«تغییر سبک زندگی جنسی» یا چه کسی آتنا را کشت؟
شوک بود بیشتر تا حادثه. دختر بچه‌ای پس از تجاوز جنسی قربانی شده بود، آن هم در شهری کوچک. در شرایطی که قاتل نه تنها همسر که صاحب سه فرزند بود. مرگ آتنا ذهن جامعه را متوجه خطری کرد که شاید اگر به چنین سرانجام شومی منجر نمی‌شد، کسی متوجه آن نمی‌شد. اگر آتنا چنین مظلومانه جان خود را بر سر هرزگی مردی نمی‌داد، اصل ماجرا مغفول می‌ماند. اما به راستی چرا آتناها قربانی هوسرانی مردان و پسران می‌شوند؟ چه تعداد مرگ‌های بی سر و صداهایی که در جامعه و گاه در خانواده‌ها واقع می‌شود که چون خونی ریخته نشده و نفسی قطع نمی‌شود، کسی متوجه آن نمی‌شود؟
 
آتنا اصلانی
 
 
نباید به این ماجرا کیس محور نگاه کرد و نعل بالنعل جزئیات پرونده را با مسائل روز منطبق کرد. این قضیه را نباید محدود به یک ساحت دانست. ما با جریانی روبه رو هستیم که آثار آن دامنگیر جامعه‌مان می‌شود. زنگ خطر پرونده آتنا برای جامعه ما «تغییر سبک زندگی جنسی» است. سبک زندگی جنسی ما دیگر محدود به یک تعامل دو نفره و فیزیکی نمی‌شود، بلکه خرده فرهنگ‌های ما در تعاملات اجتماعی، تعاملات فضای مجازی و تعاملات فیزیکی را نیز شامل می‌شود. روندی که به آرامی در زندگی ما آغاز شد و حال فصل میوه دادن آن رسیده است و متاسفانه دخترکان ما در بهار زندگی‌شان طعم تلخ آن را می‌چشند و تاوان اشتباهی را می‌دهند که ما مرتکب شده‌ایم. شاید این خاصیت زندگی اجتماعی است که هزینه برخی اشتباهات را دیگرانی می‌دهند که بی‌جرم و بی‌جنایت هستند.
 
قاتل آتنا اصلانی
 
 
از نگاه مردان ببینیم
 
یادم هست روزی سردبیر مجله از من خواست عکس خانمی را در صفحه با دقت بررسی کنم که مشکلی نداشته باشد، گفتم:«خیال‌تان راحت مشکلی ندارد». گفت:«نه بگو یک آقا به عکس نگاه کند و نظر بدهد» این بار پرونده را از نگاه یک مرد بازبینی کنیم. مردانی که از صبح تا شام در جامعه حضور دارد و از صبح با زنانی روبه رو می‌شود که پیام پنهان پوشش آنها آمادگی برای رابطه جنسی است. شاید آن بانوان هم توجهی به این جنبه از قضیه نداشته باشند اما پوشش  آنها دعوت به رابطه جنسی است و متاسفانه این نوع پوشش به بهانه مد در جامعه ما رسوخ می‌کند. چندی پیش یک بانوی آلمانی در سفر به ایران متعجب می‌پرسید:«همه این زنانی که این لباس‌ها را پوشیده‌اند شغل جنسی دارند؟ در اروپا این مدل آرایش ویژه این قشر از جامعه است»
 
بدحجابی
 
 
اما حکم من و شما در مواجهه با این زنان حکم قورباغه صد درجه است. شاید شنیده باشید که در آزمایشی علمی قورباغه را در آبی با دمای صد درجه می‌اندازند و قورباغه می‌میرد. اما اگر قورباغه را در آبی با دمای معمولی رها کنند و دمای آب را کم کم به صد درجه برسانند، زنده می‌ماند. ما سال‌هاست با پدیده بدپوششی مواجه شده‌ایم و به بخشی از آن عادت کرده‌ایم در حالی که عمق زشتی این نوع پوشش بیش از اینهاست و مردان و پسران جوان و نوجوان ما از صبح با چنین زنانی در خیابان مواجه می‌شوند که به آنها دسترسی ندارند. امکان برقراری رابطه جنسی با آنها را ندارند. در این شرایط به نخستین دستاویزی که دست یابند، از  آن کامجویی می‌کنند؛ یک مورد با جسم سالم از این فضا می‌گذرد و می‌شود یکی از موارد مرگ خاموش رابطه جنسی و یکی می‌شود آتنا.
 
