در حاشیه پیشنهاد یک تحلیل در پیام رهبر انقلاب در تجلیل از آتش‌نشانان

پیام اخیر رهبر انقلاب درباره‌ی آتش‌نشانان1، در کنار تسلیت و تجلیل، با پیشنهاد یک تحلیل همراه بود: «خانواده‌های داغدار و همه‌ی ملت ایران به این عزم و شهامت برخاسته از ایمان ببالند و صاحب‌نظران، این پدیده را در تحلیل‌ها و محاسبات خود درباره‌ی ایران و ایرانی مؤمن به حساب آورند.»


پدیده‌ی انسان «ایرانی مؤمن» و «عزم» و «شجاعت» ش که این روزها در آتش‌نشانانِ شهید بروز و ظهور یافته موضوع کمتر تحلیل‌شده‌ای است. موضوعی که به معنای واقعی، یک «پدیده» و استثناء است. همین خلاف‌آمدِ عادت بودن است که به روایت کنش آتش‌نشانان ایرانی ارزش خبری «بداعت»2 بخشیده، به آن بُرد خبری داده و هم‌دردی آتش‌نشانانی از سراسر جهان را برانگیخته است. در آموزش‌های کلاسیک به آتش‌نشانان می‌آموزند نجات جان آتش‌نشان بر جان مردم اولویت دارد. از این‌رو آتش‌نشانِ جهان بیش‌تر از دیگران، عظمت این عزم و شهامت را شهادت می‌دهند.
 
سرجشمه‌ی اصلی زایش این پدیده  

«انقلاب اسلامی» این عزم و شهامت را به جهان اجتماعی انسان ایرانی وارد ساخت؛ و اگر خواسته باشیم دقیق‌تر سخن بگوییم انقلاب اسلامی هم خود محصول این عزم و اراده بود. انقلاب اسلامی هم همچنان که مولِّد این عزم و شجاعت است، خود نیز محصول و مولود آن است


حادثه‌ی پلاسکو، اگر چه تولد این پدیده‌ نبود اما یک تجلی و نمود قابل توجه از آن بود؛ امری که ذهن‌ها را به خاطراتی از دفاع مقدس ارجاع می‌داد. اگر بخواهیم این پدیده را تحلیل کنیم لازم است برگردیم به موقعیت عدم این پدیده. جایی که این دو شاخصه‌ی فوق «عزم» و «شهامت» در انسانی ایرانی نبود و این پدیده‌ی انسانی نیز وجود نداشت. در دوره‌هایی از حیات اجتماعی معاصر جامعه‌ی ایرانی، اگرچه در میان آحاد انسان‌های ایرانی عزم و شجاعت‌هایی وجود داشت اما به یک وصف اجتماعی تبدیل نشده بود و به تاریخ‌سازی منتهی نیانجامیده بود. «انقلاب اسلامی» این عزم و شهامت را به جهان اجتماعی انسان ایرانی وارد ساخت؛ و اگر خواسته باشیم دقیق‌تر سخن بگوییم انقلاب اسلامی هم خود محصول این عزم و اراده بود. انقلاب اسلامی هم همچنان که مولِّد این عزم و شجاعت است، خود نیز محصول و مولود آن است: از مبدأ انقلاب اسلامی انسان ایرانی واجد عزم و شهامتی می‌شود که امکان کنش‌گری اجتماعی و تاریخ‌سازی را می‌یابد.

پرای پرداخت این مدعا، رجوع به اندیشه‌ی امام خمینی (و در مجالی موسع دیگر متفکرین انقلاب اسلامی) به مثابه یک راوی صادق و متفکر مبدع و مبدأ، دست‌مایه‌های خوبی به دست می‌دهد، چه این‌که ایشان در اندیشه‌ی خود تمرکز قابل توجهی بر این «پدیده» و سیر پیدایش آن داشته‌اند و نقطه‌ی شروع مناسبی برای این تحلیل به دست می‌دهند. از نگاه امام خمینی مهم‌ترین مسئله در درک انقلاب اسلامی، درک یک انقلاب انسانی و درونی است که زیربنای انسانیِ یک تحول اجتماعی فراگیر را ایجاد می‌کند.3 طی این «تحول درونی» انسانی ایرانی به وضعی منتقل می‌شود که درست در نقطه‌ی مقابل وضع سابق خود است. به روایت امام خمینی، انسان ایرانی در شرایط پیش  از انقلاب اسلامی در وضعیت «خوف» به سر می‌برد. در سال‌ها منتهی به انقلاب اما طی یک انقلاب انسانی، انسانی انقلابی پدید می‌آید که «آن خوف مبدل شد به آن شجاعت.»4

وضعیت «امن» یا «شجاعت» یکی از مؤلفه‌های انسان پساانقلاب انسانی است که عنصر «شهامت» و تهور را در کنش‌های این پدیده تفسیر می‌کند. در ادراکی که امام خمینی از انقلاب اسلامی، انسانِ انقلابی و این انقلاب انسانی دارند، مؤلفه‌ها و مفاهیم دیگری نیز وجود دارد که کنشگری این انسان انقلاب را توضیح می‌دهد: انسان انقلابی مرگ‌آگاه است. بر وحشت از مرگ غلبه کرده و به نحوی غیر قابل توصیف، عاشق موت و شهادت است.5 انسان انقلابی معطوف به تعاون است6 و عزم یا «اراده»، که اولین گام در مبارزه است7 را به درستی برداشته است.
 


