دنیای متفاوت نوزادان فقیر و ثروتمند شهرمان

گروه اجتماعی – مد و تجمل گرایی در بین برخی خانواده ریشه های عمیقی دارد و در تمام مناسبت ها، رویدادهای معمولی و مهم روزمره آنها قابل مشاهده است، مساله ای که نشان دهنده فاصله میان فقر مطلق برخی و تجمل گرایی افسارگیسخته زندگی بعضی دیگر است.

به گزارش افکارنیوز، تصمیم به فرزند آوری و به دنیا آمدن نوزاد دارای خرج و مخارجی است که شامل انواع آزمایش های پیش از بارداری، مصرف داروهای مورد نیاز،‌ سونوگرافی،‌ آزمایش های حین بارداری،‌ انتخاب بیمارستان برای زایمان با توجه به توان اقتصادی خانواده و ... می شود. 

اما در این میان انتخاب بیمارستان پروسه ای طولانی است که باید دید خانواده چقدر توان پرداخت هزینه های آن را دارد که بسته به زایمان طبیعی و سزارین متغیر است و در مجموع برای انتخاب بیمارستان های خصوصی حداقل باید 4 تا 8 میلیون تومان کنار گذاشت زیرا این مخارج شامل بستری شدن در بیمارستان، لباس و وسایل مورد نیاز مادر و کودک و ... ،‌ دستمزد پزشک متخصص و کادر اتاق عمل،‌ اتاق خصوصی با همراه، اتاق VIP ، خدمات جانبی مانند عکاسی و فیلمبرداری حین زایمان و هنگام مرخص شدن مادر و نوزاد، تزیین اتاق و ... است. 

شاید این موارد در بیمارستان های دولتی اصلا مصداق نداشته باشد زیرا معمولا مادران را در اتاق های چند تخته بستری کرده و بیشتر بیماران به صورت اجباری باید اقدام به زایمان طبیعی کنند و فقط در صورت لزوم و هنگام به خطر افتادن جان نوزاد یا مادر، پزشکان روش سزارین را انتخاب می کنند. 

هزینه زایمان در بیمارستان های دولتی معمولا رایگان بوده و در بدبینانه ترین حالت حداکثر به 500-600 هزار تومان ختم می شود و در این بیمارستان ها خبری از خدمات جانبی،‌ گل آرایی و تزیین اتاق ها و ورود شاهانه نوزادان نیست و آنها پس از تولد به مادر تحویل داده شده و سمفونی صدای حداقل 5-6 نوزاد در هر اتاق قابل شنیدن است. 

این موارد تاکنون جزو کارهای معمول در بیمارستان های دولتی و خصوصی بوده اما چند ماهی است که مد جدیدی در بین خانواده های متمول و حتی متوسط رواج یافته و آن پروسه هنگام خروج نوزاد و مادر از بیمارستان های خصوصی است.

کافی است سری به بیمارستان های خصوصی شمال شهر بزنید تا متوجه منظورمان شوید؛  در اطراف بیمارستان می توانید خودروهایی را مشاهده کنید که مانند ماشین عروس با عروسک های مختلف تزیین شده اند و اقوام منتظر کودک نو رسیده هستند. 

برای بسیاری از شهروندان هنوز عجیب است و از دیدن خودروهایی که با عروسک تزیین شده اند، تعجب می کنند اما مدگرایی و لاکچری بازی شیوه های مختلف دارد و این روش تازگی ها در میان پدران و مادران جوان پولدار مد شده است. 

سیسمونی های چند ده میلیونی و گران قیمت، هدیه های شیک و قیمت بالا و حالا هم حمل نوزاد با شیوه ای جدید و غیر معمول در جامعه مد شده در حالی که در بسیاری از نقاط کشور،‌کودکانی هستند که به نان شب محتاجند و با کمک خیرین روزگار می گذرانند.

برای نمونه فرزانه، در یکی از بیمارستان های خصوصی غرب تهران، زایمان سزارین را انتخاب کرده و با پرداخت 6 میلیون تومان از پروسه به دنیا آمدن فرزند خود بسیار راضی است. 

وی گفت: شوهرم وظیفه دارد که هزینه لازم برای سلامت من و فرزندم را بپردازد . 

هنگام خروج از بیمارستان، همسرش با خودرویی مملو از بادکنک و عروسک منتظرش بود و جالب اینکه اجازه عکاسی هم نمی داد اما در پاسخ به این سووال که چقدر هزینه این تزیینات شده، اظهار کرد: حدود یک میلیون تومان بابت خرید عروسک و تزیینات پرداخت کرده ام. 

وی تاکید کرد: این هزینه فدای سر دخترم زیرا می خواستم او را مانند یک پرنسس به خانه ببرم.

زیر آسمان این شهر اما دنیاهای متفاوتی وجود دارد یکی با 7 میلیون تومان پا به این دنیا می گذارد و مادری دیگر، فرزندش را در بیابان و با کمک یک قیچی کوچک به دنیا می آورد. 

کافی است سری به بیمارستان های دولت بزنید تا با بطن واقعی جامعه آشنا شوید،‌ زنان جوان رنگ پریده که مجبورند ساعات طولانی در اتاق زایمان بیمارستان و در سر و صدا و جیغ و داد دیگر زائوها، پروسه زایمان را تحمل کنند.

زنانی که در طول مدت حاملگی به علت فقر نتوانسته اند یک شکم سیر غذا و یا میوه بخورند، ویتامین و مکمل هایی دارویی که جای خود را دارد، برای این زنان ویار و ناز و ادای دوره بارداری معنایی ندارد و کسی نازشان را نمی خرد،‌ اما بیشتر آنها از وضع نامناسب اقتصادی گلایه دارند. 

فاطمه یکی از زنانی است که در بیمارستان دولتی زایمان کرده و به گفته خودش 18 ساعت درد کشیده و سرانجام به دلیل وضعیت خطرناک نوزاد و احتمال خفگی، توسط چند دانشجو سزارین شده و سرتاسر شکمش پر از بخیه است و با وجود گذشت چند ماه هنوز با مشکلات فراوان دست و پنجه نرم می کند.

اینها قسمتی جزیی از حکایت زنانی است که خانواده های پولدار ندارند و مجبورند با هر نوع سختی و مرارت بسازند. 

روزگار عجیبی شده است؛ تجمل گرایی در تمام لحظه های بعضی شهروندان ریشه دوانده و در این میان متاسفانه توجه به همنوع و دستگیری از نیازمندان اهمیت سابق را ندارد، یکی به نان شبش محتاج است و دیگری از فرط شکم سیری به دنبال جلب توجه و ایجاد هیجان در زندگیش است.

 

مهرنوش حیدری