان؛ 123 را به خاطر بسپارید!

بخشی از حقوق شهروندی به کودکان اشاره می‌کند و به نظر می‌رسد باید با اطلاع‌رسانی دقیقی صورت گیرد تا همه به ویژه کودکان از حق و حقوق خودشان مطلع شوند و در مقابل هر ظلمی کوچک یا بزرگ کوتاه نیایند.

ابوالفضل پسر 4-5 ساله‌ای است که همه بچه‌های محله از او می‌ترسند. هیچ گربه‌ای از دستش جان سالم به در نمی‌برد. یکی از کسبه محل می‌گوید: «آمد و از من یک لباس خواست به او ندادم، با سنگ زد شیشه مغازه‌ام را پایین آورد.» با آن که سرما دیگر کودکان را در لباس‌های گرم پیچانده او با یک دمپایی و بلوز معمولی در کوچه می‌چرخد. همبازی ندارد. فقط احمدآقا، مرد همسایه است که به او توجه و محبت می‌کند و ابوالفضل او را مشتی صدا می‌کند. احمدآقا می‌گوید: «دلم برایش می‌سوزد. پسر باهوش، مهربان و بامعرفت است اما زندگی درستی ندارد. برای اینکه بچه‌ها مسخره‌اش نکنند مهربانی‌اش را پنهان می‌کند.» ابوالفضل مادری معتاد دارد. وقتی با ترفندی خودم را نزدیکش می‌کنم و با او حرف می‌زنم، می‌گوید: «مامانم خیلی مهربونه. فقط وقتایی که شیشه می‌کشه یا مواد بهش نمی‌رسه، منو می‌زنه. خوب اون موقعه‌ها هم دست خودش نیست. حالش بده. همسایه‌هامون نمی‌فهمند که مامانم دست خودش نیست که اذیتشان می‌کند. می‌خواهند او را اذیت کنند. فقط مشتی خیلی خوب است. هر روز برایم بستنی می‌خرد و نان. بعضی وقت‌ها هم برایم غذا می‌آورد. دستپخت خانومش خیلی خوب است.» بعضی وقت‌ها همسایه‌ها همه از مزاحمت‌های مادر ابوالفضل شکایت می‌کنند. یکی از همسایه‌ها می‌گوید: «پلیس 110 یک شعبه هم اینجا زده. پسر این زن تا وقتی پلیس را ندیده مثل خرس غرش می‌کند و حتی مردها را هم با سنگ می‌زند اما وقتی پلیس می‌آید می‌رود و پش مادرش قایم می‌شود. آنقدر مظلوم می‌شود که پلیس باورش نمی‌شود یک وجب بچه از پس چند تا مرد برآمده است.»

 

**کودک‌آزاری را نمی‌شناسیم

کافی است در پرونده‌های بزرگ قتل و جنایات سرک بکشید. اکثر کسانی که مرتکب جرم‌های سنگین می‌شوند، از کودکی آرام و همراه با محبت پدر و مادر محروم بودند.

 

مسعود قادی پاشا، مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران می‌گوید: «بسیاری از کودک‌آزاری‌ها اعلام نمی‌شود. بر اساس محل و نوع جراحت، این پدیده شناسایی می‌شود. با بررسی شکل، محل و نوع جراحت، کودک‌آزاری‌ها شناسایی می‌شود و پس از این تشخیص به مراجع قضایی کمک می‌کنیم تا کودک‌آزاری‌ها پیگیری قضایی شود.»

 

دکتر محمدزاهدی اصل، مددکار اجتماعی و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این سوال که چرا فقط کتک زدن را کودک آزاری می‌دانند؟ به آفتاب یزد می‌گوید: «دلیل عمده‌اش این است که آنقدر شکل‌های کودک‌آزاری در ایران رایج است که معمولا شدیدترین و حادترین‌ آن یا همان آزار جسمانی را کودک آزاری می‌دانیم و اشکال دیگر کودک آزاری کمتر به چشم می‌آید.»

 

وی با اشاره به فرهنگ رایج در کشور می‌افزاید: «به دلیل فرهنگی که داریم بچه‌ها به نوعی این ظلم را می‌پذیرند. در حقیقت پذیرشی در فرهنگ جامعه ما وجود دارد که انگار پدر و مادر حق دارد کودک را آزار دهد، به او توهین کند و از بعضی از امکانات و مواهب زندگی محروم کند. گاهی والدین در نوع حادتر کودک را از تحصیل محروم می‌کنند و بنا به شرایط اقتصادی خانواده او را وادار می‌کند به کارکردن در مزرعه یا شغل‌های کاذب. این مسائل به دلیل آن که متداول بوده و وجود داشته به چشم نمی‌آید.»

 

این استاد دانشگاه تاکید می‌کند: «وقتی به قوانین توجه می‌کنید ولی کودک (غالبا پدر او) حق دارد به نوعی در حق فرزند خودش محدودیت‌هایی ایجاد کند که به چشم نمی‌آید و طبیعتا افکار عمومی این را کودک‌آزاری تلقی نمی‌کند. در حالی که در جوامع پیشرفته دنیا و کشورهای توسعه‌یافته با ایجاد کوچک‌ترین محدودیتی که برای کودک، نهادهای ذیربط به محض مطلع شدن سریع می‌آیند و خانواده‌ را مورد مواخذه قرار می‌دهند.»