از وضعیت مرزی تا مقام ابتلاء


اگزیستانسیالیست‌ها مفهومی دارند تحت عنوان «وضعیت مرزی»8. مرادشان از این تعبیر موقعیت‌های فوق‌العاده‌ای است که در زندگی انسان پیش می‌آید و آدمی در آن مواقع عکس‌العمل‌هایی نشان می‌دهد که در موقعیت‌های عادی از وی سر نمی‌زند. این موقیعت‌ها باعث می‌شود انسان ابعادی درونی از وجود خود را نشان بدهد. موقعیت‌هایی مثل مواجهه با مرگ. فارغ از هنجارهای کلامی این مفهوم، در الهیات اسلامی نیز استدلال مشابهی در مورد مواجهه با موقعیت‌های خاص، که فتنه (به معنای آزمایش) یا بلاء  و ابتلاء خوانده می‌شوند، وجود دارد. جنگ به دلیل مواجهه با مرگ یکی از موقعیت‌هاست و به تعبیر امام خمینی «شجاعتی که در باطن انسان است» را «بروز می‌دهد»؛ به انسان «تحرک» بخشیده و آن را از حالت خمود خارج می‌سازد.9 حادثه‌ی پلاسکو نیز به مثابه یک ابتلاء و آزمایش الهی و یا یک موقعیت مرزی، زمینه‌ای برای مواجهه‌ی انسان مؤمن ایرانی به وجود آورد و باعث شد تا بخشی از امر درونی این پدیده‌ی انسانی امکان بروز پیدا کند.

آتش‌نشانان شهید جلوه‌ای امروزین از پدیده‌ی انسان ایرانی مؤمن بودند. جامعه و تاریخ ما در چهار- پنج دهه‌ی اخیر و نیز در آینده، با کنش‌گری این انسان در حال ساخته شدن است.


به تفسیر کنش شجاعانه‌ی آتش‌نشان‌ها بازگردیم. چرا آنان بر خلاف آموخته‌های کلاسیک شغلی‌شان، جان و حتی مال مردم را بر جان خود مقدم دانستند؟ این شجاعت از کجا آمده بود؟ اگر بخواهیم فراتر از تجلیل از نحوه‌ی مرگ‌شان، کنش عجیب آتش‌نشانان را تحلیل کنیم، نیاز است این «تهور انسانی» را بازگردانیم به یک «تحول انسانی». تحولی بیش از چهار دهه است موجودی عجیب را به جهان اجتماعی ما وارد کرده است. موجودی که از متن انقلاب، تا بطن دفاع مقدس، تا قلب جبهه‌ی اکنونی مقاومت در منطقه و تا عمق آوار ساختمانی در قلب پایتخت، دست برتر را در شکل‌دهی به تغییرات اجتماعی دارد. از این روست که در تحلیل این پدیده باید آن را ارجاع بدهیم به انسانی که هرگاه امکانی یافته امر درونی و «عزم» و «شهامت» خود را بروز داده است.

آتش‌نشانان شهید جلوه‌ای امروزین از پدیده‌ی انسان ایرانی مؤمن بودند. جامعه و تاریخ ما در چهار- پنج دهه‌ی اخیر و نیز در آینده، با کنش‌گری این انسان در حال ساخته شدن است. انسان ایرانی مؤمن پدیده‌ای نیست که تنها به کار برداشتن هزاران تُن آوار پلاسکو یاید. آوار 2500 سال تاریخ شاهنشاهی را همین انسان از میان برداشت و آوار آسیب‌های اجتماعی فزاینده‌ی پیش‌رو و مسائل دیگر را با همین «پدیده» می‌توان بهبود بخشید. کافی است امکانی برای بروز و کنشگری یابد. هیچ لزومی ندارد میدان کنشگری این «پدیده» در بحران‌ها باشد. اگر چه بحران امکان «نمود» آن را بیشتر می‌کند اما «بود» این پدیده برای تغییرهای بنیادین در وضعیت اجتماعی‌مان کفایت می‌کند. کافی است امکان کنشگری اجتماعی‌ او را به عرصه‌های گوناگون حیات اجتماعی‌مان بسط دهیم؛ دیگر چالش‌ها و مسئله‌ها نیز با پدیده انسان ایرانی مؤمن قابل رفع خواهند بود. تجربه‌ی تاریخی و اجتماعی ما این را می‌گوید.

پی‌نوشت‌ها:
1. پیام رهبر انقلاب در تجلیل از فداکاری آتش‌نشانان مؤمن و شجاع 10/11/1395
2. novelty
33. این یکی از مضامین محوری درکی است که امام خمینی از انقلاب اسلامی می‌پرورانند. برای نمونه ن. که به: صحیفه امام، ج‌4، ص 258، ج‌9، ص 406، ج‌7، ص 47؛   ج‌7، ص 55، ص 494؛ ج‌12، ص 430. برای توضیح بیشتر ن. که به: مقاله‌ی نظریه انقلاب امام خمینی در فصل‌نامه اندیشه سیاسی در اسلام، پاییز 1394، شماره 5.
4. صحیفه امام، ج‌7، ص: 399 و نیز ن. ک به: صحیفه امام، ج‌6، ص: 347صحیفه امام، ج‌8، ص: 425- 426، ج‌99، ص: 179، ج‌9، ص: 197، صحیفه امام ج‌11 ص533    
5. صحیفه امام، ج‌6، ص: 490- 49؛ ج‌7، ص: 265 -266؛ ج‌9، ص: 225، ص: 274؛ ج‌12، ص: 288؛ ج 21 ص 82.
6. ن. ک به: صحیفه امام، ج‌6، ص: 229، ج‌6، ص 347، ج‌7، ص: 265-266، ج‌8، ص: 425-426، ج‌9، ص: 1800، ص: 192؛ ص: 197.
7. صحیفه امام ج‌21، ص82.
8. Boundary Situations
9. صحیفه امام، ج‌13، صص 249-2500.

منبع: پایگاه‌اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله العظمی خامنه‌ای