 
این در حالی است که گاه این زنان بدپوشش در پاسخ به اعتراض نسبت به نحوه پوشش شان می‌گویند:«تا حالا یه نفر به ما نگاه چپ نکرده است» بله درست می‌گویند. بسیاری از آنها که با دیدن لباس و آرایش این زنان به طمع می‌افتند، می‌دانند که امکان نزدیک شدن به آنها را ندارند – به دلایل متعدد- اما پاسخ این نیاز سر به طغیان گذاشته را جایی دیگر می‌دهند با کسانی دیگر که می دانند قدرت مقابله با آنها را ندارند. راه‌های ساده و سهل الوصول بسیارند. ما جرمی مرتکب می‌شویم و کسانی دیگر همچون آتنا تاوان آن را می‌دهند. گاهی رسانه‌ها به سراغ حادثه می‌آیند و موضوع در سطح جامعه مطرح می‌شود و گاهی بی سر و صدا بهار دخترکانی به خزان می‌نشیند و تا پایان عمر کسی راز سر به مهرشان را نخواهد شنید. اما من و شما در وقوع این جرم سهیم هستیم، حتی اگر آن را نپذیریم.
 
نیاز به حجاب مجازی، واقعی است
 
 
دخترکان با لباس زنان
 
گاهی والدین به دلیل ضعف نظارت‌های اجتماعی دختران‌شان را تا حد امکان از رعایت پوشش درست معاف می‌کنند و دخترانی که به زنان جوان می‌مانند با لباس‌هایی که پوشیدن آنها در انظار برای زنان مجاز نیست، در جامعه تردد می‌کنند. متاسفانه روشنفکران ما از این نکته مهم غفلت می‌کنند که تحریک جنسی این نحوه پوشش برای مردان جوان و میانسال و پسران نوجوان کم نیست. متاسفانه نگاه روشنفکر ماب ما این حقایق را بیان نمی‌کند، مبادا که محبوبیت و جایگاه اجتماعی‌اش آسیبی ببیند.
 
حجاب و بدحجابی
 
 
 
دخترکان‌مان در بازی‌ای زودهنگام
 
گاهی دختران‌مان را در سنین کودکی و زودهنگام به فضای جنسی زنانه وارد می‌شوند. می‌دانید چطور؟ با تقلید رفتارهایی که پیام پنهان جنسی دارند به جامعه. بی آنکه بدانیم با لباس‌های محرک دختران نوجوان‌مان را در معرض خطراتی قرار می‌دهیم که نتیجه آن فاجعه‌ای مانند قتل آتناست.
 
 نیاز به حجاب مجازی، واقعی است
 
 
نیاز به حجاب مجازی، واقعی است
 
یک بار یکی از کاربران گوگل پلاس نوشته بود:«خانوم! وقتی زیر پست من شکلک خنده می‌گذاری من تو را تصور می‌کنم که با موهای ریخته دور گردنت سر کج کرده‌ای و به من لبخند می‌زنی» همان زمان خیلی ازخانم‌ها او را متوهم و بیمار خواندند، اما شاید وقتش شده که از خودمان بپرسیم رفتارهای ما در فضای مجازی چطور تعبیر می‌شود. شاید باید از خودمان بپرسیم در فضای مجازی چه می‌پوشیم؟ این سوال متوقف به شبکه اجتماعی اینستاگرام و انتشار عکس‌های شخصی نیست و شامل تمام رفتارها و واکنش‌های ما می‌شود.
 
 
 
در جامعه‌ای که شبکه اجتماعی تلگرام دست کم، بیش از ۳۰ میلیون مخاطب دارد. تعامل در فضای مجازی آن هم در موقعیتی که هر نفر حداقل دو ساعت وقت در این شبکه صرف می‌کند، باید پیام‌های مطرح شده و پیام‌های دریافتی را مورد بررسی دقیق قرار داد و سهم آن را در تغییر سبک زندگی جنسی دانست. فضایی که در آن با طرح موضوعات به ظاهر ساده، اشتباهات بسیاری بزرگی رخ می‌دهد و کسی متوجه آن نمی‌شود. شاید لازم باشد واژه «زنا» در فضای مجازی تعریف شود و بدانیم گاهی با فرستادن یک استیکر چه پیام‌های پنهانی به مخاطب می‌دهیم. شاید لازم باشد که مردان بیایند و برداشت‌هایشان از رفتار خانم‌ها در فضای مجازی را شرح دهند.
 
