زندان، پایان ضمانت دلسوزانه برادر

پرونده بهرام که به دلیل یک  تعهد برادرانه روانه زندان شده است یکی از صد ها پرونده ای است که به دلیل مشکلات مالی، صاحب آن جوانی اش را پشت میله های زندان می گذرد. 

بهرام در هیاهوی گرفتن دیپلم بود که طعم یتیمی را چشید، زندگی اش تا حدی تغییر کرد و مجبور شد در روزهای تحصیلش در دبیرستان، فروشندگی را هم تجربه کند تا به قولی دستش همیشه توی جیب خودش باشد. فرزند ارشد خانواده بود و هوای خواهر و برادر کوچکترش را هم داشت. بعد از سال‌ها  فروشندگی، یک روز بهرام به سفارش یکی از دوستانش تصمیم به اجاره مغازه‌ای برای فروش لوازم التحریر می‌کند.

واردات خارجی و بازاری که کساد شد

وقوع اتفاقات و مشکلاتی مثل ورود انبوه نوشت‌افزارهای خارجی کار و کاسبی بهرام را بهم ریخت و هنوز به یکسال نکشیده بود که بدهی روی بدهی‌های قبلی او را ناچار به تحویل فروشگاه کرد. مغازه را که تحویل داد، بهرام ماند و یک دنیا بدهی که برای رهایی  از این بدهی ها  وسایل مغازه را با قیمتی نازل در بین دوستان و همکارانش توزیع می‌کند.

بدهی ها و ورشکستگی ها اغلب زندگی های زناشویی را هم تحت تاثیر قرار می دهد که زندگی بهرام ۳۶ساله هم از این قضیه مستثنی نبود. پس از این ماجرا، بهرام به همراه خواهر و برادرش زندگی می کرد که یکی از روزها با ناله های خواهرش از خواب پرید:برادر کوچک تر اقدام به خودکشی کرده بود. برادر کوچک بهرام هم به دلیل مشکلات مالی و بدهی اقدام به چنین کاری کر ده بود،  با تعجیل در رساندن برادر  و تلاش پزشکان هرچند برادر کوچک بهرام از مرگ نجات پیدا می‌کند اما بختک طلبکار و شرخری که  بابت زنده کردن پول استخدام شده بود که  بارها و بارها حتی در شرایطی که فرد بدهکار و خانواده  اش شرایط مناسبی نداشتند به آن‌ها در  بیمارستان رجوع کرده بود، بهرام را بر آن داشت که  برای مراعات حال برادرش که از ناحیه گردن آسیب جدی دیده بود و حتی قادر به حرکت کوچک سر نبود، برای حل مرافعات او با شاکی  با گرفتن مهلتی ۷۰ روزه از او برای بازگرداندن بدهی ضمانت برادرش را می‌کند.

زندان،پایان ضمانت دلسوزانه برادر

این اقدام با استناد به گفته‌های برادر کوچک او مبنی بر تامین بخشی از پول مورد مطالبه انجام می‌شود که البته اصل بدهی آن کم  بود.طلبکار پرونده برای اطمینان خاطر مقدمات اداری این ضمانت را هم انجام داده و هر چند برای مدت کوتاهی سایه سنگین طلبکار از سر این خانواده کوتاه می‌شود اما عدم توفیق در حل مشکلات، درست یک هفته بعد از رسیدن موعد تعیین شده شاکی با لحاظ حقوق حقه خود ابتدا حکم جلب طلبکار اصلی را گرفته و مدتی بعد با استناد به قراردادی که با ضامن این پرونده داشته او را نیز از آبان سال گذشته تاکنون روانه یکی از زندان‌های استان قزوین می‌کند.

هرچند خانواده این زندانی بعد از مدتی با مراجعه به ستاددیه متقاضی دریافت تسهیلات از ستاددیه می‌شوند اما طبق اساسنامه این مجموعه حمایتی که تصریح دارد علاوه بر شرایط «نیازمندی»، «آبرومندی» و «غیرعمد بودن» جرم ارتکابی تمامی تسهیلات این ستاد مردم نهاد می‌بایست منتهی به آزادی افراد زندانی باشد، لذا بابت سنگین بودن مبلغ بدهی ستاددیه تاکنون امکان اعطای وجهی را نداشته اما در جهت کمک به گرفتاران این پرونده و بوِیژه وضعیت برادر بزرگ‌تر که تنها به دلیل ضامن بودن تعهد در پرداخت این بدهی ناخواسته روانه زندان شده است، گروه صلح و سازش ستاددیه با برگزاری جلسات متعددی با شاکی خصوصی و همچنین ارایه معاضدت در ارایه دادخواست اعسار این رقم را امروز به میزان ۱۰۷ میلیون تومان کاهش داده است اما این جوان که در زندگی خودش هم پر از مشکلات مالی است، این روزها پشت میله های زندان، به آیند ه مبهم پیش رو فکر می کند.

گفتنی است،نیکوکارانی که تمایل دارند یاری‌گر این مددجوی نیازمند باشند، می‌توانند کمک‌های نقدی خود را به شماره حساب‌های ستاد دیه کشور به‌قرار ۷۴/۷۴ بانک ملت شعبه مستقل مرکزی، ۷۷۷۷ بانک تجارت شعبه مرکزی، ۸۸۸۸ بانک صادرات شعبه مرکزی یا ۵۵۵۵۵ بانک ملی واریز نموده و برای اختصاص مبلغ پرداختی جهت آزادی این فرد یادشده فیش‌ پرداختی را با تحریر موضوع کمک انجام‌شده به شماره ۸۸۹۱۶۰۱۱ دورنگار کنند. روابط عمومی ستاد دیه با تلفن تماس ۱۵ ــ ۸۸۹۱۶۰۱۲ پاسخگوی سؤالات شما در این زمینه خواهد بود.