 

به گفته وی، 58 سال از عمر مددکاری اجتماعی ایران می‌گذرد و فاصله‌ای شاید حدود 60 سال با دنیا داریم، مددکاران اجتماعی جایگاه رفیعی دارند و به آنها بها داده می‌شود و موقعیتی دارند که اگر تشخیص دهند، در قالب سازمان و نهادی که کار می‌کنند کودک را از خانواده می‌گیرند و خانواده را از حضانت کودک محروم می‌کنند. به نوعی این تعبیر را می‌کنند که آنها صلاحیت تربیت کودک خودشان را ندارند. زمانی که به نوعی حق و حقوق کودک‌شان را پایمال می‌کنند و به حریمش تجاوز می‌کنند و او را دچار آزار و اذیت روحی، روانی، شخصیتی و امثال اینها می‌کنند.»

 

**بزهکاری‌ها خفته در کودک‌آزاری است

«تقریبا اکثریت تحقیقات در این حوزه نشان می‌دهد افرادی که در دوره کودکی و حتی نوجوانی و حتی بزرگسالی دچار رفتارهای نابهنجار می‌شوند تخلف می‌کنند، به نوعی کسانی هستند که در دوره کودکی دچار آزار شده بودند و فرآیند اجتماعی‌شدن‌شان با محدودیت‌هایی مواجه شده و این رفتار در سال‌های بالاتر خودش را نشان می‌دهد.» این را دکتر زاهدی اصل می‌گوید و ادامه می‌دهد: «شخصیت‌هایی که مرتکب قتل‌های زنجیره‌ای شده و گرفتار قانون شدند وقتی داستانشان را منعکس می‌کنند، متوجه می‌شوید این مشکلات ریشه دارد در دوره‌ای که باید با محبت، ملاطفت، رافت و روش‌های بسیار حساب‌شده و به نوعی سازنده بزرگ می‌شدند و شخصیت‌ آنها شکل می‌گرفت.»

 

وی تاکید می‌کند: «ریشه‌یابی‌ها، حساسیت‌ها و عصبی بودن، پایین بودن آستانه تحمل، بالا بودن آستانه تحریک‌پذیری و... بعضی از افراد نشان می‌دهد که بخش قابل توجهی از این رفتارها نشات گرفته از دوران کودکی و نوجوانی‌شان است.»

 

**اورژانسی در کار نیست

با 123 یا همان اورژانس اجتماعی که تماس می‌گیریم با صدای گویا روبه‌رو می‌شویم. شاید کودکی که این شماره را حفظ کرده، فقط چند لحظه بتواند صحبت کند و ثانیه‌ها هم برایش مهم و اساسی است تا از آزارها رهایی یابد. دکتر زاهدی اصل می‌گوید: «من ارزش کار همکارانم در این مرکز را زیرسوال نمی‌برم اما متاسفانه به دلیل این که قانون نظام مددکاری اجتماعی نداریم، متاسفانه هر کسی از گرد راه می‌رسد خودش را مددکار اجتماعی معرفی می‌کند و فارغ‌التحصیل‌ رشته‌های دیگر هم در این وادی قدم می‌گذارند. فلسفه و مبنای وجودی اورژانس اجتماعی، این بود که نهادی وجود داشته باشد که اگر این قبیل آسیب‌ها در جامعه رخ می‌دهد به موقع وارد عمل شده و در کوتاه‌ترین زمان با این وقایع برخورد کنند. همانطور که در کشورهای توسعه‌یافته دیده می‌شود. ولی در عمل دچار محدودیت‌هایی شده است. یکی از محدودیت‌هایش این است که آدم‌هایی وارد این نهاد شده‌اند که واجد شرایط علمی برای این کار نبودند. ضمن آن که از سوی سازمان‌ها و نهادهایی که در این حوزه دخیل بودند هم محدود شدند. کودک‌آزاری در بین آسیب‌های اجتماعی به دلیل حساسیت و معصومیت فرد آزاردیده اولویت اول را دارد. بنابراین به نظر من باید برای آن تشکیلات سازمان یافته‌ای این معضل اجتماعی را پوشش دهد و دیگر نهادها هم حامی آنها باشند. این اورژانس از خودش هم گله‌مند می‌شود که نمی‌توانند کارساز و اثرگذار باشند البته باید بحث و جدل بیشتری در این مورد وجود داشته باشد، تا دچار بی‌انصافی نشویم. تلاش 123 ارزشمند است.»

بخشی از حقوق شهروندی به کودکان اشاره می‌کند و به نظر می‌رسد باید با اطلاع‌رسانی دقیقی صورت گیرد تا همه به ویژه کودکان از حق و حقوق خودشان مطلع شوند و در مقابل هر ظلمی کوچک یا بزرگ کوتاه نیایند.