تماشای ماهواره
 
 
 
در جمع خانوادگی خجالت نمی کشیم
 
آن وقت‌ها که سیستم‌های وی اچ اس و فیلم‌های بزرگ ویدئو تنها راه تماشای فیلم‌های غیر تلویزیون بود، خجالت می‌کشیدیم که فیلم غیراخلاقی را در جمع خانواده ببینیم. آن زمان این سوال رایج بود که «مورد که نداره فیلمه؟ صحنه داره فیلمش؟» امروز شبکه جم تی وی را با خانواده می‌بینیم و همین می‌شود نتیجه‌اش. دختران بسیاری هستند که زبان بسته‌اند و در دلشان آتشفشان غم و اندوه موج می‌زند. کسی به آنها تعرض کرده که از اعضای خانواده اوست و در مخیله‌اش هم نمی‌گنجد که رفتاری غیر اخلاقی از او ببیند چه برسد به تعرض!
 
 
 
سبک زندگی جنسی ما تغییر کرده است. سبک زندگی ما از فضای دو نفره فراتر رفته و شامل فضاهای اجتماعی، مجازی و  فردی ما شده است. اگر امروز به آنچه که بر ما می‌گذرد فکری نکنیم ما هم قاتل آتناییم و در مرگ او شریک.
لقمه حرام
 
 
تناسب ورودی و خروجی
 
در جامعه ما چه رخ داده که نتیجه آن چنین می‌شود؟ چه می‌شود که مردی به دختری هم سن و سال فرزندش تعرض می‌کند و مرتکب قتل می‌شود. چه چیزی قاتل آتنا و قاتلان روح و جسم جامعه را چنین بی پروا می‌کند؟ لقمه حرام و عادت به مصرف منابعی که خود می‌دانیم از راه درستی کسب نشده‌اند، ما را در ارتکاب به گناه جری می‌کند. جامعه‌ای که لقمه حرام با سود نادرست، با ربا، با کم فروشی در آن صرف شود، نه تنها در آن گناه و اشتباه را اشتباه نمی‌پندارند بلکه در انجام آن بی پروا می‌شود. این بی‌پروایی یا بی‌حیایی در جای جای سبک زندگی ما قابل بررسی است. نکته‌ای که امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا آن را عامل بی‌اثر دانستن سخن‌شان می‌دانند؛«لقمه حرام». غذا و درآمد، ورودی‌های جسم و جان ماست و قطعا عمل و رفتار ما ناشی از آن خواهد بود.
 
 
 
جامعه ما به مرور دوباره وضعیت خود نیاز جدی دارد. مسیری که ناشناخته و با سرعت در آن وارد شده‌ایم، مسیری است که ظاهرا تازه و ناشناخته است، ولی در واقع مولفه‌های اصلی آن همان نکاتی است که فطری می‌دانیم. نکته مهم این است که بشناسیم و بشناسانیم و ساده و همه چیز با هشتگ‌ها قضاوت نکنیم.
 
تجاوز
 
 
حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به مردم فرمودند:«چه خواهید کرد موقعی که زنان شما دچار فساد اخلاق شوند و جوانان شما به گناه آلوده گردند و از فریضه‌ٔ امر به معروف و نهی از منکر خودداری کنند؟» عرض شد:«یا رسول الله آیا چنین وضعی برای مسلمین پیش می‌آید؟» فرمودند:«بلی و بدتر از آن». فرمودند:«چه خواهید کرد موقعی که مردم را به گناه امر کنید و از نیکی‌ها نهی نمایید؟» عرض کردند:«یا رسول الله آیا چنین وضعی پیش می‌آید؟» فرمودند:«بلی و بدتر از آن»، سپس فرمودند:«چه خواهید کرد، وقتی در نظر شما نیکی‌ها گناه و منکر شناخته شود و منکرات و گناهان را نیک و پسندیده بدانید؟»